خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Essence

مدیر تالار طراحی و تایپوتریلر
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
طراح انجمن
نویسنده انجمن
  
عضویت
6/2/20
ارسال ها
585
امتیاز واکنش
6,107
امتیاز
313
زمان حضور
14 روز 9 ساعت 22 دقیقه
نویسنده این موضوع
طی مکثی، نفس عمیقی کشیدم و با خیال راحت گفتم:
- باور می‌کنم؛ پس باهاش حرف نزدی.
- نه... حتی نمی‌ذاشت برم خونه.
با لحنی برانگیخته گفتم:
- پس تو، فقط چرند گفتی که من رو بکشونی این‌جا.
بی‌اشتیاق نگاهم کرد. بعد از کمی اخم، به فنجونش خیره شد و دوباره شروع کرد به هم زدن. منتظر واکنشی منطقی بهش خیره شدم. درنگ...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان میسوفونیا (جلد سوم رمان منحوس) | Essence کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: Tiralin، Delvin22، YeGaNeH و 7 نفر دیگر

Essence

مدیر تالار طراحی و تایپوتریلر
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
طراح انجمن
نویسنده انجمن
  
عضویت
6/2/20
ارسال ها
585
امتیاز واکنش
6,107
امتیاز
313
زمان حضور
14 روز 9 ساعت 22 دقیقه
نویسنده این موضوع
بی‌تفاوت پرسیدم:
- چی‌کار می‌کنم؟
ملتمسانه جواب داد:
- من، فقط می‌خواستم ببینمت که گفتم ازش خبر دارم.
نفسم رو از بینی بالا کشیدم و تظاهر به در جریان بودن کردم. اطراف رو از نظر گذروندم. اون کوچه‌ی بی‌انتها و اون زمین متروکه خالی‌تر از حد طبیعی بنظر می‌رسیدن، اما به هر حال متروکه و خالی بودن؛ هیچ‌کس نبود که...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان میسوفونیا (جلد سوم رمان منحوس) | Essence کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: Tiralin، YeGaNeH، Tabassoum و 5 نفر دیگر

Essence

مدیر تالار طراحی و تایپوتریلر
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
طراح انجمن
نویسنده انجمن
  
عضویت
6/2/20
ارسال ها
585
امتیاز واکنش
6,107
امتیاز
313
زمان حضور
14 روز 9 ساعت 22 دقیقه
نویسنده این موضوع
نور دم صبح و گرم، خودش رو به صورتم می‌مالید. حتی انواع و اقسام پرنده‌های جنگلی هم پشت پنجره‌ی اتاقم از ته دل آواز می‌خوندن. استخونام از سرما خشک شده بود، پتو زیرم بود و نمی‌تونستم زیرش برم.
از همون یک شبی که با بدبختی به خونه رسیدم، تا ده صبحش هر لحظه‌ش رو احساس بیداری می‌کردم. هیچ قسمتی از بدنم به خواب...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان میسوفونیا (جلد سوم رمان منحوس) | Essence کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: Tiralin، YeGaNeH، Tabassoum و 5 نفر دیگر

Essence

مدیر تالار طراحی و تایپوتریلر
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
طراح انجمن
نویسنده انجمن
  
عضویت
6/2/20
ارسال ها
585
امتیاز واکنش
6,107
امتیاز
313
زمان حضور
14 روز 9 ساعت 22 دقیقه
نویسنده این موضوع
روی تـ*ـخت دراز کشیدم و با چشمای خشک منتظر شدم. منتظر هجوم سیل خوابی که از پشت سد اون کابوس بیرون بزنه. بخیه‌ی مژه‌ها پاره شده بود و چشمام روی هم بند نمی‌شد. غلت زدم و به پهلوی راست، روی در خیره موندم. همون موقع‌ها بود که سر و صدای پایین خبر از مهمونای کیان داد.
از همون اول متوجه شدم این‌بار صدای رفقاش بیش از...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان میسوفونیا (جلد سوم رمان منحوس) | Essence کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: Tiralin، YeGaNeH، Tabassoum و 5 نفر دیگر

Essence

مدیر تالار طراحی و تایپوتریلر
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
طراح انجمن
نویسنده انجمن
  
عضویت
6/2/20
ارسال ها
585
امتیاز واکنش
6,107
امتیاز
313
زمان حضور
14 روز 9 ساعت 22 دقیقه
نویسنده این موضوع
- ببین چقدر حوصله‌ت سر رفته که خودت با پای خودت راضی اومدی این‌جا.
- نمی‌تونی فکرشم کنی.
بی‌صدا خندید. به صندلیش تکیه داد. خواست با کش و قوسی نگاهش رو ازم بگیره که پرسیدم:
- واقعاً روزانه چند نفر میان این‌جا؟
حرکتی نکرد و بهم خیره موند. جوابی بهش پیشنهاد دادم:
- سه چهار نفر؟ دو نفر؟ یا فقط من؟
روی میز خم...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان میسوفونیا (جلد سوم رمان منحوس) | Essence کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: Tiralin، YeGaNeH، Tabassoum و 5 نفر دیگر

Essence

مدیر تالار طراحی و تایپوتریلر
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
طراح انجمن
نویسنده انجمن
  
عضویت
6/2/20
ارسال ها
585
امتیاز واکنش
6,107
امتیاز
313
زمان حضور
14 روز 9 ساعت 22 دقیقه
نویسنده این موضوع
سکوت کرد و بلند شدم. بدون انداختن نگاهی از تصمیم برای رفتن خبردارش کردم. با اکراهم از یک ساعت باقی‌ مونده مواجه شد و مخالفتی نکرد. منم برای آخرین‌بار ازش خداحافظی کردم. تا وقتی که پله‌ها رو با گیجی و خطر سقوطِ بی‌سابقه رد کنم و بیرون بیام، به بی‌خود و بی‌جهت بودن آشنا شدنم باهاش فکر می‌کردم. تن دادن به...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان میسوفونیا (جلد سوم رمان منحوس) | Essence کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: Tiralin، YeGaNeH، Tabassoum و 5 نفر دیگر

Essence

مدیر تالار طراحی و تایپوتریلر
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
طراح انجمن
نویسنده انجمن
  
عضویت
6/2/20
ارسال ها
585
امتیاز واکنش
6,107
امتیاز
313
زمان حضور
14 روز 9 ساعت 22 دقیقه
نویسنده این موضوع
گوشیم رو بی‌میل از جیبم بیرون کشیدم. نور صفحه‌ش چشمم رو کمی زد. ساعت هفت و نیم بود و باید کم‌کم به فکر اون فروشگاه کذایی می‌افتادم. خواب رو که تموم روز از سرم پروند، حالا با پای خودم هم باید دوباره برمی‌گشتم. حداقل برای ساعاتی سرگرم می‌شدم؛ شاید با سرگرم شدن و فرار از مشکلات درونیم از شر همه‌چیز خلاص...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان میسوفونیا (جلد سوم رمان منحوس) | Essence کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: Tiralin، YeGaNeH، Tabassoum و 5 نفر دیگر

Essence

مدیر تالار طراحی و تایپوتریلر
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
طراح انجمن
نویسنده انجمن
  
عضویت
6/2/20
ارسال ها
585
امتیاز واکنش
6,107
امتیاز
313
زمان حضور
14 روز 9 ساعت 22 دقیقه
نویسنده این موضوع
سرمای ضعیف محیط بهم غالب شد. بازوهام رو گرفتم و فشار دادم. چشمام رو بستم و نفسی کشیدم. حتی مطمئن بودم شکایت کردن به این وضع فقط حال خودم رو بدتر می‌کنه. از کی شروع شده بود؟ شاید هفده، یا هجده سالگی. بابایی که نگران به وضع عجیب و رفتارای غیر معقولانه‌م چشم می‌دوخت و به روح و روانم اطمینانی نداشت و منی که...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان میسوفونیا (جلد سوم رمان منحوس) | Essence کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: Tiralin، YeGaNeH، Z.a.H.r.A☆ و 4 نفر دیگر

Essence

مدیر تالار طراحی و تایپوتریلر
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
طراح انجمن
نویسنده انجمن
  
عضویت
6/2/20
ارسال ها
585
امتیاز واکنش
6,107
امتیاز
313
زمان حضور
14 روز 9 ساعت 22 دقیقه
نویسنده این موضوع
آفتاب ملایم بعدازظهر، که از شب قبل شاهد پدید اومدنش بودم، از پرده‌ی سفید پنجره رد می‌شد و اتاق رو تحت الشعاع خودش قرار می‌داد. من هم بعد از زحمت بسیار و جمع کردن لباسا از کنار تـ*ـخت، روش خوابیدم و روی سقف تمرکز کردم. دستام رو روی سـ*ـینه‌م گذاشتم و نفس عمیقی کشیدم. شروع به کنار هم چیدن افکار تکراری کردم، که...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان میسوفونیا (جلد سوم رمان منحوس) | Essence کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: Tiralin، YeGaNeH، SelmA و 4 نفر دیگر

Essence

مدیر تالار طراحی و تایپوتریلر
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
طراح انجمن
نویسنده انجمن
  
عضویت
6/2/20
ارسال ها
585
امتیاز واکنش
6,107
امتیاز
313
زمان حضور
14 روز 9 ساعت 22 دقیقه
نویسنده این موضوع
در رو پشت سرم بستم و بهش تکیه دادم. نفس عمیقی رو با دهن بسته بیرون دادم و به آرامش اطراف نگاهی گذرا انداختم. وقتی با فرار هیچ‌چیز بهتر نمی‌شد و همه‌چیز بدتر به دنبالم می‌اومد، باید با تنهاییِ همیشگی بیشتر روبه‌رو می‌شدم.
اولین برنامه‌ای که داشتم پیدا کردن شارژر بود. داخل کمددیواری اتاق بود و تهِ پایین‌ترین...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان میسوفونیا (جلد سوم رمان منحوس) | Essence کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: Tiralin، YeGaNeH، SelmA و 4 نفر دیگر
وضعیت
موضوع بسته شده است.
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا