خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Essence

مدیر تالار طراحی و تایپوتریلر
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
طراح انجمن
نویسنده انجمن
  
عضویت
6/2/20
ارسال ها
585
امتیاز واکنش
6,107
امتیاز
313
زمان حضور
14 روز 9 ساعت 22 دقیقه
نویسنده این موضوع
سرم رو کمی بالاتر بردم. آفتابی که به صورتم خورد ابروهام رو به هم گره زد. به دور و برم نگاهی انداختم و حینش گفتم:
- یادمه بهت گفتم احمقا نباید زیاد به پر و پام بپیچن!
با دستایی داخل جیب، کمی عقب رفت. سرش رو کج کرد و با دقت به سر تا پام نگاهی انداخت. درحالی که فکر می‌کرد ذهنش همه‌ی حقایق درباره‌ی من رو یدک...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان میسوفونیا (جلد سوم رمان منحوس) | Essence کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: Tiralin، Tabassoum، YeGaNeH و 4 نفر دیگر

Essence

مدیر تالار طراحی و تایپوتریلر
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
طراح انجمن
نویسنده انجمن
  
عضویت
6/2/20
ارسال ها
585
امتیاز واکنش
6,107
امتیاز
313
زمان حضور
14 روز 9 ساعت 22 دقیقه
نویسنده این موضوع
بحث سر آناهیتا بود. چیزی انگیزم رو برای حرف زدن راجع بهش علاقه‌مند نمی‌کرد. مثل چیزی بود که همیشه بود، جلوی چشم و دم دست. حتی تا قبل از این‌که کاملا با روشنک آشنا بشم، متوجه نشده بودم به عنوان دوستش معرفی شدم. اون قابلیت این رو داشت که دلی براش سوخته بشه، ولی من دلی برای سوزوندن نداشتم؛ برام غیرقابل قبول بود...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان میسوفونیا (جلد سوم رمان منحوس) | Essence کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: Tiralin، Tabassoum، YeGaNeH و 4 نفر دیگر

Essence

مدیر تالار طراحی و تایپوتریلر
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
طراح انجمن
نویسنده انجمن
  
عضویت
6/2/20
ارسال ها
585
امتیاز واکنش
6,107
امتیاز
313
زمان حضور
14 روز 9 ساعت 22 دقیقه
نویسنده این موضوع
زیرچشمی متوجه شدم با تمام وجود به سمتم مایل شد. جدیتی توی صداش ریخت و تشویقم کرد ادامه بدم. شونه‌هام رو نامحسوس بالا و پایین کردم. نفسم رو خفه بیرون دادم و با صدای قابل تحمل‌تر گفتم:
- اگه یکی دوبار با تو اومدم بیرون، دلیل نمی‌شه ترجیحت داده باشم، هرچند آناهیتا رو اون‌قدری حساب نمی‌کنم که با همچین کاری بهش...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان میسوفونیا (جلد سوم رمان منحوس) | Essence کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • تشویق
Reactions: Tiralin، Tabassoum، YeGaNeH و 4 نفر دیگر

Essence

مدیر تالار طراحی و تایپوتریلر
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
طراح انجمن
نویسنده انجمن
  
عضویت
6/2/20
ارسال ها
585
امتیاز واکنش
6,107
امتیاز
313
زمان حضور
14 روز 9 ساعت 22 دقیقه
نویسنده این موضوع
پلکام روی هم کشیده شد و سرم به سمت جلو. نفسم رو از بینی بیرون دادم و به سنگ‌فرش زیر پاهام نگاه کردم. چیزی نگذشت که افکارش رو مثل وسوسه‌ای همراه لـ*ـباش به گوشم نزدیک کرد:
- هیچ‌وقت واسه‌ی تنوع به یه لاغر فکر نکردی؟
بی‌تعارف گفتم:
- از این حرکتت خوشم نمیاد.
فاصله گرفت و مجالی برای برگشتن دمای گوش چپم به دمای...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان میسوفونیا (جلد سوم رمان منحوس) | Essence کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: Tiralin، Tabassoum، YeGaNeH و 4 نفر دیگر

Essence

مدیر تالار طراحی و تایپوتریلر
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
طراح انجمن
نویسنده انجمن
  
عضویت
6/2/20
ارسال ها
585
امتیاز واکنش
6,107
امتیاز
313
زمان حضور
14 روز 9 ساعت 22 دقیقه
نویسنده این موضوع
جواب خداحافظی با دست و صدای بلند سینا رو، همراه تکون دادن خفیف سر تحویلش دادم و به ادامه‌ی توجیه شخص پشت خط گوش دادم. صداش از پشت تلفن همیشه بوی دروغ می‌داد. مخصوصا در ابتدای شروع مکالمه که با کوله‌باری از تظاهر به راستگویی سعی در قانع کردنم داشت. به سمت مانیتور روشن متمایل شدم. آرنجام رو به میز تکیه دادم...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان میسوفونیا (جلد سوم رمان منحوس) | Essence کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: Tiralin، Tabassoum، YeGaNeH و 4 نفر دیگر

Essence

مدیر تالار طراحی و تایپوتریلر
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
طراح انجمن
نویسنده انجمن
  
عضویت
6/2/20
ارسال ها
585
امتیاز واکنش
6,107
امتیاز
313
زمان حضور
14 روز 9 ساعت 22 دقیقه
نویسنده این موضوع
باید می‌فهمیدم چرا تمام اون سالا خواسته نشدم وقتی خواسته بودمش، اما هنوز متوجه نشده بودم دیدنش قراره به همون چیزی تبدیل بشه که تمام خواستنم برای همون دیدن رو نابود می‌کنه؛ خواستن برای دیدنش، دلیلی می‌شد که دیدنش رو نخواسته باشم.
این‌که برای نپذیرفتن دستور نسترن تقلایی نکردم، علت خاصی نداشت. شاید فقط...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان میسوفونیا (جلد سوم رمان منحوس) | Essence کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: Tiralin، Tabassoum، YeGaNeH و 4 نفر دیگر

Essence

مدیر تالار طراحی و تایپوتریلر
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
طراح انجمن
نویسنده انجمن
  
عضویت
6/2/20
ارسال ها
585
امتیاز واکنش
6,107
امتیاز
313
زمان حضور
14 روز 9 ساعت 22 دقیقه
نویسنده این موضوع
حرفش رو کلافه قطع کردم:
- دوباره می‌خوای فاز سخنوری بگیری؟
مکثی کرد و با توپ از قبل پر شده بهم پرید:
- تو اصلا آداب معاشرت بلد نیستی! اگه بخوام با لحن خودت بهت بگم، خیلی بی‌شعوری! فکر کنم محمد بجای این‌که تو رو پیش خودش بزرگ کنه داده به اراذل اوباش محله! حرف زدنت که بهش نرفته، اون خیلی مرد با شخصیتیه...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان میسوفونیا (جلد سوم رمان منحوس) | Essence کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: Tiralin، Tabassoum، YeGaNeH و 4 نفر دیگر

Essence

مدیر تالار طراحی و تایپوتریلر
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
طراح انجمن
نویسنده انجمن
  
عضویت
6/2/20
ارسال ها
585
امتیاز واکنش
6,107
امتیاز
313
زمان حضور
14 روز 9 ساعت 22 دقیقه
نویسنده این موضوع
نسترن بلند بلند فکر می‌کرد:
- این رو یه جا پارک کنم، فقط خط مط نیفته روش یه‌وقت.
و نظرم رو جلب کرد:
- از کجا آوردیش، ساعتی دزدیدی؟
- نه خنگ مال ناصره؛ یعنی شریکیم من یکی از قسطاش رو دادم.
- یکی؟ تو خیلی پول خرج می‌کنی... بزرگمرد.
خندید و با تمسخری نامحسوس در جواب گفت:
- والا ما که مثل تو و بابات پولدار...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان میسوفونیا (جلد سوم رمان منحوس) | Essence کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: Tiralin، Tabassoum، YeGaNeH و 4 نفر دیگر

Essence

مدیر تالار طراحی و تایپوتریلر
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
طراح انجمن
نویسنده انجمن
  
عضویت
6/2/20
ارسال ها
585
امتیاز واکنش
6,107
امتیاز
313
زمان حضور
14 روز 9 ساعت 22 دقیقه
نویسنده این موضوع
نسترن جلوتر از من رفت و اون رو متوجه رسیدنمون کرد. از روی صندلی بلند شد، بچه رو بـ*ـغل کرد. شاید از قصد نگاهش رو به دنبال من فرستاد و به پشت برگشت. با رنگی از همون نگاه بهت‌زده‌ی شبی که زلزله، مجبورش کرد من رو به یاد بیاره. چشم ازش گرفتم و دستام رو توی جیب لباس گرمم فرو بردم. بعد از سلب توجهش، نسترن به نشستن...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان میسوفونیا (جلد سوم رمان منحوس) | Essence کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: Tiralin، Tabassoum، YeGaNeH و 4 نفر دیگر

Essence

مدیر تالار طراحی و تایپوتریلر
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
طراح انجمن
نویسنده انجمن
  
عضویت
6/2/20
ارسال ها
585
امتیاز واکنش
6,107
امتیاز
313
زمان حضور
14 روز 9 ساعت 22 دقیقه
نویسنده این موضوع
عضلاتش برای هیچ کاری یاریش نمی‌کرد. با رنجی که پشت لـ*ـب‌های به هم فشرده شده‌ش پنهان می‌کرد، از عذابی به رنگ تردیدی بزرگ، به اندازه‌ی کل سال‌‎های زندگی شده، داد می‌کشید. با خشونتی سست بچه رو از لبه‌ی میز برداشت و بـ*ـغل گرفت و صدای ناله‌اش رو درآورد. نامتعادل عقب رفت و بعد از برخورد به صندلی، خودش رو به سختی...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان میسوفونیا (جلد سوم رمان منحوس) | Essence کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: Tiralin، Tabassoum، YeGaNeH و 4 نفر دیگر
وضعیت
موضوع بسته شده است.
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا