رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمانها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.
...نوجوانی میکشید نوایت را بر گوش جان میسپردم!
و نیز سخنی دیگر!
تو را با آن خندههای بیپروا و سرشت خام و بیخِرد چگونه به شست پیغام آمد¹ که تیرالین در روزهای پسین کوزهی دلباختگیات را از بازار جوانی خواهد خرید!
آن دخت زیبارو با پشت چشم نازکتر از گل چه؟ [ او چگونه از این سخن آگاه شد؟ ]...
...او نگریست. ولی او باری دیگر سر و تن بگرداند، بازوی ملورین را به چنگ برآورد و این بار همانگونه که بانوی دژ را به سوی جایگاه نگهبانی میکشاند، با ابروانی درهم و گویشی دژم، دو لَب گشود:
- ها! چه شده، ملورین ادوارد!
***
1: رستم شاهنامهی فردوسی
2: نگرانی
3: تیره
4: ( اینجا ): خاله
#تیرالین...
...باری! تا روزی که بر دامان دشت بدرودت سپارم یا که دامن از یاس بیباکی و باختگی راستین و نیکاوت پر کنم، دوستت دارم و دوستت دارم؛ گلتبارم!
#تیرالین
#بزم_خون
#یخ_و_میخ
#دل_نوشته
#تیغ_و_شکاف
#جوهر_هزارتو
1: سطحی، کوتاه
2: روز قیامت
3: عاقلان در دید و منطق عوام
4: واپسین پیامبر، واپسین...
...مهتر و کهتر از من شب را به سپیده و سپیده را به شب رسانید و شاید دوستان مهترزاده و ویانایم نیز نیک میگویند، که تو آنِ یاس و رُز و مهتابی و نه تیرالین، که تیغ و شکافت را به نام خوشلقایی و خندهی گوشه لَبت پاسها میدارد!
باری! این بس سخن خِردپسند، هر چند که از خم و گام من به دور باشد،...
...آن تکیه میدهد، انگشتانش را همنشین چانهی خود میکند و چشمان شبانگار را به سوی کوزهی خون رهنمون میشود.
***
1: مربوط به شاعران و نویسندگان؛ قلم و نی در زندگی چندین و چند تن دارد: در زندگی چندین نفر نقش دارد
2: برگرفته از سفر نامهی ناصر خسرو
3: خورشید
4: استعاره از خورشید
#تیرالین...
...که آن افسونگر بگفت، اگر خود بخواهند، بازخواهند گشت...
دمی ژرف بگرفت و چشمانش را از هری.
- من نیز به زودی سرنوشت خود، که وابسته به ایشان بوده را بهرت بازمیگویم.
باری دیگر و یکایک به هری بنگریست.
- دستکم اگر به مرگم رسد.
***
1: جعبه
2: هرگز نمیترسم؛ شاهنامهی فردوسی
3: دیشب
#تیرالین...
...بر جان سپردهام و آن مرواریدهای خوش خند را گاه به گاه و راستنژاد به سویت میفرستم؛ و سوگند بر دل گسسته روی، این سوختگی² دوباره را تنها و تنها تَنی به راست سخنی و دیوانهرویی تو به ارمغان میآورد و دوات به کنار.
#تیرالین
#بزم_خون
#تیغ_و_شکاف
#جوهر_هزارتو
#دل_نوشته
1: بدتر
2: استعاره از دلباختگی
...مروارید چشمانم را نهان نمیکنم و هیاهو و پیشداوریهای خردمندان را چون برگ و کاه بر رود میریزم، تا مگر با سبکبالی و خندههایی بیپرواتر از خوی او جام دیدار و گفتش برآرم و پایکوبیهای نامور.
#تیرالین
#بزم_خون
#دل_نوشته
#جوهر_هزارتو
1: هزار چهره، دورو
2: اشاره به بیپروایی زبان و کردار معشوق
...و سپیدش درآویختم، تا دمی که خرد با خمی در میان دو کمان¹ در رسید و بهر رهاییام کمان را به زه کرد، ریشهی طوفان را از هم گسست و رویاروی من، تیرالینی که با هول و ترس بر جام گسستهی پیشرو مینگریست؛ ایستاد، پارهی جام را در فرود چکمهها بر دامان تاراج سپرد، کمان و تیر کاردانیام بداد و افسار...
...افسار اسپ غبطهات گسیخته میشود و آهنگ کارزار و طوفانت میآید!
پس با این بس سخن و ریسمان و خون، برآی و با نوای نِیات جام پاسخی از رنگ نیلگون راستی و سرانجامم ده!
#تیرالین
#دل_نوشته
#جوهر_هزارتو
#Love_me_again
#V_of_Bts
1: در کدام هوا نفس میکشد؛ کجاست.
2: زانوی تسلیم
3: عاشق شوم
4: عسل
...پس تیرانایش⁴ میرسد و آواز برّان شمشیرها چون بوق و کوس برمیخیزد!
یک، دو، سه زخم و راندن پدرام بر پشت!
بانوی گل بر سر لَبخندی از خِرد و پیروزی بر چهره مینشاند و دیدگانش نیز بر درخشش میگرایند!
***
1: ضربه
2: معنی نام مهراز؛ (اینجا) اشاره به شخص مهراز
3: حریف
4: تیرانا به او
#تیرالین
#دم_نیک_پی
...دیوانگی آن مهتر سوختهخام، با سَری که خاموشی آویخته بر دوش هیاهو پیشه کردهاست، باری دیگر، لَخت و بیپروایش گام گذارم، تا این دل بر سرای آرامدخت شود⁴ و برگ پسین بر فرود برگهای سبز بهارین بر نبشته آید.
#تیرالین
#بزم_خون
#دل_نوشته
#جوهر_هزارتو
۱: ناعادلانه
۲: لایه
۳: سوزاندم
۴: تا این دل...
...و گلاویزی نامور بودهاست، ولی نه تیغ و گرزش! از بهر سوگلی پرّ قوی النها نیز درآمیختهای از رنگ سرآغاز و سرانجام است؛ نازپروردهی الن را چه بر شمشیر و هزاران جنگافزار؟! و نیز نیروی فرای پرچمدارانش چگونه دست یاری خواهد رساند؟
***
1: ناگهان
2: (اینجا) غم، اضطراب
3: کافیست.
#تیرالین
#دم_نیک_پی
...دریافتن رشتهی سبز نگاهش با خونگر بُرّا و آب دیدهی خویش ماه تابان را دریده دارد و سوگند بر آتش سده، که در پسین دیدار از خورشید رویش فزونش مِی خواهش و شور خواهد خواست.
#تیرالین
#دل_نوشته
#جوهر_هزارتو
#Taylor_Swift
#Is_it_over_now
1: بدن سوراخ شده از دو طرف
2: کنایه از عاشقی
3: تیغ جدایی
4: موقت
...که گواراست بر لَب و دهان، نه؟ سخنان پنداروار این موی زر چه؟
دیدگان روشنش را فراز میدهد و به مهراز درمینگرد، که با دیدار نوش آب او گل زیبای خند بر چهره مینگارد.
سخنان او نیز گواراست؛ گرچه بیشتر به مانند کودکی گشته است که بزرگان کنجکاوی و شورش را کور کردهاند!
***
1: خودِ آن
#تیرالین...
...گام همراهتان آمده، میآیم و خواهم آمد و تا روزِ پیمان³ شربت دلتنگی را جام به جام مینوشم و هوای غبارآلود اندوه را دم به دم از برمیکنم؛ ای بهترین مردم این گیهان!
#تیرالین
#دل_نوشته
#جوهر_هزارتو
#Bts
۱: برگرفته از متن آهنگ We are bulletproof: The eternal by Bts
۲: ترانه
۳: روز دیدار...
...بست و کس را آگاه نشد، آیا به راستی او دوریان زیباروی داستان بود؛ یا که دیدگانش تنها به الماسی آلوده به تیغ و خار مینمود. دگر کس همان بود که تیرالین را به آن گمان رساند، که های من! این بار از جای خون و جوهر خود در افسانههای خویشساخته بر دام و تور افتاد. [ دگرش نشان آمد، تنها رخی از گمان بود...
...به درودی از ژرفای غبار و طوفان و کارزار و سیاهی، گریخته از یخ، میخ، فرزندان سرنیزه، موبد اهریمن سرگُذر¹ و در خم سرِ دردمندِ آرامجوی، تیرالین قلم به روانی یافته است!
به راست نه تندبادی در ره بود، نه سر نیزهای و نه خون و اشک و دردمندی؛ ولی این بس، به گونهای که کرانش ناپیدا دروازهی پایان...