خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.
وضعیت
موضوع بسته شده است.

bita sadeghi

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
6/12/19
ارسال ها
410
امتیاز واکنش
9,751
امتیاز
263
محل سکونت
تهران
زمان حضور
19 روز 17 ساعت 15 دقیقه
نویسنده این موضوع
آروم خندیدم. بعد به هاله که برگشته بود، اشاره کردم و گفتم:
- مال ما که تک‌دختر نیست حسابی لوسه، چه برسه به اینکه تک هم باشه!
این بار مهام بود که می‌خندید. هاله...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان فرشته نجات | bita sadeghi کاربر انجمن رمان 98

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • تشویق
Reactions: طوفان سفید، زهرا.م، زینب باقری و 17 نفر دیگر

bita sadeghi

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
6/12/19
ارسال ها
410
امتیاز واکنش
9,751
امتیاز
263
محل سکونت
تهران
زمان حضور
19 روز 17 ساعت 15 دقیقه
نویسنده این موضوع
مهام: سؤال برام پیش اومد.
- خب بپرس.
مهام: چطوریه که هاله هنوز فارغ‌التحصيل نشده؟
همه‌ی جمع رو یک‌باره سکوت فرا گرفت. معلوم بود این بار هم توضیحش با منه.
مهتاب: مهام!
مهام: حرف بدی زدم؟
با صدای گرفته‌ای گفتم:
- نه فقط هاله بعد از مرگ بابا چند سالی نتونست درس بخونه.
بعد از جام بلند شدم که برم. مهام گفت...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان فرشته نجات | bita sadeghi کاربر انجمن رمان 98

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • جذاب
Reactions: طوفان سفید، زهرا.م، زینب باقری و 20 نفر دیگر

bita sadeghi

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
6/12/19
ارسال ها
410
امتیاز واکنش
9,751
امتیاز
263
محل سکونت
تهران
زمان حضور
19 روز 17 ساعت 15 دقیقه
نویسنده این موضوع
- خدا رو شکر! حسابی عذاب وجدان داشتم.
ریز خندیدم.
- نداشته باش. من سال‌هاست با این مسئله کنار اومدم. این ماجرا مال خیلی سال پیشه.
همون لحظه فرید...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان فرشته نجات | bita sadeghi کاربر انجمن رمان 98

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: زهرا.م، زینب باقری، ASaLi_Nh8ay و 19 نفر دیگر

bita sadeghi

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
6/12/19
ارسال ها
410
امتیاز واکنش
9,751
امتیاز
263
محل سکونت
تهران
زمان حضور
19 روز 17 ساعت 15 دقیقه
نویسنده این موضوع
انگاری این‌ها برای من خواب‌ها دیدن! باید مراقب باشم.
بقیه‌ی جشن مثل برق و باد گذشت و ما خیلی زود به خونه برگشتیم؛ ولی مامان با مامانی و خاله رفت. خب طبیعی هم بود؛ خیلی وقت بود مامانشون رو ندیده بودن. هاله هم برای فرار از من با اون‌ها رفت و من و آفتاب با هم...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان فرشته نجات | bita sadeghi کاربر انجمن رمان 98

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • جذاب
Reactions: زهرا.م، زینب باقری، ASaLi_Nh8ay و 20 نفر دیگر

bita sadeghi

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
6/12/19
ارسال ها
410
امتیاز واکنش
9,751
امتیاز
263
محل سکونت
تهران
زمان حضور
19 روز 17 ساعت 15 دقیقه
نویسنده این موضوع
***
با نوازش‌های دست لطیفی بیدار شدم. خمیازه‌ای کشیدم و بعد از اینکه روی تخـت نشستم، کش‌وقوسی به بدن خشک‌شده‌م دادم.
- صبح به‌خیر آفتاب!
- صبح تو هم به‌خیر عزیزم!...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان فرشته نجات | bita sadeghi کاربر انجمن رمان 98

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • جذاب
Reactions: زهرا.م، زینب باقری، ASaLi_Nh8ay و 17 نفر دیگر

bita sadeghi

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
6/12/19
ارسال ها
410
امتیاز واکنش
9,751
امتیاز
263
محل سکونت
تهران
زمان حضور
19 روز 17 ساعت 15 دقیقه
نویسنده این موضوع
با صدای رسیدیمِ راننده به خودم اومدم و پیاده شدم. بعد از حساب‌کردن کرایه به‌سمت ساختمون رو‌به‌روم رفتم. یه ساختمون بزرگ حدوداً بیست طبقه‌ی سفیدرنگ که قسمت جلوش رو شیشه پوشش داده بود. شیشه‌های تمیز و براق زیر نور آفتاب برق می‌زدن و زیبایی خودشون رو به نمایش می‌ذاشتن. در کل ساختمون نمای خیلی زیبایی داشت...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان فرشته نجات | bita sadeghi کاربر انجمن رمان 98

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • جذاب
Reactions: زهرا.م، زینب باقری، ASaLi_Nh8ay و 21 نفر دیگر

bita sadeghi

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
6/12/19
ارسال ها
410
امتیاز واکنش
9,751
امتیاز
263
محل سکونت
تهران
زمان حضور
19 روز 17 ساعت 15 دقیقه
نویسنده این موضوع
- سلام هدیه، خوش اومدی!
به صندلی اشاره کرد و گفت:
- بفرما بشین!
سرم رو تکون دادم.
- ممنون آقای آریا!
- فکر کنم همون روز اول گفتم به اسم صدام کن. همه تو شرکت من رو به اسم صدا می‌زنن.
محکم جواب دادم:
- فکر کردم درست نباشه تو محیط کار به اسم صداتون کنم.
فرید لبخندی زد که برام تعجب‌آور بود.
- خب این‌طور که...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان فرشته نجات | bita sadeghi کاربر انجمن رمان 98

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • جذاب
Reactions: زهرا.م، زینب باقری، ASaLi_Nh8ay و 20 نفر دیگر

bita sadeghi

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
6/12/19
ارسال ها
410
امتیاز واکنش
9,751
امتیاز
263
محل سکونت
تهران
زمان حضور
19 روز 17 ساعت 15 دقیقه
نویسنده این موضوع
یعنی نمی‌ترسه سیستمش ویروسی شه؟ من پنجاه‌تا آنتی‌ویروس دارم، باز هم می‌ترسم.
- خب توضیح بده اولین فولدر چیه و چی توشه؟
- خودتون نگاه نمی‌کنید؟
- باید خودت ارائه بدی.
وای از دست این!
- بسیار خب.
از جام بلند شدم و به سیستمش نزدیک شدم. فولدر اول رو باز کردم و شروع کردم به توضیح‌دادن:
- این فولدر مربوط...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان فرشته نجات | bita sadeghi کاربر انجمن رمان 98

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • جذاب
Reactions: زهرا.م، زینب باقری، ASaLi_Nh8ay و 21 نفر دیگر

bita sadeghi

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
6/12/19
ارسال ها
410
امتیاز واکنش
9,751
امتیاز
263
محل سکونت
تهران
زمان حضور
19 روز 17 ساعت 15 دقیقه
نویسنده این موضوع
مرد که پشتش به ما بود، شروع کرد به حرف‌زدن:
- به به آقارهام! چه عجب دنبال کارای فرید‌جونت نرفته بودی!
لبخند...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان فرشته نجات | bita sadeghi کاربر انجمن رمان 98

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • جذاب
Reactions: زهرا.م، زینب باقری، ASaLi_Nh8ay و 19 نفر دیگر

bita sadeghi

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
6/12/19
ارسال ها
410
امتیاز واکنش
9,751
امتیاز
263
محل سکونت
تهران
زمان حضور
19 روز 17 ساعت 15 دقیقه
نویسنده این موضوع
- چرا خب؟ این چه ربطی داره؟ مگه این کارا بچه‌‌بازیه؟ چون موفق نشده، اومده شرکت رو به هم می‌ریزه؟ این دیگه چه کاریه؟ اصلاً مگه شرکت این آقا جزء ده شرکت برتر نیست؟ این نشد یکی دیگه! این کارا برای وجهه‌شون اصلاً خوب نیست.
- خبر معمولاً جایی درز نمی‌کنه؛ اما سری پیش این اتفاق افتاد و باعث شد‌ پروژه‌شون رو...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان فرشته نجات | bita sadeghi کاربر انجمن رمان 98

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • جذاب
Reactions: زهرا.م، زینب باقری، ASaLi_Nh8ay و 19 نفر دیگر
وضعیت
موضوع بسته شده است.
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا