Essence
مدیر تالار طراحی و تایپوتریلر
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
طراح انجمن
نویسنده انجمن
نویسنده این موضوع
سرش رو به سمت چپ کج کرد، ابروهاش رو بالا برد و منزجر گفت:
- خوشم نمیاد دوستام ببیننت.
تا اون سن، هنوز کسی جرئت نکرده بود با سالها اختلاف سنی همچین حرف درشتی جلوی روم بزنه، اما من کاری هم برای دفاع در برابر بیشعوری این بشر از دستم بر نمیاومد. بیتفاوت با اشارهی سر به رفتن تشویقش کردم و گفتم:
- برو...
- خوشم نمیاد دوستام ببیننت.
تا اون سن، هنوز کسی جرئت نکرده بود با سالها اختلاف سنی همچین حرف درشتی جلوی روم بزنه، اما من کاری هم برای دفاع در برابر بیشعوری این بشر از دستم بر نمیاومد. بیتفاوت با اشارهی سر به رفتن تشویقش کردم و گفتم:
- برو...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
رمان میسوفونیا (جلد سوم رمان منحوس) | Essence کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش توسط مدیر: