نویسنده این موضوع
درین مقام طرب بی تعب نخواهی دید
که جای نیک و بدست و سرای پاک و پلید
مدار امید ز دهر دو رنگ یک رنگی
که خار جفت گلست و خمار جفت نبید
به عیش ناخوش او در زمانه تن در ده
که در طویلهٔ او با شبه است مروارید
ز دور هفت رونده طمع مدار ثبات
میان چار مخالف مجوی عیش لذیذ
که دیدی از بنی آدم که بر سریر سرور
دو دم کشید کز آن صد هزار غم نچشید
به با میل که برانی چه خوش بوی که همی
ز جانت کم شود آن یک دو قطره کز تو چکید
نگر چه شوخ جهانیست زان که جفت از جفت
خوشی نیافت که تا پارهای ز جان نبرید
چو دل نهادی بر نور روز هم در وقت
زمانه گوید خیز و نماز شام رسید
چو باز در شب تاری خوشت بباید خفت
خروس گوید برجه که نور صبح دمید
قصاید سنایی
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com