Tiralin
مدیر تالار ترجمه + مدرس نویسندگی
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
مترجم انجمن
نویسنده این موضوع
گردنبندم به دست هواست و باد و باران؛ اکنون تویَش[1] میگیری، یا آنکه سالهاست به درخشش سرمهی چشمش دیوانهام کرده؟
اگر آن گردنبند به دست تو فرود نمیآید، پس مرا لبخند نیکان پیشکش مکن، مهتر! من به سیم پریشانت آموزهی نیک خویش را پس دادهام، پس برو و گردنبند مرا به فراموشی سپار!
و اگر فرود میآید، سزاوار بایست، برگیرش و درخور یک شاهنشینم باز پس ده، تا شاید آن هنگام اندیشهای شایسته بهرت کنم.
اگر هم این گردنبند به دست آن سرمهکِش میرسد... آه! او نیکتر از این نوپا که با لبخندش به گریزم میکشاند، میداند که چه کند. من آمادهام، قلم و جوهر و زر و هزارش دهم تا او تنها گردنبندم برگیرد و باز آید.
#تیرالین
#دل_نوشته
#یخ_و_میخ
#پیچ_و_خم_دنج
_______________________________________
۱. تویش: تو آن را
اگر آن گردنبند به دست تو فرود نمیآید، پس مرا لبخند نیکان پیشکش مکن، مهتر! من به سیم پریشانت آموزهی نیک خویش را پس دادهام، پس برو و گردنبند مرا به فراموشی سپار!
و اگر فرود میآید، سزاوار بایست، برگیرش و درخور یک شاهنشینم باز پس ده، تا شاید آن هنگام اندیشهای شایسته بهرت کنم.
اگر هم این گردنبند به دست آن سرمهکِش میرسد... آه! او نیکتر از این نوپا که با لبخندش به گریزم میکشاند، میداند که چه کند. من آمادهام، قلم و جوهر و زر و هزارش دهم تا او تنها گردنبندم برگیرد و باز آید.
#تیرالین
#دل_نوشته
#یخ_و_میخ
#پیچ_و_خم_دنج
_______________________________________
۱. تویش: تو آن را
دلنوشته پیچ و خم دنج | elina2003 کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش توسط مدیر: