خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

ozan♪

نگارشگر انجمن
نگارشگر انجمن
  
عضویت
3/9/20
ارسال ها
2,122
امتیاز واکنش
43,349
امتیاز
418
سن
22
زمان حضور
132 روز 15 ساعت 21 دقیقه
بسمی تعالی :happy:
اسم رمان: کمای آپولو
نویسندگان: ozan♪
Vahide.s.shefakhah
ژانر:اجتماعی، عاشقانه، تراژدی، جنایی پلیسی
ناظر پیشنهادی: The unborn
خلاصه:​
محبوبِ من!
بند بند وجودم در اسارت دستان گرم و زورمندت عجیر شده به گونه‌ای که خود را حبس تنت میدیدم!
آن دم که زنجیر عدالت دستانت را بست و به قول شاعر « من با دو چشم خویشتن دیدم که جانم می‌رود»، دامانم را در دست جان فشرده و ایستادگی کردم
و همچو ماده گرگ در شبی كه قرص ماه کامل بود
زوزه‌ ای علیه حق و عدالت سر دادم.


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • جذاب
  • عالی
Reactions: Reyhan.t، Ryhwn، MARIA₊✧ و 6 نفر دیگر

MaRjAn

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
ناظر کتاب
  
عضویت
19/2/21
ارسال ها
7,857
امتیاز واکنش
34,188
امتیاز
473
سن
17
زمان حضور
243 روز 22 ساعت 36 دقیقه
اسم رمان: هنوز انتخاب نشده:shyb:
ژانر: فانتزی
خلاصه:
تا به حال فکر نکرده‌ای که چرا خدایت باید به قلمی که آدمیزاد ساخته، قسم بخورد؟ به یاد می‌آوری درمورد قلم چه می‌گفتند؟
این‌که آروزهایت را بنویس و روزی برآورده شدن آن‌هارا تماشا کن؛ این‌که هدف‌هایت را بنویس تا به آن‌ها برسی؛ این‌که علم را به چنگ بیاور با نوشتن و...
حال می‌خواهم جمله‌ای که چندبار بیشتر نشنیده‌ام را بر روی کاغذ بیاورم، که تا شاید روزی بیشتر از این جمله استفاده کنند:
- تو در برابر نوشته‌هایت مسئولی؛ چرا که هرچه می‌نویسی، دیر یا زود به حقیقت تبدیل می‌شود!

ناظر پیشنهادی: Z.A.H.Ř.Ą༻
دلیل: نمی‌دونم دلیل خاصی نداره:shyb:


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
  • تشویق
  • خنده
Reactions: Reyhan.t، Ryhwn، MARIA₊✧ و 5 نفر دیگر

Ryhwn

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
28/3/20
ارسال ها
962
امتیاز واکنش
4,223
امتیاز
278
محل سکونت
Bookland
زمان حضور
80 روز 11 ساعت 24 دقیقه
سلام
نام رمان:زندگی هزار رنگ
نویسنده:مریم امامی
ژانر:طنز،عاشقانه

خلاصه:
داستان زندگی ساده و معمولی یک دختر که نه فقیر نه پولدار اما طی یک اتفاق ناگهانی باعث میشه که زندگیش زیر و رو بشه اما این اتفاق چی میتونه باشه ؟
سلام. ناظر شما ^~SARA~^ . منتظر ایجاد گفتگو از سوی ناظر باشید. ~ROYA~ رو اد کنید.
موفق باشید:rose:


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: Reyhan.t و ozan♪

Ryhwn

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
28/3/20
ارسال ها
962
امتیاز واکنش
4,223
امتیاز
278
محل سکونت
Bookland
زمان حضور
80 روز 11 ساعت 24 دقیقه
با سلام
نام رمان: چشم قشنگ من
این نام ممکنه تغییر کنه
نویسنده : فرناز شاهسونی
ژانر : عاشقانه ، طنز ، غمگین ، معمایی
خلاصه : داستان درباره دختری به اسم رها هست که بعد از یک هفته از عشقش جدا شده و شکست عشقی خورده ۳ سال کم نیست واسه یه دخترو اما خدا سرنوشت این دختر رو به کی گره زده .
سلام. ناظر شما ^~SARA~^ . منتظر ایجاد گفتگو از سوی ناظر باشید. ~PARLA~ رو هم اد کنید.
موفق باشید:rose:


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: ozan♪

Ryhwn

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
28/3/20
ارسال ها
962
امتیاز واکنش
4,223
امتیاز
278
محل سکونت
Bookland
زمان حضور
80 روز 11 ساعت 24 دقیقه
به‌نام‌خدا

درخواست تعیین ناظر دارم.

نام رمان: انتقام

ژانر:جنایی_مافیایی،عاشقانه،کمی‌ طنز

خلاصه:
بعد از ظهر جمعه بود، خدایی ناراحت و افسرده، پاکت سیگاری خالی!
یک چیز شبیه به گِل روی سـ*ـینه‌اش گیر کرده بود.
نمی‌داست خودش را چه‌گونه خالی کند.
حالت تهوع شدیدی داشت،
تا این‌که توانست آن تکه گِل مزاحم را بالا بیاورد.
وقتی که سـ*ـینه‌اش سبک شد،
قسم خورد که انتقام سختی را از آن تکه گِل مزاحم بگیرد.
این گونه بود که بدترین سرنوشت ممکنی را که به ذهنش می‌رسید برای آن تکه گِل را نوشت.
تصمیم گرفت آن را تبدیل به آدمی کند که هر روز زندگیش افسوس این را بخورو که چرا رو سـ*ـینه‌ی خدا گیر کرده و ناراحتش رده است.
آری من،
زاده‌ی تعفن انتقام خداییم که منفور‌ترین شکل شکنجه را در سرنوشت بنده‌ش حک کرده‌است.
سلام. ناطر شما Z.A.H.Ř.Ą༻ . منتطر ایجاد گفتگو از سوی ناظر باشید. من رو هم اد کنید.
موفق باشید:rose:


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
Reactions: Reyhan.t و ozan♪

Ryhwn

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
28/3/20
ارسال ها
962
امتیاز واکنش
4,223
امتیاز
278
محل سکونت
Bookland
زمان حضور
80 روز 11 ساعت 24 دقیقه
با سلام
نام رمان:ملکه چهار عنصر
ژانر: ترسناک"عاشقانه"طنز"پلیسی
نویسنده:رز سیاه
خلاصه:رمان درباره یک جن به اسم آیه که بعد سالها به چیزی که میخواسته میرسه. حالا یک رقیب سرسخت پیداشده بنظرتون اخر این رمان چی میشه؟کی موفق میشه ؟محمد رضا یا آلما ؟آیه یا آبد؟ شاید ابلیس بزرگ .
آینده در انتظار ماست چه خوب چه بعد . با من همراه باشید تا ببینیم در آینده چه اتفاقی برای الما و آیه میوفته
سلام. ناظر شما Mahla_Bagheri . منتظر ایجاد گفتگو از سوی ناظر باشید. ~ROYA~ رو هم اد کنید.
موفق باشید:rose:


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: Reyhan.t و ozan♪

MARIA₊✧

مدیر آزمایشی کتاب
مدیر آزمایشی
  
  
عضویت
16/9/21
ارسال ها
158
امتیاز واکنش
3,252
امتیاز
163
محل سکونت
دربار ستاره‌ها
زمان حضور
38 روز 16 ساعت 58 دقیقه
به نام خدا
نام رمان: نغمه ی ستاره‌ی بی‌سایه
نام نویسنده: Maria.na
ژانر: فانتزی، عاشقانه
خلاصه‌ی رمان:
هنگامی که تاریکی سایه‌ی ستاره‌ای را می‌بلعید سرنوشت راه دیگری را برای ادامه دادن پیدا می‌کرد؛ در این راه میدنایت را که به عنوان یک آدميزاد عاشق ثابت کردن خود به دربار پریان است با یک رویازاد که گذشته‌ی نامعلومی دارد رو‌به‌رو و آن‌ها را به چالش می‌کشد. میدنایت در این راه برای رسیدن به رویاهایش شرط بندی وحشتناکی می‌کند. قوانین آسمان‌ها شکسته می‌شود و بازنویسی ستاره‌ها از سر گرفته می‌شود. دنیا نغمه‌ی مرگ را با خون می‌نوازد و طوفان به پا می‌کند. میدنایت باید تصمیم بگیرد در این بازی و جهنمی که خود به وجود آورده چگونه زنده بماند و فرار کند.


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: Reyhan.t، Ryhwn، رز سیاه و یک کاربر دیگر

Ryhwn

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
28/3/20
ارسال ها
962
امتیاز واکنش
4,223
امتیاز
278
محل سکونت
Bookland
زمان حضور
80 روز 11 ساعت 24 دقیقه
بچه که بودم تنها تفریهم نگاه کردن به آسمون بود .
هر جا که می‌فرستیم من باز به آسمون نگاه میکردم .
صبح ، ظهر ، شب برام فرقی نداشت .
انگار نگاه کردن به آسمون ، ماه و خورشید و ستاره ها باهام حرف میزدن .
حتی الان با گذشت سالها هنوزم همین حسو دارم .
به نظر اطرافیانم من یه دختر منزوی و درونگرا هستم ولی در واقع اینکه من زیاد حرف نمی‌زنم به نفع همه هست ، چون کسی از حرفایی که من میزنم خوشش نمیاد ، مردم تعارف شنیدن رو بیشتر شنیدن حقیقت دوست دارن.





این رمان داستان یک دختر نوجوان نابغه هست که بعد مرگ مرموز پدرش ، با مادرش مهاجرت میکنند تا زندگی جدیدی رو شروع کنن و در طول داستان
«آنه» که راوی داستان هم هست با فراز و نشیب های زیادی مواجه میشه
این رمان به موضوعی پرداخته شده که اهمیت کمی بهش داده میشه یعنی کودکان خاص و متفاوت .
سلام. ناظر شما Z.A.H.Ř.Ą༻ . منتطر ایجاد گفتگو از سوی ناظر باشید. من رو هم اد کنید.
موفق باشید :rose:


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: Reyhan.t، ozan♪ و MARIA₊✧

Ryhwn

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
28/3/20
ارسال ها
962
امتیاز واکنش
4,223
امتیاز
278
محل سکونت
Bookland
زمان حضور
80 روز 11 ساعت 24 دقیقه
نام رمان:لوران
ژانر:عاشقانه،جنایی،مافیایی
خلاصه:
زندگی پر پیچ و خمی که برای پسری هجده ساله اتفاق می‌افتد

در لحظه به حقیقت پیوستن رویایش ناگهان ورق بر میگردد
به اجبار
سرد میشود
نابود گر میشود
کسی میشود که تنها نامش لرزه بر تن همه‌گان می اندازد
چون او لوران است....
سلام. ناظر شما Mahla_Bagheri. منتظر ایجاد گفتگو از سوی ناظر باشید. ~PARLA~ رو هم اد کنید.
موفق باشید:rose:


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: Reyhan.t، ozan♪ و Mahla_Bagheri

mobinadareini82

همراه رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
13/1/21
ارسال ها
80
امتیاز واکنش
1,652
امتیاز
153
زمان حضور
6 روز 15 ساعت 36 دقیقه
سلام
رمان:بطن عشق
نویسنده:مبینا دارینی
ژانر:عاشقانه تراژدی
یه اتفاق عجیب تو زندگی نفس می افته و زندگی اون و زیر و رو میکنه اون متاهله و خیلی دختر ضعیفی هستش اما طلاق باعث میشه اون خودش و بسازه از همه نظر و عشقی که در وجودش ریشه زده بود و دفن کنه اما آیا اون میتونه معمای قتل حل کنه و به زندگی عادیش برگرده؟

ناظرم عوض شد و این دفعه ناظرم رفته مرخصی منم قصد عوض کردن کل رمانم و دارم:smileb:


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: M O B I N A و ozan♪
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا