خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

اشعار شاعران

  1. اشعار ناصر خسرو

    نکوهش مکن چرخ نیلوفری را برون کن ز سر باد و خیره‌سری را بری دان از افعال چرخ برین را نشاید ز دانا نکوهش بری را همی تا کند پیشه، عادت همی کن جهان مر جفا را، تو مر صابری را تو با هوش و رای از نکو محضران چون همی برنگیری نکو محضری را؟ درخت ترنج از بر و برگ رنگین حکایت کند کله قیصری را سپیدار...
  2. اشعار سیمین بهبهانی

    دوباره می‌سازمت وطن! اگرچه با خشت جان خویش ستون به سقف تو می‌زنم اگرچه با استخوان خویش دوباره می‌بویم از تو گل به‌میل نسل جوان تو دوباره می‌شویم از تو خون به‌سیل اشک روان خویش دوباره یک روز روشنا سیاهی از خانه می‌رود به شعر خود رنگ می‌زنم ز آبی آسمان خویش اگرچه صدساله مُرده‌ام به‌گور خود...
  3. اشعار سهراب سپهری

    صدا کن مرا صدای تو خوب است صدای تو سبزینه آن گیاه عجیبی است که در انتهای صمیمیت حزن می روید *** چه کسی می داند که تو در پیله تنهایی خود تنهایی چه کسی می داند که تو در حسرت یک روزنه در فردایی پیله ات را بگشا تو به اندازه پروانه شدن زیبایی *** من پر از نورم و شن و پر از دار و درخت پرم از راه، از...
  4. * رهــــــا *

    اشعار مهدی اخوان ثالث

    لحظه‌ی دیدار نزدیک است لحظه‌ی دیدار نزدیک است... باز من دیوانه ام؛ **** باز می لرزد، دلم، دستم باز گویی در جهان دیگری هستم های! نخراشی به غفلت گونه‌ام را تیغ های! نپریشی صفای زلفکم را دست و آبرویم را نریزی، دل! ای نخورده سرخوش لحظه‌ی دیدار نزدیک است
  5. ☙zAHRa❧

    اشعار فاضل نظری

    به خدا حافظی تلخ تو سوگند نشد که تو رفتی ودلم ثانیه ای بند نشد با چراغی همه جا گشتم وگشتم در شهر هیچ کس هیچ کس اینجا به تو مانند نشد هر کسی در دل من جای خودش را دارد جانشین تو در این سـ*ـینه خداوند نشد خواستند از تو بگویند شبی شاعرها عاقبت با قلم شرم نوشتند:نشد!
  6. ☙zAHRa❧

    اشعار رهی معیری

    من خاکم و من گردم من اشکم و من دردم تو مهری و تو نوری تو عشقی و تو جانی
  7. ☙zAHRa❧

    اشعار جبران خلیل جبران

    عشق درخششی جادویی است که از درون هسته سوزان روح می‌تابد و زمین پیرامونش را روشنی می‌بخشد و توانمان می‌دهد تا زندگی را در قالب رؤیایی شیرین و زیبا بین دو بیداری درک کنیم
  8. ☙zAHRa❧

    اشعار اقبال لاهوری

    در فن تعمير مردان آزاد يک زمان با رفتگان صحبت گزين صنعت آزاد مردان هم به بين خيز و کار ابيک و سوري نگر وانما چشمي اگر داري جگر خويش را از خود برون آورده اند اين چنين خود را تماشا کرده اند سنگها با سنگها پيوسته اند روزگاري را بآني بسته اند ديدن او پخته تر سازد ترا در جهان ديگر اندازد ترا نقش سوي...
  9. KHAYYAM

    رباعیات خیام

    برخیز و بیا بتا برای دل ما حل کن به جمال خویشتن مشکل ما یک کوزه نوشیدنی تا بهم نوش کنیم زان پیش که کوزه‌ها کنند از گل ما
  10. اشعار احمد شاملو

    اشعار دفتر آیدا، درخت خنجر و خاطره 9 مرگ را دیده ام من در دیدا ری غمناک،من مرگ را به دست سوده ام من مرگ را زیسته ام، با آوازی غمناک غمناک، و به عمری سخت دراز و سخت فرساینده آه، بگذاریدم! بگذاریدم! اگر مرگ همه آن لحظه آشناست که ساعت سرخ از تپش باز می ماند و شمعی- که به رهگذار باد- میان نبودن و...
  11. اشعار مرتضی امیری اسفندقه

    ... ولی نشد برسد دست من به دامن تو نشد که بو کنمت ای بهار در تن تو! گرفت دست مرا هرکه ، بر زمینم زد بگیر دست مرا ، دست من به دامن تو به شاه بیت غزل های خواجه می مانست غزل ترانه ی چشمان مردافکن تو شکوه شرقی خورشید های ناپیدا نشد که نور بتابد به من ز روزن تو تو باغ روشن آوازهای پیوندی نشد...
  12. اشعار سارا سلماسی

    زنده در انجماد یک کنار (سارا سلماسی ) می زنی در نرفته ای آقا تا ابد با جنازه درگیری تا کجا رفته ای؛ولی هر شب پای تاوان لاشه می میری زنده در انجماد یک کنار مرگ را کرده ای هماغوشت فکر کن،تا کجای این قصه - زندگی می کند فراموشت. مرگ یعنی که زخم کاری بود وقت افتادنت به **** رد شد از سرخی...
  13. اشعار مهدی فرجی

    چشمم وزيد آبـــی پيراهن تــــو را حوض در آستانه ی سر رفتن تو را سلولهای پوست من نقشه می کشند: از شاخـــه های **** چيدن تو را به ثروت شيوخ عرب ميتوان فروخت در بدترين لباس جهـــان مانکن تو را شوقم زبانه می کشد وباز می کند شش دکمه ی مزاحم پيراهن تو را... انگشت من که آب لطيف نوازش است بگذار...
  14. اشعار حسین منزوی

    چگونه بال زنم تا به ناکجا که تویی (حسین منزوی ) چگونه بال زنم تا به ناکجا که تویی بلندمی پرم اما ، نه آن هوا که تویی تمام طول خط از نقطه ی که پر شده است از ابتدا که تویی تا به انتها که تویی ضمیر ها بدل اسم اعظم اند همه از او و ما که منم تا من و شما که تویی تویی جواب سوال قدیم بود و نبود...
  15. اشعار علیرضا آذر

    از قافله جا ماندم تا هم قَدَمت باشم تا در طبق تقسیم راضی به کَمَت باشم آفت که به جانم زد کِشتم همه گندم شد سهم کم من از سیب نان شب مَردم شد "علیرضا آذر" *** زنده ام؛ هرچه زدی تیغه به شریان نرسید خیز بردار ببینم خطری هم داری؟ زخم از این تیغ و تبر تا که بخواهی خوردم عشق من، ارّه ی تن تیزتری هم...
  16. ^moon shadow^

    اشعار محمود درويش

    صلح آه دو عاشق است صلح آه دو عاشق است که تن می‌شویند با نور ماه صلح پوزش طرف نیرومند است از آن‌که ضعیف‌تر است در سلاح و نیرومندتر است در افق. صلح اعتراف آشکار به حقیقت است: با خیل کشتگان چه کردید؟ شاعر در شعرهای دیگر، از دوستی می‌گوید و عشق: «یا او، یا من!» جنگ چنین می‌شود آغاز. اما با دیداری...
  17. Nirvana

    اشعار ایرج جنتی عطایی

    برای من که در بندم چه اندوه آوری ای تن فراز وحشت داری فرود خنجری ای تن غم آزادگی دارم به تن دلبستگی تا کی ؟ به من بخشیده دلتنگی شکستن های پی در پی در این غوغای مردم کش در این شهر به خون خفتن خوشا در چنگ شب مردن ولی از مرگ شب گفتن چرا تن زنده و عاشق کنار مرگ فرسودن چرا...
  18. *Ghazale*

    اشعار رها بینا

    *به نام خالق یکتا* در بند می کشانی و می رهانی ام غافل ،از اینکه،دیوانه ای ؛ زندانی ام بندها را بگشای، رو به آسمان در من، یک جهان عشق،رو به ویرانی است! "رها بینا"
  19. SheRviN DoKhT

    اشعار علی رضا روشن

    به نام او _مجموعه اشعار کتاب تو شدن_ _اسپم ندهید_
  20. اشعار فروغ فرخزاد

    "به نام ایزد یکتا" ※در این تاپیک، اشعار و نوشته های فروغ فرخزاد، همچنین برخی فایل های صوتی و تصویری از ایشان و یا آشنایان فروغ و فایل های صوتی برخی از اشعارش، تحت عنوان "فروغ خوانی" گذاشته می‌شود.※ پ.ن: اشعار، هم به صورت کامل و هم گزیده ای از آنها در تاپیک قرار داده می‌شود. فروغ فرخزاد...
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا