رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمانها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.
به نام آن که ریشه در خاک نهاد و گل پرورید
این نیز نامهای نانوشته و مُرده از کرانی دگر است به آنان که هرگز نمیخوانند.
پس اینک که هرگز به قلم تیرالین چشم نمیدوزید، آسودهتر مینویسم و بیباکتر. "شاید روزی تنی از نیکان، سخن امروزم را پیشکشتان کند و آن روز است که دلتان به ریشریش پنبه...
...روزهای روز است، تو را در میان همان پلهای آتشین، گلسرخ و نام و رنگی که هرگز نبود، رها کردهام؛ نفرینی از تبار آتش در دل ندارم و سودای دیوانه خواندن و سپردنت به دود و تیغ!
#تیرالین
#دل_نوشته
#پیچ_و_خم_دنج
_______________________________________
۱. کف زدن با خورزادگان: وقت گذرانی موقت با...
...به آرامی سر خم میکند و میگوید:
- درود! بهر چندی پیش، پوزشمندم!
هری که در میانه ایستاده است و نمایش گون چشم در دکان میگرداند، از برای پاسخ لَب میگشاید، که شاهزاده سامیار در سوی چپ دکان و دست راست بر برگ گل، میگوید:
- گزندی نبود.
***
چشم زده: جلب توجه
دِی: دیروز
مهربان: پدر
#تیرالین...
...و تنها به رنج دربرتگرفتم، تا از آن دیوانگان دورت کنم و به روشنیات رسانم.
باری، پس از سالها، این سوگند و پوزش من بپذیر که به سوگندی دگر، هرگز در میان آن اهریمنان رهایت نمیکنم؛ زیبای من!
#تیرالین
#به_هیچ_کس
#TO_NO_ONE
#دل_نوشته
#پیچ_و_خم_دنج
_______________________________________
۱. هموخ: هیزم
...که به هرگون درمیگذرد. و همانگونه که او بگفت، ما از تبار یکدیگر نیستیم و هیچگاه همتا و همراه هم نخواهیم بود.
برای هزارمین بار بدرود، ای هیچکس نخست و پایان زندگی!
#تیرالین
#به_هیچ_کس
#TO_NO_ONE
#دل_نوشته
#پیچ_و_خم_دنج
_______________________________________
۱. دی: دیروز
2. اژدیدهاک: ضحاک
...بزم نقابداران است؛ دلهای بسیارش خواهد گسست، دیوانهی نه چندان کمش فرزانه خواهد شد و سرنگون[4] و ما اینجا به قلم، ژرفای خونش جستجو میکنیم.
#تیرالین
#یخ_و_میخ
#تصویر_دوریان_گری
#دل_نوشته
#پیچ_و_خم_دنج
_______________________________________
۱. دویم: دوم
۲. دستخون مجاز از ماجرای پُرپیچوخم...
...از شگفتی و پرسش بدو مینگرد، که باری دیگر ولی با لَبخند، لَب میگشاید:
- اکنون که رویارویم ایستادهاید، میدانم چرا آرتور بس دیوانه و والهی دخت الن است.
***
ناکام از میان: نرسیده به کمر
مینماید: نشان میدهد
مژگان میانه: مژگانی با تعداد و اندازهی متوسط
ناباوری: بی اعتمادی
#تیرالین...
...نوشیدنیهای جشنهای باستانیست و اگرش آهنگ بدرود داشته باشم، بار آن میدهم، که گام به گام جان و تَنَش را از بر کنم؛ پس به بدرود گرایم!
#تیرالین
#یخ_و_میخ
#دل_نوشته
#پیچ_و_خم_دنج
#Blank_space
#Taylor_Swift
_______________________________________
۱. شکنهایت از دلم در میگذرد: در دلم موج میزنی...
...این گردنبند به دست آن سرمهکِش میرسد... آه! او نیکتر از این نوپا که با لبخندش به گریزم میکشاند، میداند که چه کند. من آمادهام، قلم و جوهر و زر و هزارش دهم تا او تنها گردنبندم برگیرد و باز آید.
#تیرالین
#دل_نوشته
#یخ_و_میخ
#پیچ_و_خم_دنج
_______________________________________
۱. تویش: تو آن را
...ارزشمند نیست و این شگفت است، که یک شاهزادهی نامور از آن سخن گفته...
سام چشم میان او و هری میگرداند و اینگونه سخنش میدرد:
- بروید و کاوشهای بسیارش کنید و با سخنهایی نیک گمان* دربارهی این واژگان بازگردید.
***
مینمایند: نشان میدهند
رسته(اینجا): بغیر از
نیکگمان: مطمئن
#تیرالین
#دم_نیک_پی
...باری، این بس سخن بگفتم تا هم خودت و هم آن گزافهگویان بدانید اگر خیره خیرهات نگریستم از افسوس و پشیمانی بود، نه از تکان دل، بهر کسی که روزی بر زمینم بزد. "گرچه گزافهگو، نامش با خودش باشد و بس"
#تیرالین
#دل_نوشته
#پیچ_و_خم_دنج
#یخ_و_میخ
_______________________________________
1. بزی: زندگی کن
...ولی بیمن و دل پاک و راستم!
اگر پس پرده تویی، از برم دور شو و در پیام نباش؛ چشمانم سوی هرکس باشد، تو نیستی!
و اگر تنها چند مگس، باید بگویم مهتر است از میان راه کنار روید، تا مگر خود از دم تیغتان نزدم.
#تیرالین
#دل_نوشته
#پیچ_و_خم_دنج
_______________________________________
۱. سرپر: توقف کوتاه
...از بن جان نمیخواهد، این دخت گیرا و بیهمتا را به همان سان ز دست رها کند؛ هرگز!
دستش را بر دستهی قوری چیره میکند و آن را در فنجان سرازیر میکند.
اگرش سرنوشت آن باشد، که همهی گیهان سرزنش و ریشخند کنند، به هر در و تَخته و پنجرهای خواهد زد، تا که آن دلبر گریزپا را دریابد!
#تیرالین
#دم_نیک_پی
...مینگری؟ سرخی ناخنم، چندان درخششی مینماید[2] که چشمت میسوزد!
به زمزمهی افسونت میگویم:
- دیدار را بپذیر و پیش آی!
و پس، دوات به کنار!
#تیرالین
#دل_نوشته
#پیچ_و_خم_دنج
#یخ_و_میخ
_______________________________________
۱. به هیچ: هرگز
۲. گیهان من و تو را از یکدیگر میراند و ژرفای جانم: جهان...
...بر گیسویم بنشان، تا دگر شکوفهها از سر و روی خودت روان شود! نمیدانم چه هنگام از این بهار نابسامان رویاروی یکدیگر خواهیم ایستاد؛ ولی آن روز، چه دیر چه زود، سرآغاز داستان من و توست!
#تیرالین
#دل_نوشته
#پیچ_و_خم_دنج
#یخ_و_میخ
_______________________________________
۱. دِی: دیروز
۲. سرشتگونه: طبیعی
...باش! دوستانت نقل و نبات از دهانشان میریزد، هرگاه که به نامت لـ*ـب میگشایند و شادتر، چون فرشتهخویی که بارها زخمهایش دریده و فرزانگی آموزگارش بوده، بهر تو از خم کوچهی بیخِردی میگذرد!
#تیرالین
#دل_نوشته
#پیچ_و_خم_دنج
#یخ_و_میخ
_______________________________________
۱. کف: از کف دادن، از دست...
...و واژگان را خود، نمیشنوید؟
و سخنان نیزه وار بازرس، به سرانجامی باشکوه میرسند، که شاهزاده آرتور با چهره ای سرخ از خشم، به گونهای که سام در یک سویش و بازرس روشن در سوی دیگرش، بانگ سر میدهد:
- ای بازرس ناچیز گستاخ!
و چون اسپی افسار گسیخته به سوی آرام میتازد.
***
سیه: بی ارزش
#تیرالین...
...از آغاز این پرونده، آنان نیز به آزادی رسید...
- بازرس هیلدا!!! از سر راه کنار روید! بازرس هیلدا!!! این دیگر چه گستاخیست؟!!!....
***
این نه آن من: ولی من اینطور نیستم، برای من اینطور نیست
دست خونی سیاه: قُمار بی ارزش
همچنان به رخ دادن روان است: همچنان اتفاق هایش در جریان است
#تیرالین
#دم_نیک_پی
...او به دنبال آرمان والایش میدود و یاد فرشتهی پاییزیام را زنده میکند" ای بسا تنم از پَستی دیوانگان به تکان و شکن[2] است و تنها... آگاهی از چند قلمش مرا خرسند میدارد.
#تیرالین
#دل_نوشته
#پیچ_و_خم_دنج
#یخ_و_میخ
_______________________________________
1. دیوانزاد: دیوانهزاده
۲. تکان و شکن...
...تاب ناپاک تا دهها روز چشم و گوش میآزارد، سپس بوی گل فرزانگی و راستی فرایش میگیرد و ویرانه، شاهانه میشود.
در چند واژه: روی گیرید از این هزار سخنانِ فریبکار که شومی خود را به روزگار خوشلقا میبندند.
#تیرالین
#دل_نوشته
#پیچ_و_خم_دنج
_______________________________________
۱. مُهر مجاز از...