- عضویت
- 21/4/21
- ارسال ها
- 1,375
- امتیاز واکنش
- 4,971
- امتیاز
- 298
- محل سکونت
- دنیای خواب...
- زمان حضور
- 132 روز 42 دقیقه
نویسنده این موضوع
درحالی که یه قاشق دسر توی دهنم میذاشتم گفتم:
- وای، چه خوشمزهست.
لبخندی زد و عمیق نگاهم کرد. خجالت زده از نگاهش، دوباره چند قاشق پر گذاشتم تو دهنم که خندهای کرد و گفت:
- خفه نشی.
خودمهم خندم گرفت. درحالی که دهنم پر بود گفتم:
- میشه یه مقدار از اینا با خودمون ببریم؟
قهقههای زد و گفت:
- نه، هرچقدر...
- وای، چه خوشمزهست.
لبخندی زد و عمیق نگاهم کرد. خجالت زده از نگاهش، دوباره چند قاشق پر گذاشتم تو دهنم که خندهای کرد و گفت:
- خفه نشی.
خودمهم خندم گرفت. درحالی که دهنم پر بود گفتم:
- میشه یه مقدار از اینا با خودمون ببریم؟
قهقههای زد و گفت:
- نه، هرچقدر...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
رمان بوی مرگ | mohadese22 کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش توسط مدیر: