خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

mobinadareini82

همراه رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
13/1/21
ارسال ها
80
امتیاز واکنش
1,652
امتیاز
153
زمان حضور
6 روز 15 ساعت 36 دقیقه
نویسنده این موضوع
نام اثر:دلنوشته ی رهایش

نویسنده:مبینا دارینی

مقدمه:
قلمم را به دست گرفتم؛
باز سر باز کرده بود ،زخم عمیقم،
به خیال خودم دور ریخته‌‌ام تورا
اما هر ثانیه فکر می‌کنم که چرا به تو فکر می‌کنم؟!
و این مزمن ترین خوددرگیریست بی شک!
دلم رهایش می‌خواهد،
رَستن از تو،
از یادتت،
از آرزوهای محالی که ،زیر فشار بغض از چشمانم جاری شدند ورفتند؛
و می‌نویسم،
می‌خواهم زیر سنگینی حرف هایم دلتنگی بغض کند؛
شاید دلش سوخت و یک دَم رهایم کرد.
در این کافه ی دلتنگی دلم ،نوای قلبت را می خواهد
تو هنوز نمیدانی دوستت دارم؛آنقدر درباره‌ات می‌نویسم؛
تا تمام شهر عاشقت شوند.

به نام آفریننده‌‌ی ساحل آرامش چشمانش!



دل نوشته رهایش | mobinadareini82 کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • جذاب
  • عالی
Reactions: YeGaNeH، دونه انار، ~XFateMeHX~ و 30 نفر دیگر

mobinadareini82

همراه رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
13/1/21
ارسال ها
80
امتیاز واکنش
1,652
امتیاز
153
زمان حضور
6 روز 15 ساعت 36 دقیقه
نویسنده این موضوع
آرزوی من نشستن در کافه ی قلبت است؛
در آنجا از گارسون یک فنجان قهوه می‌خواهم،
با طعم عشق تو.
آنقدر در آن کافه ی دنج می‌نشینم ،که با صدای نواختن قلبت خوابم ببرد.
می‌دانی کافه ی قلبت را خیلی دوست دارم.
دنج ترین جای دنیا بی شک آنجاست!
در آنجا بغض های همیشگی گلویم چمدان‌هایشان را می‌بندندو به گلوی دیگری کوچ می‌کنند!
بند بند وجودم در کافه‌ای که به نام توست با ولع هوای تورا نفس می‌کشند،
چه حس قشنگی ست،
حتی تصورش!
حتما از آنجا به چشم‌هایت می‌روم.
در ساحل چشمانت دراز می‌کشم و غرق می‌شوم در حس بودنت،
بودنت را دوست دارم؛

دوست داشتنی ترین عشق دنیا تویی!


دل نوشته رهایش | mobinadareini82 کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: YeGaNeH، دونه انار، ~XFateMeHX~ و 29 نفر دیگر

mobinadareini82

همراه رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
13/1/21
ارسال ها
80
امتیاز واکنش
1,652
امتیاز
153
زمان حضور
6 روز 15 ساعت 36 دقیقه
نویسنده این موضوع
موهایم را بافتم همچون آرزوهایم
دستانم را به دور تن داغ استکان پیچاندم.
چقدر گوارا بود،سرمای زمستان و گرمای چایی که رویایمان دَم کرده بود برای من و خاطره هایت!
چشمانت مرا کشید در اعماق این دریا.
چشمانی که مثل خورشید به روح منزوی من می تابد.
مانند تشنه ای هستم،که هر ثانیه سراب آن دو مروارید عسلی را می بیند.
میدانی چرا خواستنی ترین خواسته ی منی؟
جانان تو جان میدهی به روح بی روحم!
بیا قرارِ بیقراری بگذاریم.
تو نزدیکم شو و من نوای قلبمان را باهم کوک کنم!
آخ چه لذتی دارد غرق شدن در حس اضطراب و شوق دیدنت!
عشقت آرام جان است برای دلِ بی تاب من
و تو چه بی خبری از حالِ من.


دل نوشته رهایش | mobinadareini82 کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: YeGaNeH، دونه انار، ~XFateMeHX~ و 27 نفر دیگر

mobinadareini82

همراه رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
13/1/21
ارسال ها
80
امتیاز واکنش
1,652
امتیاز
153
زمان حضور
6 روز 15 ساعت 36 دقیقه
نویسنده این موضوع
صدای باران روحم را نوازش می‌دهد.
دستانم را روی شیشه‌ی اتاقم، می‌گذارم و دست می‌‌کشم روی تن سردش،
قطرات عاشقانه می‌رقصند و یکی می‌شوند درهم؛
و خیره به سینمای روبرویم، جان می‌دهم در خیالت.
آخ که چقدر خسته‌ام از تکرار این روزهای تکراری،
دنیا گذرت را پیش خودت نگه دار.
می‌خواهم از ارابه ی زمان پیاده شوم.
و در گوشه‌ای بنشینم و کمی قهوه‌ بخورم.
راستی قهوه‌ چه مزه‌ای دارد؟!
به اندازه‌‌ی دوری من از تو تلخ است؟!
جسارت نباشد!
می‌شود دست بکشم در لابه لای خاطره‌هایت و نفسی عمیق بکشم نفسی پر از یاد تو؟!
عطر دلتنگی بر تنم زده‌ام تا شاید، بفهمی که این دل زبان نفهم،تنگ است برای تویی که نیستی در زندگی ام!


دل نوشته رهایش | mobinadareini82 کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: YeGaNeH، ~ĤaŊaŊeĤ~، دونه انار و 26 نفر دیگر

mobinadareini82

همراه رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
13/1/21
ارسال ها
80
امتیاز واکنش
1,652
امتیاز
153
زمان حضور
6 روز 15 ساعت 36 دقیقه
نویسنده این موضوع
پروانه را دیده‌ای؟!
چه عاشقانه به دور گل می‌گردد
گل نیز عاشقانه به انتظار باران است
و بارانی که به شوق وصال دریا می‌بارد...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



دل نوشته رهایش | mobinadareini82 کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • جذاب
  • عالی
Reactions: YeGaNeH، ~ĤaŊaŊeĤ~، دونه انار و 26 نفر دیگر

mobinadareini82

همراه رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
13/1/21
ارسال ها
80
امتیاز واکنش
1,652
امتیاز
153
زمان حضور
6 روز 15 ساعت 36 دقیقه
نویسنده این موضوع
من این نبودم؛قبل این مَن،منی دیگر بود.
این ماهیچه ی سنگی، درونم
و این مغز قفلی زده، روی...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



دل نوشته رهایش | mobinadareini82 کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • جذاب
  • عالی
Reactions: YeGaNeH، ~ĤaŊaŊeĤ~، دونه انار و 19 نفر دیگر

mobinadareini82

همراه رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
13/1/21
ارسال ها
80
امتیاز واکنش
1,652
امتیاز
153
زمان حضور
6 روز 15 ساعت 36 دقیقه
نویسنده این موضوع
می‌لرزم از شدت اشک زیر پتو،همه خوابیده‌اند و من از فشار قلب،جان می‌دهم برای دیدنت در خواب...
می‌آیی به دیدنم؟
بیا و نفسی بده، به روح...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



دل نوشته رهایش | mobinadareini82 کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • جذاب
  • عالی
Reactions: YeGaNeH، ~ĤaŊaŊeĤ~، دونه انار و 20 نفر دیگر

mobinadareini82

همراه رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
13/1/21
ارسال ها
80
امتیاز واکنش
1,652
امتیاز
153
زمان حضور
6 روز 15 ساعت 36 دقیقه
نویسنده این موضوع
گوشه‌ی دنج اتاق می‌نشینم و پلک‌هایم را می‌بندم
می‌خواهم کمی باقلبم تنها بمانم و بدانم حرف حسابش چیست!
فشره می‌شود و من از دردش آه می‌کشم و چشم‌هایم می‌گریند...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



دل نوشته رهایش | mobinadareini82 کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: YeGaNeH، ~ĤaŊaŊeĤ~، دونه انار و 12 نفر دیگر

mobinadareini82

همراه رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
13/1/21
ارسال ها
80
امتیاز واکنش
1,652
امتیاز
153
زمان حضور
6 روز 15 ساعت 36 دقیقه
نویسنده این موضوع
هیچ گاه فراموش نمی کنم
همیشه به یاد دارم آن فاجعه ی دوست داشتنی را
همان برخورد برق نگاهت به قلبم،...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



دل نوشته رهایش | mobinadareini82 کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: YeGaNeH، ~ĤaŊaŊeĤ~، دونه انار و 11 نفر دیگر

mobinadareini82

همراه رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
13/1/21
ارسال ها
80
امتیاز واکنش
1,652
امتیاز
153
زمان حضور
6 روز 15 ساعت 36 دقیقه
نویسنده این موضوع
سکوت دلخراش خیابان؛ فریاد می‌زد و گوش‌ها را می‌خراشید.
انعکاسِ نورِ چراغ‌های ماشین‌ها و تایرهایشان روی دل جاده کشیده می‌شد و گویا او عادت داشت؛ به درد کشیدن!
قلبم سردش بود و می‌لرزید.
دستانم را در جیب احساساتم فرو بردم و به قلب یخ‌زده‌ام که در کفِ دستم جان می‌داد؛ خیره شدم.
چندسال بود؛ که گوشه‌ای انداخته بودمش؟
یادم نمی‌آید؛ شاید از...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



دل نوشته رهایش | mobinadareini82 کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • تشویق
Reactions: YeGaNeH، ~ĤaŊaŊeĤ~، FaTeMeH QaSeMi و 7 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا