خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Mahla_Bagheri

مدیر تالار آموزش نویسندگی
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار انجمن
ناظر کتاب
نویسنده ویژه
مدرس نویسندگی
  
  
عضویت
29/4/20
ارسال ها
547
امتیاز واکنش
15,362
امتیاز
353
زمان حضور
83 روز 2 دقیقه
نویسنده این موضوع
«بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم»
دلنوشته: آماجِ تژگاه
نویسندگان: ~ریحانه رادفر~ و Mahla_Bagheri
ژانر: عاشقانه، تراژدی
ویراستار: . faRiBa .

سطح؛ منتخب
مقدمه:
آماجت از رسوخ به آرزوهای منواجم چه بود که سلاخی از تبار عشق و تیشه‌ای از جنس «ما» داشت؟!
تژگاه رخسارت نشتری به قبضه‌ی زندگی این من جاویدان داشت و التفاف نگاهمان دشنه‌ای بر قلب خائنین محبت‌نما؛ اما تو چرا؟
شهر آرزوهایم را به آتش زدی و همین عوام اهتمام‌جو، تکاپویی ز تب تند عاشقیِ جهان، سر بر آوردند و خنجری زهراگین را در دل فانویل فرو کردند. تنها بانوی سرزمین رؤیاهایم و تنها مصدوم این جنگ ناعادلانه بودم!
#آماج_‌تژگاه


 1


دلنوشته آماج تژگاه | مهلا و ریحانه کاربران انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: ~narges.f~، YeGaNeH، زهرا.م و 19 نفر دیگر

~ریحانه رادفر~

کپیست انجمن رمان ۹۸
کپیست انجمن
  
عضویت
3/8/20
ارسال ها
534
امتیاز واکنش
10,768
امتیاز
303
سن
20
محل سکونت
♥Dream♥
زمان حضور
63 روز 18 ساعت 0 دقیقه
امروز همان روزی‌ست که سر برآورده‌ام و در میانه‌ی این توده‌های یاوه‌گو، زبانه می‌کشم.
همین نفوس‌هایی که در من، سخن به رایگان انبار کرده و ثقلی ز جهد‌های به سامان نرسیده‌ام را، آب‌یاری کرده‌اند.
صلابت‌هایی که به ادبار ختم گشت، استیصالی که در عدل این ابرنجکِ بی‌سرپناه، ریشه و تکاپوهایمان را به وصال حرمان پیوند زد!
*ثقلی: گرانی، سنگینی
*ادبار: پشت کردن
*حرمان: ناامیدی، یأس

*ابرنجک: رعد برق، برق، صاعقه
#آماج_‌تژگاه
#ریحانه‌رادفر


دلنوشته آماج تژگاه | مهلا و ریحانه کاربران انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
  • تشویق
Reactions: YeGaNeH، زهرا.م، . faRiBa . و 16 نفر دیگر

Mahla_Bagheri

مدیر تالار آموزش نویسندگی
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار انجمن
ناظر کتاب
نویسنده ویژه
مدرس نویسندگی
  
  
عضویت
29/4/20
ارسال ها
547
امتیاز واکنش
15,362
امتیاز
353
زمان حضور
83 روز 2 دقیقه
نویسنده این موضوع
اشباح رانده شده از دیوار حائل دورم، به رسم دیرینه و یادگاری جاویدان، مکیدن روح لبخندنشانان غرائم مرا، سود یک بازی عظیم یا معامله‌ای پرتناقض می‌دانند!
آخر من، برای هیچ تابونشانی فرصتی را ازل نکردم. من خنده‌هایم را لابه‌لای واژه‌هایی از او گریستم.
در هنگام افول بُعدی از خود، طلوع تاج‌گذاری‌اش را با لبانم، جامی از زهر نوشیدم. حال من‌، تقارن خود را به صلابه می‌کشم و قلبم را سلاخی. او، اشتباه جاویدان من است!
*ازل: بازداشتن
*تابونشان: سنت‌شکنان
*افول: نابودی

#آماج_تژگاه
#مهلا_باقری


دلنوشته آماج تژگاه | مهلا و ریحانه کاربران انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • جذاب
  • عالی
Reactions: YeGaNeH، زهرا.م، . faRiBa . و 17 نفر دیگر

~ریحانه رادفر~

کپیست انجمن رمان ۹۸
کپیست انجمن
  
عضویت
3/8/20
ارسال ها
534
امتیاز واکنش
10,768
امتیاز
303
سن
20
محل سکونت
♥Dream♥
زمان حضور
63 روز 18 ساعت 0 دقیقه
از آن روز‌های بناسازیِ این شهر چندی می‌گذرد؛ لیکن دست از سر منِ بی‌میل برنداشته‌اند.
گویی تیغه‌ی سوداهای شفقتشان را در قلبم می‌کوبند و خون منطق مغزم را، بر روی ساکنین شهر می‌پاشند.
*شفقت: مجموعه اتفاقات خوشآیند و ناخوشآیند جامعه
#آماج_‌تژگاه
#ریحانه‌رادفر


دلنوشته آماج تژگاه | مهلا و ریحانه کاربران انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: YeGaNeH، زهرا.م، . faRiBa . و 17 نفر دیگر

Mahla_Bagheri

مدیر تالار آموزش نویسندگی
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار انجمن
ناظر کتاب
نویسنده ویژه
مدرس نویسندگی
  
  
عضویت
29/4/20
ارسال ها
547
امتیاز واکنش
15,362
امتیاز
353
زمان حضور
83 روز 2 دقیقه
نویسنده این موضوع
بی‌تکلف، در کلافی پیچیده از اذهان نامطلوبم، در کنجی بی‌عذلتِ تاربسته پیله کردم. توقع شکوفای بال‌هایی رنگین از بلور‌های یک زندگی متمدن ندارم.
جسم من، فرسوده‌ است! مغز من، گند خورده است! باتلاق حقایق زرین‌نما با تمام قوا اندک خوشی بازمانده از ابدیتم را فاش می‌کند!
«آری، من یک کرم ناچیز در قالب پروانه‌ی عشق‌نشانم!»
*اذهان: در دلنوشته منظور از جمع افکاره
#آماج_تژگاه
#مهلا_‌باقری


دلنوشته آماج تژگاه | مهلا و ریحانه کاربران انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: YeGaNeH، زهرا.م، . faRiBa . و 16 نفر دیگر

~ریحانه رادفر~

کپیست انجمن رمان ۹۸
کپیست انجمن
  
عضویت
3/8/20
ارسال ها
534
امتیاز واکنش
10,768
امتیاز
303
سن
20
محل سکونت
♥Dream♥
زمان حضور
63 روز 18 ساعت 0 دقیقه
ابتغاء مهربانی،‌ برایِ این گوهر نهفته در زیر قواره‌ی سیه رنگ چادر و رستنم از این درپوشِ اجحاف فام، کشته‌ای شده است ز جنس ثانیه‌هایی که تاکنون رقم نخورده‌اند و هرگز هم رقم نخواهند خورد!
*ابتغاء: طلب، فساد (در دلنوشته‌ی ما به معنای طلبه)
*اجحاف: برکسی تنگ گرفتن، به کسی فشار آوردن

*فام: دین، برهان
#آماج_تژگاه
#ریحانه‌رادفر


دلنوشته آماج تژگاه | مهلا و ریحانه کاربران انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: YeGaNeH، زهرا.م، . faRiBa . و 16 نفر دیگر

Mahla_Bagheri

مدیر تالار آموزش نویسندگی
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار انجمن
ناظر کتاب
نویسنده ویژه
مدرس نویسندگی
  
  
عضویت
29/4/20
ارسال ها
547
امتیاز واکنش
15,362
امتیاز
353
زمان حضور
83 روز 2 دقیقه
نویسنده این موضوع
طالب جان منی، جانان من!
تشنه‌ی شعر دیوان منی، جانان من‌!

باخته‌ی زلف مویت شده‌ام، لیلای من!
آزرده‌ی رخسار پریوش گونه‌ات، لیلای من!
مسلک عشق من، بوی تو را گم کرده است!
این چنین است فرهاد، کوه می‌کند!
گل‌ها، نقشی از روی تواَند!
دشت پیغام‌گوی توست لیلای من!
با من از پژمردگی، هیچ مگو!
این دل، قصه‌گوی چشمان آهوی تواَست، لیلای من!
*مسلک‌: در دلنوشته به منظور کوچه‌ی عشق
#آماج_تژگاه

#مهلا_باقری


دلنوشته آماج تژگاه | مهلا و ریحانه کاربران انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: YeGaNeH، زهرا.م، . faRiBa . و 16 نفر دیگر

~ریحانه رادفر~

کپیست انجمن رمان ۹۸
کپیست انجمن
  
عضویت
3/8/20
ارسال ها
534
امتیاز واکنش
10,768
امتیاز
303
سن
20
محل سکونت
♥Dream♥
زمان حضور
63 روز 18 ساعت 0 دقیقه
کودکی‌ام را با طناب جهالتشان خفه کردند و بزرگی به اشتباه خویش را، لابوسی در هریس قلبم، تاج‌گذاری کردند.
این روز‌ها حتی باران هم نمی‌بارد!

گویی آسمان، تالم درد من را قبله‌نمایی برای خودش می‌داند و ابرهایش تضرع‌های دروغین سر نمی‌دهند.
در این دیارِ سمی، فقط یکی از آرزوهایم به سویم دوید و آن هم گویی اجباری بود، بر خلاف میلم.
*هریس: کوبیده، پودر شدن
*لابوس: موقعیت
*تالم: اندوه، رقت
*تضرع: زاری کردن
*دیار: دیر نشین

*جهالت: نادانی
#آماج_تژگاه
#ریحانه‌رادفر


دلنوشته آماج تژگاه | مهلا و ریحانه کاربران انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: YeGaNeH، زهرا.م، . faRiBa . و 15 نفر دیگر

Mahla_Bagheri

مدیر تالار آموزش نویسندگی
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار انجمن
ناظر کتاب
نویسنده ویژه
مدرس نویسندگی
  
  
عضویت
29/4/20
ارسال ها
547
امتیاز واکنش
15,362
امتیاز
353
زمان حضور
83 روز 2 دقیقه
نویسنده این موضوع
بیا و از شهد لبانت، جرعه‌ای میهمانم کن. بیا و مرا سنجاق خودت کن؛ بعد گره‌های نیک‌بختی را سخت درهم بتاب و زنجیری عمیق میان من و خودت بباف!
جوری عادتم ده که نرمی دستانت، افسونی مسکن‌دار در تمام این پیکره‌ی جادو شده، عشق تزریق کند و بس!
«من برای تو شدن، تلاشی بی‌پایانم!»
#آماج_تژگاه
#مهلا_باقری


دلنوشته آماج تژگاه | مهلا و ریحانه کاربران انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • جذاب
  • عالی
Reactions: YeGaNeH، زهرا.م، . faRiBa . و 14 نفر دیگر

~ریحانه رادفر~

کپیست انجمن رمان ۹۸
کپیست انجمن
  
عضویت
3/8/20
ارسال ها
534
امتیاز واکنش
10,768
امتیاز
303
سن
20
محل سکونت
♥Dream♥
زمان حضور
63 روز 18 ساعت 0 دقیقه
کالبد بدیع آتشینم را، در قفسی حبس کرده و عشقمان را زجر‌کش می‌کنند. تو کجایی؟
حالا که باید بوی گندِ فلاکت را از میان ببری، به کدام کوچه پناه برده و کز کرده‌ای؟!

مجنون که نبودی، فرهاد که نشدی، زال هم امانت نداد.
بی‌اعتنا به عشق توان سوزمان، خورک برآورده و فریادش می‌زنی؟ انصاف است؟
#آماج_تژگاه
#ریحانه‌رادفر


دلنوشته آماج تژگاه | مهلا و ریحانه کاربران انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • جذاب
  • عالی
Reactions: YeGaNeH، زهرا.م، . faRiBa . و 14 نفر دیگر
وضعیت
موضوع بسته شده است.
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا