خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

نظرتون راجب این رمان چیه؟

  • عالی

  • متوسط

  • بد


نتایج فقط بعد از شرکت در نظرسنجی قابل رویت است.
وضعیت
موضوع بسته شده است.

~MOHADESE~

مدیر تالار فرهنگ
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار انجمن
ناظر کتاب
  
عضویت
21/4/21
ارسال ها
1,375
امتیاز واکنش
4,971
امتیاز
298
محل سکونت
دنیای خواب...
زمان حضور
132 روز 49 دقیقه
نویسنده این موضوع
- لازم نیست حتماً توی تولد بپوشی. تو خیلی کم لباس همراه خودت آوردی و باید یکم خرید کنی.
سری به معنای نه تکون دادم و گفتم:
- نه نیازی...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان بوی مرگ | mohadese22 کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: ~Hasti~، Tabassoum، YeGaNeH و 3 نفر دیگر

~MOHADESE~

مدیر تالار فرهنگ
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار انجمن
ناظر کتاب
  
عضویت
21/4/21
ارسال ها
1,375
امتیاز واکنش
4,971
امتیاز
298
محل سکونت
دنیای خواب...
زمان حضور
132 روز 49 دقیقه
نویسنده این موضوع
درحالی‌که به اطراف نگاه می‌کردم گفتم:
- خب، کادو چی بخریم؟
بارمان شونه‌ای بالا انداخت و گفت:
- از من می‌پرسی؟ تو خودت بهتر علایق دخترها رو می‌دونی.
چشمم به مغازه‌ای که پر از ساعت‌های مختلف و شیک بود افتاد. بنابراین رو به بارمان گفتم:
- به‌ نظرم ساعت خوبه.
به مغازه نگاه کرد و گفت:
- فکر خوبیه.
وارد مغازه...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان بوی مرگ | mohadese22 کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: ~Hasti~، Tabassoum، YeGaNeH و 3 نفر دیگر

~MOHADESE~

مدیر تالار فرهنگ
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار انجمن
ناظر کتاب
  
عضویت
21/4/21
ارسال ها
1,375
امتیاز واکنش
4,971
امتیاز
298
محل سکونت
دنیای خواب...
زمان حضور
132 روز 49 دقیقه
نویسنده این موضوع
بارمان به ساعتش نگاه کرد که همون موقع پرواز دبی رو اعلام کردند. بارمان با اخم رو به توماس گفت:
- همین الان.
دستم رو گرفت و به سمت هواپیما حرکت کرد. حس کردم حالت تهوعی که از صبح داشتم بیشتر شده و الانه که بالا بیارم. بنابراین ایستادم و روبه بارمان گفتم:
- بارمان حالم بده.
بارمان نگران نگاهم کرد و گفت:
- چی...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان بوی مرگ | mohadese22 کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: ~Hasti~، Tabassoum، YeGaNeH و 3 نفر دیگر

~MOHADESE~

مدیر تالار فرهنگ
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار انجمن
ناظر کتاب
  
عضویت
21/4/21
ارسال ها
1,375
امتیاز واکنش
4,971
امتیاز
298
محل سکونت
دنیای خواب...
زمان حضور
132 روز 49 دقیقه
نویسنده این موضوع
با ورود مارال به خواب‌گاه، بهش نگاه کردم که جیغی زد و محکم بـ*ـغلم کرد. خندیدم و گفتم:
- یکم دیرتر می‌اومدی استقبال، بقیه کجان؟!
خندید و گفت:
- به خدا ماهرخ عوضی به کارمون گرفته بود. می‌دونستیم اومدی و خودمون رو کشتیم، ولی نذاشت و صدتا کار بهمون داد. من زودتر از بقیه تموم کردم ولی آنیتا و ریحانه هنوز درگیرن...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان بوی مرگ | mohadese22 کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: ~Hasti~، Tabassoum، YeGaNeH و 3 نفر دیگر

~MOHADESE~

مدیر تالار فرهنگ
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار انجمن
ناظر کتاب
  
عضویت
21/4/21
ارسال ها
1,375
امتیاز واکنش
4,971
امتیاز
298
محل سکونت
دنیای خواب...
زمان حضور
132 روز 49 دقیقه
نویسنده این موضوع
فرداهم که تولد آرالیاست پس قطعاً فرداهم مجبورم تحملش کنم. هرچند فردا روز مهمیه و به غیر از این‌که کلی خسته می‌شم، باید حواسم رو جمع کنم و این بابای آبراهام رو پیدا کنم. واسم سواله که چطور می‌خواد به صورت ناشناس حاضر بشه. یعنی هیچ‌کس توی مهمونی اون رو نمی‌شناسه؟! بعد از جمع کردن میز به سمت آشپزخونه رفتم که...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان بوی مرگ | mohadese22 کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: ~Hasti~، Tabassoum، YeGaNeH و 3 نفر دیگر

~MOHADESE~

مدیر تالار فرهنگ
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار انجمن
ناظر کتاب
  
عضویت
21/4/21
ارسال ها
1,375
امتیاز واکنش
4,971
امتیاز
298
محل سکونت
دنیای خواب...
زمان حضور
132 روز 49 دقیقه
نویسنده این موضوع
به سمت قهوه‌ی روی زمین رفتم تا اون رو با لباسم پاک کنم. قبل از این‌که خم بشم جلوی چشمام به‌شدت سیاهی رفت و تنها چیزی که فهمیدم این بود که تعادلم رو از دست دادم و درد شدیدی توی بدنم پیچید.
***
(بارمان)
رنگ محدثه به شدت پریده بود و سرش پایین بود. دلم می‌خواست پاشم و گردن آبراهام رو خورد کنم. محدثه به سمت...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان بوی مرگ | mohadese22 کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: ~Hasti~، Tabassoum، YeGaNeH و 3 نفر دیگر

~MOHADESE~

مدیر تالار فرهنگ
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار انجمن
ناظر کتاب
  
عضویت
21/4/21
ارسال ها
1,375
امتیاز واکنش
4,971
امتیاز
298
محل سکونت
دنیای خواب...
زمان حضور
132 روز 49 دقیقه
نویسنده این موضوع
(محدثه)
به سرُم توی دستم نگاه کردم و بغض توی گلوم رو قورت دادم. ای‌کاش زبونم لال می‌شد و هیچ‌وقت این مأموریت نحس رو قبول نمی‌کردم. به‌شدت کم آوردم و حالم بده. می‌خوام برم خونه. با ورود بارمان به اتاق، نگاهم رو ازش دزدیدم که کنارم نشست و آروم گفت:
- خوبی؟
سری به نشونه‌ی نه تکون دادم که با نگرانی گفت:
-...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان بوی مرگ | mohadese22 کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: ~Hasti~، Tabassoum، YeGaNeH و 3 نفر دیگر

~MOHADESE~

مدیر تالار فرهنگ
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار انجمن
ناظر کتاب
  
عضویت
21/4/21
ارسال ها
1,375
امتیاز واکنش
4,971
امتیاز
298
محل سکونت
دنیای خواب...
زمان حضور
132 روز 49 دقیقه
نویسنده این موضوع
مکثی کرد و با ابروهای بالا رفته ادامه داد:
- هرچند، واسم سواله با این‌همه عشق چطور راضی شدی برش گردونی این‌جا؟!
پوزخندی زدم و گفتم:
- شرط می‌بندم هرلحظه منتظر بودی فراریش بدم.
قهقهه‌ای زد و گفت:
- چه‌جورم، هروقت اون یارو زنگ می‌زد منتظر بودم بگه دست از پا خطا کردین.
لبخندش تبدیل به پوزخند شد و ادامه داد:
-...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان بوی مرگ | mohadese22 کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: ~Hasti~، Tabassoum، YeGaNeH و 3 نفر دیگر

~MOHADESE~

مدیر تالار فرهنگ
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار انجمن
ناظر کتاب
  
عضویت
21/4/21
ارسال ها
1,375
امتیاز واکنش
4,971
امتیاز
298
محل سکونت
دنیای خواب...
زمان حضور
132 روز 49 دقیقه
نویسنده این موضوع
بعد از این‌که کل ماجرا رو تعریف کردم سرم رو زیر انداختم و گفتم:
- با این‌که چند ساعت پیش دیدمش دلم براش تنگ شده.
آنیتا خندید و گفت:
- عاشقی بد دردیه خواهر.
مارال با لبخند دستم رو گرفت و گفت:
- خیلی براتون خوش‌حال شدم عزیزم.
با لبخند دستش رو فشردم که کمی مکث کرد و ادامه داد:
- آرزو می‌کنم هرسه تاتون عشق رو...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان بوی مرگ | mohadese22 کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: ~Hasti~، Tabassoum، YeGaNeH و 3 نفر دیگر

~MOHADESE~

مدیر تالار فرهنگ
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار انجمن
ناظر کتاب
  
عضویت
21/4/21
ارسال ها
1,375
امتیاز واکنش
4,971
امتیاز
298
محل سکونت
دنیای خواب...
زمان حضور
132 روز 49 دقیقه
نویسنده این موضوع
رو به دخترا گفتم:
- بارمانه که پیام داده. می‌گه بیا بیرون.
آنیتا گفت:
- می‌ری؟!
سری تکون دادم که گفت:
- مواظب باش.
سری تکون دادم و گوشی رو به ریحانه دادم:
- خاموشش کن و یه جای امن بزارش.
سری تکون داد که آروم و بدون سر و صدا از خوابگاه خارج شدم و به سمت پاتوق همیشگی‌مون رفتم. با دیدن بارمان که دست به جیب،...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان بوی مرگ | mohadese22 کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: ~Hasti~، Tabassoum، YeGaNeH و 3 نفر دیگر
وضعیت
موضوع بسته شده است.
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا