Essence
مدیر تالار طراحی و تایپوتریلر
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
طراح انجمن
نویسنده انجمن
نویسنده این موضوع
صدام رو کمی بالا بردم:
- یعنی تو اگه بچهت دلش بخواد با دوستاش باشه، نمیتونی تحملش کنی و میری سراغ عملکردای تربیتی؟
زیر چشمی نگاهم کرد و عصبی گفت:
- فکر نکنم تو چیزی از جمع بستن چندتا آدم به عنوان دوستات بدونی.
- منم رفیقای تو رو نمیشناسم، اگه داشته باشی.
پوزخند با صدایی تحویلم داد که سرزنشش کردم:
- جدی...
- یعنی تو اگه بچهت دلش بخواد با دوستاش باشه، نمیتونی تحملش کنی و میری سراغ عملکردای تربیتی؟
زیر چشمی نگاهم کرد و عصبی گفت:
- فکر نکنم تو چیزی از جمع بستن چندتا آدم به عنوان دوستات بدونی.
- منم رفیقای تو رو نمیشناسم، اگه داشته باشی.
پوزخند با صدایی تحویلم داد که سرزنشش کردم:
- جدی...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
رمان میسوفونیا (جلد سوم رمان منحوس) | Essence کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش توسط مدیر: