- عضویت
- 23/7/21
- ارسال ها
- 277
- امتیاز واکنش
- 2,388
- امتیاز
- 178
- محل سکونت
- کرمان
- زمان حضور
- 12 روز 13 ساعت 58 دقیقه
نویسنده این موضوع
با صدای زنگ ساعت بیدار شدم.
توی حموم پریدم و یک دوش گرفتم و بیرون اومدم. موهام رو با حوله خشک کردم و با بابلیس فر درشت کردم. یک آرایش ملیح هم کردم که شامل کرم پودر، ریمل و خط چشم نازک، رژگونه آجری با یک رژ لـــ*ـب مسی بود.
لباسی که امروز گرفته بودم رو هم پوشیدم. لباس گوشتی رنگی بود. بلندیش تا مچ پاهام...
توی حموم پریدم و یک دوش گرفتم و بیرون اومدم. موهام رو با حوله خشک کردم و با بابلیس فر درشت کردم. یک آرایش ملیح هم کردم که شامل کرم پودر، ریمل و خط چشم نازک، رژگونه آجری با یک رژ لـــ*ـب مسی بود.
لباسی که امروز گرفته بودم رو هم پوشیدم. لباس گوشتی رنگی بود. بلندیش تا مچ پاهام...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
رمان در حوالی عشق و انتقام | Mobina.85 کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش توسط مدیر: