- عضویت
- 6/12/19
- ارسال ها
- 410
- امتیاز واکنش
- 9,752
- امتیاز
- 263
- محل سکونت
- تهران
- زمان حضور
- 19 روز 17 ساعت 42 دقیقه
نویسنده این موضوع
آخه درستش هم همینه؛ آدم نمیتونه به این سادگیها به کسی اعتماد کنه.
امیلیا دختر زیبایی بود. چشمهای آبی روشن داشت با موهای مشکی براق که خیلی به پوست سفیدش میاومد و لـبهای خوشفرمی که روش رژ بنفش زده بود. کلاً خیلی خوشگل بود با آرایش ملیح که خیلی بهش میاومد.
- چه عطرت خوشبوئه! اسمش چیه؟ از کجا گرفتیش؟
-...
امیلیا دختر زیبایی بود. چشمهای آبی روشن داشت با موهای مشکی براق که خیلی به پوست سفیدش میاومد و لـبهای خوشفرمی که روش رژ بنفش زده بود. کلاً خیلی خوشگل بود با آرایش ملیح که خیلی بهش میاومد.
- چه عطرت خوشبوئه! اسمش چیه؟ از کجا گرفتیش؟
-...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
رمان هفت سرزمین | بیتا صادقی کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش توسط مدیر: