خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

تالار ادبیات

  1. Z.a.H.r.A☆

    معرفی کتاب خانه‌ای روی گورها | لینزی کری

    کتاب «خانه‌ای روی گورها» اثر لینزی کری اولین بار سال منتشر شد. این کتاب شگفت‌انگیز سرشار از تنش، ماجراجویی، درام و از همه‌چیز مهم‌تر، ترس و وحشت است. خواندن این کتاب به نوجوان‌ها و افرادی که به خواندن کتاب‌های ترسناک علاقه دارند پیشنهاد می‌شود. آیا تابه‌حال فکر کرده‌اید که خانه‌ی شما جن دارد؟...
  2. Z.a.H.r.A☆

    معرفی کتاب فرانکنشتاین | مری شلی

    کتاب «فرانکنشتاین» اثر رمان‌نویس، نویسنده‌ی داستان‌‌های کوتاه و سفر نامه‌نویس «مری شلی» است. او نوشتن داستان این کتاب را از ۱۸ سالگی آغاز کرد که در نهایت سال ۱۸۱۸ در ۲۰ سالگی‌اش و به‌صورت ناشناس در لندن منتشر شد ولی نامش اولین بار در چاپ دوم کتاب که سال ۱۸۲۱ در پاریس منتشر شد، ظاهر شد. کتاب...
  3. Z.a.H.r.A☆

    معرفی کتاب تسخیر عمارت هیل | شرلی جکسون

    کتاب «تسخیر عمارت هیل» یک رمان ترسناک اثر شرلی جکسون است که اولین بار سال ۱۹۵۹ منتشر شد. این کتاب نامزد نهایی جایزه‌ی کتاب ملی و یکی از بهترین داستان‌های ادبی مربوط به ارواح در طول قرن بیستم است. این کتاب داستان چهار شخصیت به نام‌های النور ونس، دکتر جان مونتایگ، لوک سندرسون و تئودورا را روایت...
  4. Z.a.H.r.A☆

    معرفی کتاب محدوده مرگ | کاترین آردن

    کتاب «محدوده‌ی مرگ» نوشته‌ی کاترین آردن اولین بار سال ۲۰۱۸ منتشر شد. این کتاب جذاب و ترسناک، دارای مجموعه‌ای از شخصیت‌های دوست‌داشتنی و جالب است. این کتاب با ایده‌های مانند مرگ، غم و اندوه و خانواده سروکار دارد. داستان کتاب «محدوده‌ی مرگ» درباره‌ی الی یازده‌ساله است که به دنبال مرگ غم‌انگیز...
  5. .mobinaaaaaa

    دل نوشته عاشقانه های بعد ازتو | .mobinaaaaaa کاربر انجمن رمان ۹۸

    نام اثر: عاشقانه های بعد از تو نام نویسنده: مبینا عباسی ژانر: عاشقانه مقدمه: بعداز تو همه چیز بهتر شد! انگار که با یک مداد رنگی تمام زندگی ام را بدون سلطه گری های تو رنگ آمیزی کردم! از وقتی که تو مرا رها کردی دو بال کوچکم را به رخ زندگی کشیدم...از وقتی که تو رفتی... قلب منم اروم شد! پ.ن: دروغ...
  6. M O B I N A

    عاقبت ترس از مرگ!

    در روزگاران قدیم دو همسایه بودند که همیشه با هم نزاع و دعوا داشتند. یک روز با هم قرار گذاشتند که هر کدام دارویی بسازد و به دیگری بدهد تا یکی بمیرد و دیگری که می‌ماند لااقل در آسایش زندگی کند! برای همین سکه‌ای به هوا انداختند و شیر و خط کردند که کدام یکی اول سم را بخورد. قرعه به نام همسایه دوم...
  7. M O B I N A

    داستان قصر پادشاه

    در افسانه های شرقی قدیم آمده است که یکی از پادشاهان بزرگ برای جاودانه کردن نام و پادشاهی خود تصمیم گرفت که قصری باشکوه بسازد که در دنیا بی نظیر باشد و تالار اصلی ان در عین شکوه و بزرگی و عظمت ستونی نداشته باشد ! اما پس از سالها و کار وتلاش و محاسبه ، کسی از عهده ساخت سقف تالار اصلی بر نیامد و...
  8. M O B I N A

    ادعای مرد فاسق!

    مسافري در شهر بلخ جماعتي را ديد كه مردي زنده را در تابوت انداخته و به سوي گورستان مي‌برند و آن بيچاره مرتب داد و فرياد مي‌زند و خدا و پيغمبر را به شهادت مي‌گيرد كه والله، بالله من زنده‌ام! چطور مي‌خواهيد مرا به خاك بسپاريد؟ اما چند ملا كه پشت سر تابوت هستند، بي توجه به حال و احوال او رو به مردم...
  9. M O B I N A

    داستان کوتاه ماست و خیار شاهنشاهی

    داستان کوتاه ماست و خیار شاهنشاهی میگویند: روزی امیرکبیر که از حیف و میل شدن سفره‌های دربار به تنگ آمده بود. به ناصرالدین شاه پیشنهاد کرد که برای یک روز آنچه رعیت میخورند میل کند! شاه پرسید مگر رعیت ما چه میخورند؟! امیرکبیر گفت: ماست و خیار! ناصرالدین شاه سرآشپز را صدا زد گفت: که برای ناهار...
  10. M O B I N A

    داستان کوتاه حکیم و چوپان

    داستان کوتاه حکیم و چوپان حكيمى در بیابان به چوپانی رسید و گفت: چرا به جای تحصیل علم، چوپانی می کنی؟ چوپان در جواب گفت: آنچه خلاصه دانش‌هاست یاد گرفته ام. حكيم گفت: خلاصه دانشها چیست ؟ چوپان گفت: پنج چیز است: – تا راست تمام نشده دروغ نگویم – تا مال حلال تمام نشده، حرام نخورم – تا از عیب و جرم...
  11. M O B I N A

    قضاوت از روی ظاهر

    در آخرین لحظات سوار اتوبوس شد. روی اولین صندلی نشست. از کلاس‌های ظهر متنفر بود اما حداقل این حسن را داشت که مسیر خلوت بود. اتوبوس که راه افتاد نفسی تازه کرد و به دور و برش نگاه کرد. پسر جوانی روی صندلی جلویی نشسته بود که فقط می‌توانست نیم‌رخش را ببیند که داشت از پنجره بیرون را نگاه می‌کرد. به...
  12. M O B I N A

    قدرت عشق

    همسر من ناگهان مریض شد، او ۳۰ پوند از وزنش را از دست داد، بی اختیار گریه می‌کرد. خوشحال نبود، از سردرد و ناراحتی اعصاب رنج می‌برد. ساعات کمی می‌خوابید و همیشه خسته بود. زندگی ما در آستانه جدایی بود، او داشت زیبایی‌اش را از دست می‌داد و حاضر به بازی در هیچ فیلمی نبود. من امیدی نداشتم و فکر...
  13. M O B I N A

    آیا تا به حال پلی ساخته‌ایم؟

    در زمان‌های دور دو برادر در کنار هم بر سر زمینی که از پدرشان به ارث برده بودند کار می‌کردند و در نزدیک هم خانه‌هایی برای خودشان ساخته بودند و به خوبی روزگار می‌گذراندند. برحسب اتفاق روزی بر سر مسئله‌ای با هم به اختلاف رسیدند. برادر کوچکتر بین زمین‌ها و خانه‌هایشان کانال بزرگی حفر کرد و داخل آن...
  14. parädox

    نقد و بررسی دلنوشته دالان عشق | مهتا کاربر انجمن رمان ۹۸

    «بسم رب العشق» نام اثر: دالان عشق نویسنده: مه.دخت مقدمه: وین راه، مملوء گشته است ز تلاطم بیم دارم ز روزی که بگردد ویران‌گرِ احلامم گر دالان تعشق‌ام شود مخروب و منهدم، دیگر جانی نمی‌ماند درین بنلاد و بنیادم!
  15. goli.e

    نقد و بررسی دلنوشته ریتم عشق بد است | goli.e کاربر انجمن رمان ۹۸

    به نامش و درپناهش نام دلنوشته: ریتم عشق بد است نویسنده: goli.e منتقد *Z.A.H.R.A* ژانر: عاشقانه مقدمه: تو برایم همانند ققنوس می‌ماندی. همانقدر اسطوره! همانقدر خاص و نایاب! و همانقدر یاری رسان! اما زمانی رسید که همانند زال، پرت را برای کمک آتش زدم، اما نیامدی! و من ماندم میان کوهی از درد و گمشده...
  16. ~PARLA~

    دل نوشته خاک‌ریز شیشه‌ای | ~PARLA~ کاربر انجمن رمان ۹۸

    به نام تک مکانیک قلب‌های شیشه‌ای نام دل‌نوشته: خاک‌ریز شیشه‌ای ژانر: تراژدی نگارشگر: ~PARLA~ مقدمه: قلب‌های ما آدم‌ها، گاهی نیاز به تلنگری دارند برای تپیدن. این تلنگر گاهی زده خواهد شد و تورا برمی‌گرداند به زندگی، برمی‌گرداند به زنده بودن، بر خواهی گشت به قلبی که تپیدن را از سر گرفته است...
  17. هلیا فکوری

    نقد و بررسی دلنوشته جانان | هلیا فکوری کاربر انجمن رمان ۹۸

    نام دلنوشته: جانان نام دلنویس: هلیا فکوری ژانر: عاشقانه *** مقدمه: عاشقم! عاشقی که تَبَش گرفتارم کرده! آری تَب‌دار عشقی گشتم که برایش تفریحی بیش نبودم! تفریحی که برای او مملوء از لذّت بود و برای من... !
  18. ronak.a

    نقد و بررسی دلنوشته حرمان | ronak.a کاربر انجمن رمان ۹۸

    نام دلنوشته: ِحرمان نام نگارشگر: روناک ژانر:تراژدی_اجتماعی مقدمه: به هوای دود گرفته این ماه قسم. دلمان کمی فریاد میخواهد و زبانمان سکوت کرده. مغزمان به این تراژدی غم انگیزه پر تکرار میخند و اکسیژن های که بی رحمانه بلعیده شده و چیزی برایمان نمانده. لینک اثر: https://forum.roman98.com/threads/36598/
  19. ~ریحانه رادفر~

    نقد و بررسی دلنوشته هبوط خنیانگر | کار گروهی کاربران انجمن رمان ۹۸

    «بسم الله الرحمن الرحیم» دلنوشته: هبوط خنیانگر* نویسندگان: Mahla_Bagheri و ~ریحانه رادفر~ کاربران انجمن رمان 98 ژانر: عاشقانه مقدمه: کودکی اندرون لبانت، زجه‌ی عاشقانه می‌زند و در لـ*ـب‌های من، تضرع، صاعقه در دامانش، نگاه می‌دارد! چه اشعاری که در وصف شمیمِ شیدایی‌مان در هوای ماه، شهلا نشده است...
  20. ~ریحانه رادفر~

    نقد و بررسی دلنوشته خمود | ریحانه رادفر کاربر انجمن رمان ۹۸

    «بسم الله الرحمن الرحیم» دلنوشته: خمود دلنویس: ~ریحانه رادفر~ کاربر انجمن رمان 98 ژانر: تراژدی مقدمه: تبری شده‌ بودند، برای درختی که سال‌هاست خشکیده است! کوشش‌های مردانه‌ام برای این نبردِ هویتی، کفایت نکرد. در خفقان فریاد زدم که نر بودن را دوست ندارم حتی اگر مردانگی به این باشد؛ تعذی جانم را روا...
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا