- عضویت
- 1/7/20
- ارسال ها
- 167
- امتیاز واکنش
- 3,293
- امتیاز
- 213
- سن
- 18
- زمان حضور
- 5 روز 6 ساعت 7 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارت نود و هشتم:
نازی خودش و نزدیک تر کشید و آروم گفت:
-خبریه؟
ابروهام بالا پرید با تعجب جواب دادم:
-نه، چه خبری؟
لـ*ـباش کش آورد و همین طور که حق به جانب نگام میکرد گفت:
-آخه لبخندت کنار ماشین این پسره اینو نمیگفت.
دو هزاری کجم افتاد. اخم کردم و دست به سـ*ـینه بهش نزدیک شدم و مثل خودش گفتم:
-خبرا که دست شماست خانم، قرارت چطور گذشت؟
خودش...
نازی خودش و نزدیک تر کشید و آروم گفت:
-خبریه؟
ابروهام بالا پرید با تعجب جواب دادم:
-نه، چه خبری؟
لـ*ـباش کش آورد و همین طور که حق به جانب نگام میکرد گفت:
-آخه لبخندت کنار ماشین این پسره اینو نمیگفت.
دو هزاری کجم افتاد. اخم کردم و دست به سـ*ـینه بهش نزدیک شدم و مثل خودش گفتم:
-خبرا که دست شماست خانم، قرارت چطور گذشت؟
خودش...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
در حال تایپ رمان دلدادگی واهی | Lida eftkhar کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com