نویسنده این موضوع
لحظهای متعجب خیره او میشود و چشمان سبزش کمی باز میشوند ولی سریع به خود میآید و میخواهد طغیان کند که او نمیگذارد و برای بار هزارم، او و قلبش را میشکند.
- زنی که عمه صداش میزدی تو رو به چند تومان پول فروخت و تو رو کنار من تنها گذاشت؛ کسی که خواهر صداش میزدی برای به دست آوردن ثروت حاضر شد جوری وانمود کنه که تو مردی؛ باز هم...
- زنی که عمه صداش میزدی تو رو به چند تومان پول فروخت و تو رو کنار من تنها گذاشت؛ کسی که خواهر صداش میزدی برای به دست آوردن ثروت حاضر شد جوری وانمود کنه که تو مردی؛ باز هم...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
✌پرطرفدار رمان مجبوری با من بمانی | آیدا رستمی کاربر رمان ٩٨
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com