- عضویت
- 24/11/19
- ارسال ها
- 313
- امتیاز واکنش
- 1,888
- امتیاز
- 228
- محل سکونت
- اصفهان
- زمان حضور
- 5 روز 10 ساعت 37 دقیقه
نویسنده این موضوع
سعيد به سمتم برگشت و گفت:
- بهار تورو به خدا اینجوری گریه نکن، نگران نباش همهچیز درست میشه، بابات بد موقع زنگ زده بوده امیر همچین آدمی نیست دايي رسولم گفت مقصر بابات بوده که اینقدر بهش فشار آورده، توی عصبانیتم که میدونی آدم دهنش رو باز میکنه یه چرندی میگه، مريضه مرتيكه احمق توي عصبانيت يه...
- بهار تورو به خدا اینجوری گریه نکن، نگران نباش همهچیز درست میشه، بابات بد موقع زنگ زده بوده امیر همچین آدمی نیست دايي رسولم گفت مقصر بابات بوده که اینقدر بهش فشار آورده، توی عصبانیتم که میدونی آدم دهنش رو باز میکنه یه چرندی میگه، مريضه مرتيكه احمق توي عصبانيت يه...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
رمان همخونه شرقي | سمیه سادات هاشمی جزی کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش توسط مدیر: