نویسنده این موضوع
#پارت89
نهال بازویم را میچسبد و با لحن لوسی میگوید:
- آرمان همه جورش خوشگله.
نگاهم میکند و ادامه میدهد:
- مگه نه آرمانی؟
بازویم را از دستش بیرون میکشم و میگویم:
- هر چی تو بگی.
او لبخند زده و پا رو پا میاندازد. عمه میخندد و میگوید:
- زیبا باید بیشتر مواظب باشه.
نیم نگاهی به زیبا که خونسرد در حال سیب قاچ...
نهال بازویم را میچسبد و با لحن لوسی میگوید:
- آرمان همه جورش خوشگله.
نگاهم میکند و ادامه میدهد:
- مگه نه آرمانی؟
بازویم را از دستش بیرون میکشم و میگویم:
- هر چی تو بگی.
او لبخند زده و پا رو پا میاندازد. عمه میخندد و میگوید:
- زیبا باید بیشتر مواظب باشه.
نیم نگاهی به زیبا که خونسرد در حال سیب قاچ...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
بـــــــرگزیده رمان فوبیا | -FãTéMęH- کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com