- عضویت
- 13/12/23
- ارسال ها
- 164
- امتیاز واکنش
- 1,101
- امتیاز
- 138
- زمان حضور
- 1 روز 15 ساعت 22 دقیقه
نویسنده این موضوع
دومینیکا، چشم گرداند و فضای نیمه پر رستوران را از نظر گذراند. همهمهی مردم و موسیقی زندهی کلاسیکی که نواخته میشد، آنجا را از سر و سامان خارج کرده بود. او بیشتر مواقع دلش میخواست که در جاهای دنج، شام بخورد.
- از شلوغی خوشم نمیاد.
با آمدن گارسون، میگل منو را برداشت و نگاه کوتاهی به آن انداخت. بس از چند ثانیه، سرش را...
- از شلوغی خوشم نمیاد.
با آمدن گارسون، میگل منو را برداشت و نگاه کوتاهی به آن انداخت. بس از چند ثانیه، سرش را...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
بـــــــرگزیده رمان کاراکال | MINERVA کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com