رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمانها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.
...میدانستند از دیدارت گاه به هول و هراسم و گاه آن لبخند راستین و کودکانه تنها بهر توست؛ تنها!
اکنون نیز نیازمند آن خردمندم و دست بریدن[1]، چرا که نیک می دانم دلم در بند توست؛ مهتر زیبا سخن!
#تیرالین
#دل_نوشته
#پیچ_و_خم_دنج
_______________________________________
۱. دست بریدن: تلنگر برای...
...آن قهوه گیسوی بیهمتا شو!
دیوانه نیستم، مهتر! درخشش گنج مروارید[۴] رها کن، که من نیز باید گیسو تراشم و راهی آتشکده!
#تیرالین
#دل_نوشته
#پیچ_و_خم_دنج
_______________________________________
1. هر دست میبری از بر کنم: تو را به خوبی میشناسم
۲.رهنوزت: ت متعلق به کلمه ی گستاخی است؛ جهش ضمیر
۳...
...قلم میداند و تن جامه[۶]، که این همنشینی بیهوده به تباهی است و آن واژگان و دویدنها... تنها بهر یک مگس پرانی![۷]
#تیرالین
#دل_نوشته
#پیچ_و_خم_دنج
_______________________________________
۱. سورت: شدت
۲. زهی خواب بیهوده: زهی خیال باطل
۳. بههیچ: هرگز
۴. نازهای بیچشم: ناز و کرشمه از روی...
...سینِهگاه برون شود؛ بر یادم روان میشوی، چون آب زلال کوه تبار و این بس زیباست، که دلبری بس کهن اینگونه به یاد میآید؛ ای بسا[1] دیگر نه سخنی از دلتنگیهای رنجآور است و نه دیداری سرشار از زندگی راستین!
#تیرالین
#دل_نوشته
#پیچ_و_خم_دنج
_______________________________________
۱. ای بسا: ای افسوس
...فرستاد، تو نیز... دیگر به دیدارم لبخند بر رخسار نگذار؛ بیا هیچگاه چون دوستانی کهن با یکدیگر رفتار نکنیم و به کردار دو ناآشنا به ریشه[1] از برهم گذریم و بدرود به هیچگاه!
#تیرالین
#دل_نوشته
#پیچ_و_خم_دنج
_______________________________________
۱. ناآشنا به ریشه: افرادی که همیشه غریبه بودهاند.
...ستارهی گردان کف[3] و شاید به فرزانگی دویم[4]، ولی اگر به دیداری درخور این دوستت دارمها رسیدیم، نزدیک آ و پاسخم گو!
#تیرالین
#دل_نوشته
#پیچ_و_خم_دنج
_______________________________________
۱. دریاوار: بسیاربسیار
۲. درخشش گنج مروارید: لَبخند عمیق و درخشان گنج مروارید برگرفته از خوان هشتم...
...بردی به نخست.
اکنون گذشته از شیرینی آن روزها، مرا کِی مییابی، خِرد؟[4] شاید دمِ مرگ با زهری که میچکد، از لـ*ـبِ کبود!
#تیرالین
#دل_نوشته
#پیچ_و_خم_دنج
#The_Great_War
#Taylor_Swift
_______________________________________
1. گیسوان ریخته به یک طره: موهای ریخته بهغیر از یک طره
۲. بیجوهر...
...من کیستم که تو را تنها کنار خویش نگاه دارم؟ من هیچکس، ولی آن تَن که با غبار تیرهی پشت سرش به پندار عام رفتار کردی.
#تیرالین
#دل_نوشته
#پیچ_و_خم_دنج
_______________________________________
۱. سَخُن: شکل دیگر واژهی سُخن
۲. خورشید دیگر: روز دیگر
۳. جوهر مجاز از سخن
۴. ای بسا کو آن پیمان جای...
...زیبا!
با این بس سیاهی افسون بگریز، که هیچگاه شایستهام نبودهای!
مرا ننگر، ولی بدان تا توانم بود خندیدم، پای کوفتم، بهر دوست داشتننت کوشش گرگ بیابان کردم؛ تا شاید سیاهی پیرامون را نبینم!
من زین پس پای بر دل خونین جگر خواهم نهاد؛ تو نیز ره کج کن و بدرود به رستاخیز!
#تیرالین
#دل_نوشته...
...نه با این اشکهای فرو ریز!
و بهر واپسین، ای کاش میتوانستم همهی این سخنان بر سرت فریاد، ای بسا گردش روزگارت چنین خواهد کرد؛ چنین!
#تیرالین
#پیچ_و_خم_دنج
#دل_نوشته
_______________________________________
۱. دوش: دیشب
۲. که مگر این نبشته بهرش آمده: که این متن برای او نوشته شده
۳. خونگر: خنجر
...برآید و تیرالین را جامِ مرگ یا که عسل فرزانگی دهد؛ تا اینکه بگویم...
خوش آمدی! آری! نیک شنیدی! ندیدی چندان آرام و بیپروایت مینگرم؟ به چشمانم دیده بدوز و این واژگان بخوان:
چون آبی زلال از کوههای پُر برف و نوای گنجشکان بازیگوش در جان روان گشتی؛ خوش آمدی، خوش!
#تیرالین
#دل_نوشته
#پیچ_و_خم_دنج
تنها یک سخن
یک نگاه
یک گام
چون تشنهی دلدادگی، بهرت نخواهم دوید![1]
#تیرالین
#پیچ_و_خم_دنج
#دل_نوشته
****
سوگند به آن حلقهی سیمگون*[2] بنشسته بر دست هر دویمان! اگر بدانم آن زهرخند بهر دیوانگی من نه، که بهر دل سوختهات[3]؛ و نیز بدانم دلم برایت از قفس برفته، با دو پای خونبار سویت میدوم، تا...
...این قلم در نمیکشد، که هشدار خون و طنابدار دهد! او جوهر بر کاغذ میریزد، تا بدانی هیچگاه چشمان پاکسرشتش را نخواهی داشت و برو این نیرنگهای سیه[1] به بازاری دیگر فروش!
#تیرالین
#دل_نوشته
#پیچ_و_خم_دنج
_______________________________________
۱. نیرنگهای سیه: نیرنگ های بی ارزش، بیهوده، مسخره
...رواست!
بگذر از این ره، که منش هزاره رفتهام[4] و بنگر، این تنی[5] را که به پاس[6] همان رهروی خون بار است، خونبار!
#تیرالین
#دل_نوشته
#پیچ_و_خم_دنج
_______________________________________
1. قلم انداز: بیخیال آن شو
۲. جویبارهای بینشان: سرزمینهای دور افتاده
۳. ز دست پرواز: از دست رفتن
۴...
...سپار!
آه، میدانم! تیرالین تو را نخواهد یافت، ولی به یادش میآوری، آن هنگامه که دلت پارهپاره است و مرغان آسمانی برت میگریند!
#تیرالین
#پیچ_و_خم_دنج
#دل_نوشته
_______________________________________
1. ناچیز خم: اثر حداقل
۲. شمار: نوبت
۳. زادهی بیباکی، زادهی شجاعت: معنی اسم تیرالین
۴...
...به یاد نیارم آن نام شومش!
کاش قهوهی تلخی رسد، کاش دوست دورم به این جا رسد.
من از این نام و رنگ بیزارم و سوگند به اهورای باد و آتش! که او هیچگاه نخواهد دانست... من طناب دارش میآویزم، شاید، خواهد دانست..؟
#تیرالین
#دل_نوشته
#پیچ_و_خم_دنج
_______________________________________
۱. بوقلمون...
...ز دست رفت؛ شاید که روشنگرِ[۴] دل به آتشکدهای[5] دگر رسیده و شاید این براستی رسته از داستانهای شهرزاد نام[6].
#تیرالین
#دل_نوشته
#پیچ_و_خم_دنج
_______________________________________
۱. به نام و رنگی رسیده: به سخنی درخور رسید
۲. میدویدم به گریخت: برای فرار میدویدم
۳. بی دل شدن کنایه از...
...که این کویر[3] را آب دوباره میدهد!
و بس خرسندم که دمهای بیهوده از تنم نرست[4] و همه از برای پاسداریات بود، ماهروی!
#تیرالین
#دل_نوشته
#پیچ_و_خم_دنج
_______________________________________
۱.دو گوی درخشان: استعاره از دو چشم درخشان
۲. دَم مجاز از نفس
۳. کویر استعاره از زندگی
۴. نرست: رها نشد
...نه! او نیز چون تو آدمی!
بنگر، بهسان هر چه که در باغ دل کاشتهای و ترس برون ریختنش داری!
سخن کن، تا پایان داستان خویش را بدانی؛ آری یا نه!
هر گونه توانی آوا شو و گام؛ ولی خود به افسوس واپسین مرسان!
که هیچش ارزش نیست، آنچه در پنهان و آشکار میگویند و دلریز!
#تیرالین
#پیچ_و_خم_دنج
#دل_نوشته
...تو بخواب!
ما ز گیسو و نازت خواهیم گذشت، من دلبریات به فراموشی میسپارم، تا بدانسان که تنی دیگر از جانم کَنَد، پس بیارام!
این دلدار بیوفا پاکی چشمها و آوای دلکشت از یاد به در میکند، اگر که به خاک و مرگ نرسد؛ اگر که جانی برایش بماند و اگر که تو، به نیکی بیارامی!
#تیرالین
#دل_نوشته...