درخواست ♧ انتقال به متروکه و بازگردانی کتاب ♧

MaRjAn · 11/9/23

M A R J A N گفت:
سیلام

ویژه رمان۹۸ - چهار مرکب زندگی | marjan.h کاربر انجمن رمان 98

این داستان، داستانِ زندگیِ خیلی از انسان‌ها بوده، هست و خواهد بود! انسان فقط زیر سلطه‌ی یکی از این چهارقوه است: وهم، غضب، شهـ..وت و یا عقل!

forum.roman98.com

در حال تایپ - رمان خاکستر تاریک | ~MARJAN~ کاربر انجمن رمان ۹۸

بسم رب‌ القلم نام رمان: خاکستر تاریک ژانر: فانتزی نویسنده: marjan.h کاربر انجمن رمان ۹۸ ناظر: Maryam Sadeghi سطح: - خلاصه: اعتقاد داشت هرچه که می‌نویسند، به واقعیت تبدیل می‌شود! چه می‌دانست در اوج نوجوانی‌اش، خطرناک‌ترین صحنه‌های عمرش را می‌بیند؟! چرا باید بزرگ‌ترین تصمیم زندگی‌اش را در پانزده...

forum.roman98.com

درخواست انتقال به متروکه

سلام، درخواست بازگردانی دارم :aiwan_light_heart:

MĀŘÝM · 11/9/23

M A R J A N گفت:
سلام، درخواست بازگردانی دارم

سلام و درود

انجام شد :rose:

MĀŘÝM · 11/9/23

ZaHRa گفت:
بازگردانی رمان توازن جاودانه از متروکه

سلام و درود

انجام شد :rose:

Aynaz1 · 27/11/23

بـــــــرگزیده - رمان ادوارد کلاه به سر | Aynaz1 کاربر انجمن رمان ۹۸

مسیح با دیدن احوال خراب دورا خیالش آسوده می‌شود؛ سطل آب را از روی زمین برمی‌دارد، در چوبی سیاه‌‌چاله را با کلید طلایی‌اش قفل می‌کند و می‌رود و دورای جاخورده و حیرت‌زده در تاریکی آن‌جا تنها می‌ماند‌. *** در بیابان است، بیابانی سیاه و سفید و بی‌انتها. سردرگم با تیله‌های جستجوگر و آبی‌اش اطراف را...

forum.roman98.com

درخواست انتقال به متروکه

MaRjAn · 29/11/23

Aynaz1 گفت:
بـــــــرگزیده - رمان ادوارد کلاه به سر | Aynaz1 کاربر انجمن رمان ۹۸

مسیح با دیدن احوال خراب دورا خیالش آسوده می‌شود؛ سطل آب را از روی زمین برمی‌دارد، در چوبی سیاه‌‌چاله را با کلید طلایی‌اش قفل می‌کند و می‌رود و دورای جاخورده و حیرت‌زده در تاریکی آن‌جا تنها می‌ماند‌. *** در بیابان است، بیابانی سیاه و سفید و بی‌انتها. سردرگم با تیله‌های جستجوگر و آبی‌اش اطراف را...

forum.roman98.com

درخواست انتقال به متروکه

باسلام، رمان شما به طور کامل به متروکه منتقل شد؛ موفق باشی قشنگم :aiwan_light_heart:

*AsAl* · 20/2/24

سلام رمان قرمزی خون رو به متروکه منتقل کنید

در حال تایپ - رمان قرمزی خون | AsAl کاربر انجمن رمان ۹۸

«به نام آفریدگار قلم» نام رمان: قرمزی خون نویسنده: عسل کاربر انجمن رمان ۹۸ ناظر محترم رمان: -FãTéMęH- ژانر: عاشقانه، فانتزی خلاصه: از جایی آمدم که پر از سیاهی بود، سیاهی مطلق، اما با آمدن شخصی که من او را عاشقانه می‌پرستیدم، فکر کردم سرنوشتم پر از سفیدی شادی می‌شود و سیاهی غم را پاک می‌کند،...

forum.roman98.com

MaRjAn · 20/2/24

*AsAl* گفت:
سلام رمان قرمزی خون رو به متروکه منتقل کنید

در حال تایپ - رمان قرمزی خون | *AsAl* کاربر انجمن رمان ۹۸

«به نام آفریدگار قلم» نام رمان: قرمزی خون نویسنده: عسل کاربر انجمن رمان ۹۸ ناظر محترم رمان: -FãTéMęH- ژانر: عاشقانه، فانتزی خلاصه: از جایی آمدم که پر از سیاهی بود، سیاهی مطلق، اما با آمدن شخصی که من او را عاشقانه می‌پرستیدم، فکر کردم سرنوشتم پر از سفیدی شادی می‌شود و سیاهی غم را پاک می‌کند،...

forum.roman98.com

باسلام، به دلیل تعداد کم پست‌های رمان، تاپیک رمان شما تنها قفل شد.
موفق باشید :good_luck:

فاطمه باقری · 31/3/24

سلام ببخشید درخواست انتقال رمان صلیبی میان قلبم به متروکه رو دارم

در حال تایپ - رمان صلیبی میان قلبم | f_b_t کاربر انجمن رمان 98

کی فکر اینجاشو می کرد من وتو از دو دنیای متفاوت؛ پسری از تبار مسیح و دختری از تبار محمد که هیچ کدام نمی‌دانستیم دست سرنوشت، چه قصه ای برایمان دارد. تو با آن دم مسیحایی ات، چه ولوله ای درقلبم برپا کردی. توهمان بودی که آرام، آرام حصار قلبم را شکستی وصلیبی ماندگار در قلبم به جای گذاشتی

forum.roman98.com

بردیا مهرزاد · 31/3/24

فاطمه باقری گفت:
سلام ببخشید درخواست انتقال رمان صلیبی میان قلبم به متروکه رو دارم

در حال تایپ - رمان صلیبی میان قلبم | f_b_t کاربر انجمن رمان 98

کی فکر اینجاشو می کرد من وتو از دو دنیای متفاوت؛ پسری از تبار مسیح و دختری از تبار محمد که هیچ کدام نمی‌دانستیم دست سرنوشت، چه قصه ای برایمان دارد. تو با آن دم مسیحایی ات، چه ولوله ای درقلبم برپا کردی. توهمان بودی که آرام، آرام حصار قلبم را شکستی وصلیبی ماندگار در قلبم به جای گذاشتی

forum.roman98.com

باسلام، رمان شما به جز 5 پست اول به متروکه منتقل و تاپیک رمانتون قفل شد؛ موفق باشید

Della࿐ · 31/3/24

در حال تایپ - رمان وهم پوچ | -DELI- کاربر انجمن رمان 98

دلی، دلش پرواز می‌خواست اما بال هایش را چیده بودند، با مردی همراه شد که می‌توانستند باهم دور دنیا را بگردند. چقدر کلمه"باهم" برایش پر معنا بود... گوشهٔ دیگر قصه، شیرینی تن به جدایی از فرهادش می‌دهد بخاطر دوستی که بی توجه به او پرواز می‌کند و آسمان رامی‌شکافد، چقدر سخت است کابوس لحظه هایش به...

forum.roman98.com

انتقال به متروکه

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

مدیر ارشد رمان ۹۸

مدیر آزمایشی تالار دین و مذهب

مدیر آزمایشی تالار دین و مذهب

همراه رمان ۹۸

مدیر ارشد رمان ۹۸

کاربر نیمه فعال

مدیر ارشد رمان ۹۸

دوستدار انجمن رمان ۹۸

ناظر آزمایشی + گوینده آزمایشی

کاربر نیمه فعال

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین