خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Ryhwn

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
28/3/20
ارسال ها
962
امتیاز واکنش
4,214
امتیاز
278
محل سکونت
Bookland
زمان حضور
80 روز 11 ساعت 24 دقیقه
با سلام در خواست تعین ناظر...
موضوع:تبدیل خون آشام
ژانر:علمی _تخیلی
خلاصه:زندگی یه دختر به نام استر که بنابه دلایلی با مادربزرگش زندگی می کنه تو سن نو جوانی عاشق میشه و ازدواج میکنه زندگی آرومی داشته تا این که پسر بزرگ شوهر مادرش در آب غرق میشه و شوهر مادر استر به مرگ مشکوک میشه و از استر می خواد که در موردش تحقیق کنه استر هم به صورت غیر قانونی نبش قبر میکنه و ...
در همین حین شوهرش پیتر ناپدید میشه و پیداش نمیشه.۲سال می گذره و استر وارد دانشگاه عجیبی میشه که در اون توی اتفاق پیتر رو میبینه ولی کسی حرفشو باور نمیکنه .فردی به اسم برد به استر کمک می کنه که در آخر استر متوجه شخصیت غیر حقیقی برد میشه. این در حالی هست که متوجه یه چیزای عجیب در مورد اون شده که کاملا زندگی اون رو تغییر میده...
سلام. ناظر شما ^~SARA~^ .
منتظر ایجاد کفتگو از سوی ناظر باشید. ~ROYA~ رو هم اد کنید.


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: *ELNAZ*

Ryhwn

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
28/3/20
ارسال ها
962
امتیاز واکنش
4,214
امتیاز
278
محل سکونت
Bookland
زمان حضور
80 روز 11 ساعت 24 دقیقه
با سلام
نام رمان : روشنایی یک عشق پاک
ژانر : عاشقانه ، طنز
خلاصه : داستان در مورد دختری به اسم آرمیتا است که پدرش به خاطر بدهی
زیاد به پسری به اسم آیدین ممکن است به زندان برود.
و آیا پدر آرمیتا به زندان می‌رود؟ یا زندگی روی دیگری را به این خانواده نشان خواهد داد؟
سلام. ناظر شما Narín✿ .
منتظر ایجاد گفتگو از سوی ناظر باشید. ~ROYA~ رو هم اد کنید.


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • عالی
  • تشکر
Reactions: LIDA_M، *ELNAZ* و نفس تهرانی

Ryhwn

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
28/3/20
ارسال ها
962
امتیاز واکنش
4,214
امتیاز
278
محل سکونت
Bookland
زمان حضور
80 روز 11 ساعت 24 دقیقه
نام رمان:یک جفت چشم درخشان
ژانر: عاشقانه
خلاصه :
امروز آخرین جلسه ای است که سراب به روانپزشکش مراجعه میکند و قراره تمام خاطرات مربوط به سفرش به پاریس را بار دیگر مرور کند تا به جواب سوال روانپزشک برسد ... کل داستان حول محور خاطرات سراب میگذرد

ناظر هرکسی که شما به صلاح میدونید برام انتخاب کنید
سلام. ناظر شما *ELNAZ* . منتظر ایجاد گفتگو از سوی ناظر باشید. من رو هم اد کنید.


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • عالی
  • تشکر
Reactions: LIDA_M، S.salehi و *ELNAZ*

Alice.Hutson

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
3/5/21
ارسال ها
2
امتیاز واکنش
10
امتیاز
73
سن
20
زمان حضور
8 ساعت 39 دقیقه
به نام خداوند قلم

نام رمان: چشمان خدا

ژانر رمان: علمی تخیلی، هیجانی، معمایی، کمدی، درام عاشقانه، جوانان

نام نویسنده: آل11

خلاصه: داستان درباره دختری جوان است که هنگامی که چشمانش را باز می کند خودش را در یک آزمایشگاه می بیند که تمامی نوجوانان و جوانان را گرفته اند و توسط یک سازمان، پرورش می بینند. دختر داستان نمی داند نامش چیست و به خاطر چه آنجا است ولی فقط یک چیز در خاطرش گنجانده شده که خورشید منفجر شده است و الان ششصد سال بعد از انفجار خورشید است ولی کسی در ان ازمایشگاه از این جریان خبر ندارد و کم کم به حقیقی بودن خاطره اش شک می کند و به دنبال این است که از آزمایشگاه فرار کند، ولی اتفاقاتی می افتد که باعث می شود دختر متوجه غیرعادی بودن چشم هایش و عجیب بود انسان های درون آزمایشگاه شود و ...

مقدمه:

گاهی اوقات انسان ها هنگامی که از زمین و زمان نا امید می شوند و جهان در پیشی یک هرج و مرج بزرگ است، در ذهنشان جرقه هایی زنجیره ای شکل رنجور می شوند که به ذهن انسان پاسخ می دهند؛ نگران نباش زمانی که پایان دنیا رسید و فردی موعود برای نجات جهان پدیدار گشت، همه چیز درست خواهد شد.
ما این پدیده را قیامت نامیدیم، غافل از اینکه قیامت هر دوره به وجود می آید و هر قرن درون یک قیامت فرو می رویم و زمانی چرخه قیامت ها پایان خواهد یافت که منجی جهان، موفق به پیروزی شود و به این حد و مرز قیامت خاتمه دهد.

در تقارب کیهانی، زمانی که تمام کهکشان ها و کیهان ها و جهان های موازی در یک راستا قرار گیرند، انرژی کیهانی، درون کودکانی قرار می گیرد که قرار است منجی جهان و فاتح قیامت ها شوند.
این کودکان، برگزیدگان نامیده می شوند.

زمانی که جهان در یک هرج و مرج دیکتاتوری قرار می گیرد و نور خورشید از بین می رود، تنها اوست که می تواند بر این ها خاتمه دهد.


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
  • جذاب
  • تعجب
Reactions: Whisper، نفس تهرانی، Ryhwn و 2 نفر دیگر

Alice.Hutson

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
3/5/21
ارسال ها
2
امتیاز واکنش
10
امتیاز
73
سن
20
زمان حضور
8 ساعت 39 دقیقه
نام رمان
آکادمی جادوگری

ژانر رمان: فانتزی تخیلی، کمدی عاشقانه، هیجانی، معمایی، اکشن

نام نویسنده: آل11

خلاصه: داستان درباره جهانی جادویی میان جهنم و زمین است با موجوداتی متفاوت و مختلف است. پنج نژاد وجود دارند که با صلح و آرامش زندگی می کردند اما چرخه زندگی نچرخید و نژاد ششم از قبیله ای متفاوت نیز پدید آمد که به نژاو نفرین شده معروف شدند و آنها کسانی جز جادوگران نبودند. بعد از به اختلافات شدید و غیب شدن ناگهانی خدای آن جهان، ولوله و جنگ برپا شد. سالیان بعد که جهان به تکلونوژی های جدید رسید و جنگ میان طرفداران خدا و طرفداران پادشاهی برپا شد، تصمیم گرفته شد که از کمک جادوگران در این جنگ استفاده کنند و آکادمی های مخصوص پرورش جادوگران تاسیس شد، در این میان دخترکی به اسم آندیا هنگامی که به مدرسه اش می رفت در راه اشتباهی به جهان جادویی احضار شد و به آکادمی جادوگری اعزام شد، در حالی که او جادوگر نبود!

مقدمه:

چیزی که انسان را اشرف مخلوقات کرد، نه ذهن بود، نه علم بود و نه زیباییش بود، بلکه گستره بی حد و مرز تخیل و تصورات آن بود که انسان را انسان!، کرد.

شیطان فکر داشت که تصمیم گرفت بنده خدا نباشد، اجنه ها عقل داشتند که پیرو شیطان شدند و سایر موجودات ماورا باهوشند و فکر می کنند، ولی فقط انسان است که قدرت تخیل دارد.

تخیل را دست کم نگیرید

بگذارید با این رمان به شما نشان دهم قدرت تخیل تا چه حد می تواند گسترده و جذاب باشد


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: *ELNAZ* و Ryhwn

Ryhwn

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
28/3/20
ارسال ها
962
امتیاز واکنش
4,214
امتیاز
278
محل سکونت
Bookland
زمان حضور
80 روز 11 ساعت 24 دقیقه
به نام خداوند قلم

نام رمان: چشمان خدا

ژانر رمان: علمی تخیلی، هیجانی، معمایی، کمدی، درام عاشقانه، جوانان

نام نویسنده: آل11

خلاصه: داستان درباره دختری جوان است که هنگامی که چشمانش را باز می کند خودش را در یک آزمایشگاه می بیند که تمامی نوجوانان و جوانان را گرفته اند و توسط یک سازمان، پرورش می بینند. دختر داستان نمی داند نامش چیست و به خاطر چه آنجا است ولی فقط یک چیز در خاطرش گنجانده شده که خورشید منفجر شده است و الان ششصد سال بعد از انفجار خورشید است ولی کسی در ان ازمایشگاه از این جریان خبر ندارد و کم کم به حقیقی بودن خاطره اش شک می کند و به دنبال این است که از آزمایشگاه فرار کند، ولی اتفاقاتی می افتد که باعث می شود دختر متوجه غیرعادی بودن چشم هایش و عجیب بود انسان های درون آزمایشگاه شود و ...

مقدمه:

گاهی اوقات انسان ها هنگامی که از زمین و زمان نا امید می شوند و جهان در پیشی یک هرج و مرج بزرگ است، در ذهنشان جرقه هایی زنجیره ای شکل رنجور می شوند که به ذهن انسان پاسخ می دهند؛ نگران نباش زمانی که پایان دنیا رسید و فردی موعود برای نجات جهان پدیدار گشت، همه چیز درست خواهد شد.
ما این پدیده را قیامت نامیدیم، غافل از اینکه قیامت هر دوره به وجود می آید و هر قرن درون یک قیامت فرو می رویم و زمانی چرخه قیامت ها پایان خواهد یافت که منجی جهان، موفق به پیروزی شود و به این حد و مرز قیامت خاتمه دهد.

در تقارب کیهانی، زمانی که تمام کهکشان ها و کیهان ها و جهان های موازی در یک راستا قرار گیرند، انرژی کیهانی، درون کودکانی قرار می گیرد که قرار است منجی جهان و فاتح قیامت ها شوند.
این کودکان، برگزیدگان نامیده می شوند.

زمانی که جهان در یک هرج و مرج دیکتاتوری قرار می گیرد و نور خورشید از بین می رود، تنها اوست که می تواند بر این ها خاتمه دهد.
سلام. ناظر شما Mahla_Bagheri . منتظر ایجاد گفتگو از سوی ناظر باشید. ~ROYA~ رو هم اد کنید.


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • عالی
  • تشکر
Reactions: LIDA_M و *ELNAZ*

Ryhwn

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
28/3/20
ارسال ها
962
امتیاز واکنش
4,214
امتیاز
278
محل سکونت
Bookland
زمان حضور
80 روز 11 ساعت 24 دقیقه
نام رمان
آکادمی جادوگری

ژانر رمان: فانتزی تخیلی، کمدی عاشقانه، هیجانی، معمایی، اکشن

نام نویسنده: آل11

خلاصه: داستان درباره جهانی جادویی میان جهنم و زمین است با موجوداتی متفاوت و مختلف است. پنج نژاد وجود دارند که با صلح و آرامش زندگی می کردند اما چرخه زندگی نچرخید و نژاد ششم از قبیله ای متفاوت نیز پدید آمد که به نژاو نفرین شده معروف شدند و آنها کسانی جز جادوگران نبودند. بعد از به اختلافات شدید و غیب شدن ناگهانی خدای آن جهان، ولوله و جنگ برپا شد. سالیان بعد که جهان به تکلونوژی های جدید رسید و جنگ میان طرفداران خدا و طرفداران پادشاهی برپا شد، تصمیم گرفته شد که از کمک جادوگران در این جنگ استفاده کنند و آکادمی های مخصوص پرورش جادوگران تاسیس شد، در این میان دخترکی به اسم آندیا هنگامی که به مدرسه اش می رفت در راه اشتباهی به جهان جادویی احضار شد و به آکادمی جادوگری اعزام شد، در حالی که او جادوگر نبود!

مقدمه:

چیزی که انسان را اشرف مخلوقات کرد، نه ذهن بود، نه علم بود و نه زیباییش بود، بلکه گستره بی حد و مرز تخیل و تصورات آن بود که انسان را انسان!، کرد.

شیطان فکر داشت که تصمیم گرفت بنده خدا نباشد، اجنه ها عقل داشتند که پیرو شیطان شدند و سایر موجودات ماورا باهوشند و فکر می کنند، ولی فقط انسان است که قدرت تخیل دارد.

تخیل را دست کم نگیرید

بگذارید با این رمان به شما نشان دهم قدرت تخیل تا چه حد می تواند گسترده و جذاب باشد
اول باید رمان اولتون رد یا تایید بشه و بعد دوباره برای رمان دومتون درخواست بدین.


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • عالی
Reactions: LIDA_M و *ELNAZ*

A.as

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
4/5/21
ارسال ها
1
امتیاز واکنش
2
امتیاز
73
سن
24
زمان حضور
23 دقیقه
سلام خدمت دوستان عزیز
نام رمان: راحت مثل مرگ، سخت مثل زندگی.
خلاصه رمان: گاهی داخل زندگی آدما یک اتفاق کوچیک، باعث عوض شدن کلی مسیر اونها میشه.
اتفاقاتی که زندگی انسانها رو از این رو ب این رو میکنه...
آتنا یکی از اونایی بود ک ی روز، زندگی عادیش تبدیل ب چیزی شد که خیالش هم تصورشو نمیکرد ....

ژانر: عاشقانه، ماجراجویی ، اجتماعی «ممکن است ژانر دیگری نیز اضافه شود»
نویسنده: امیر صدیق
از مدیریت درخواست ناظر دارم


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: Ryhwn و Whisper

Ryhwn

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
28/3/20
ارسال ها
962
امتیاز واکنش
4,214
امتیاز
278
محل سکونت
Bookland
زمان حضور
80 روز 11 ساعت 24 دقیقه
سلام خدمت دوستان عزیز
نام رمان: راحت مثل مرگ، سخت مثل زندگی.
خلاصه رمان: گاهی داخل زندگی آدما یک اتفاق کوچیک، باعث عوض شدن کلی مسیر اونها میشه.
اتفاقاتی که زندگی انسانها رو از این رو ب این رو میکنه...
آتنا یکی از اونایی بود ک ی روز، زندگی عادیش تبدیل ب چیزی شد که خیالش هم تصورشو نمیکرد ....

ژانر: عاشقانه، ماجراجویی ، اجتماعی «ممکن است ژانر دیگری نیز اضافه شود»
نویسنده: امیر صدیق
از مدیریت درخواست ناظر دارم
سلام. ناظر شما Mahla_Bagheri . منتظر ایجاد گفتگو از سوی ناظر باشید. ~ROYA~ رو هم اد کنید.


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • عالی
  • تشکر
Reactions: LIDA_M و Mahla_Bagheri

~ریحانه رادفر~

کپیست انجمن رمان ۹۸
کپیست انجمن
  
عضویت
3/8/20
ارسال ها
534
امتیاز واکنش
10,777
امتیاز
303
سن
20
محل سکونت
♥Dream♥
زمان حضور
63 روز 18 ساعت 0 دقیقه
Ryhwn و Asal_Zinati
نام رمان: شکلات داغ
نویسنده: ریحانه رادفر
ژانر: عاشقانه، اجتماعی، معمایی
خلاصه:
همه چیز از دل اجتماع آغاز می‌شود. از میان خانواده ای ساده، آتشی سوزان سر به میان می‌آورد.
مشکلات یکی پس از دیگری خود را نشان می‌دهند و دیگر رنگی از آرامش نیست.
انتقام، حسرت و شاید کمی عشق از دل آتش سوزان صحرا کمی عجیب نیست؟
قسمتی از رمان:
چشمانت،
مرا یاد خانه‌ای می‌اندازد،
که سقفش چکه می‌کرد
و تو نبودی!
آتشی را که نسبت به تو و چشمان شکلاتی‌ات
در وجودم شکل می‌گرفت را خاکستر کنی
نبودی!
آمدی...
امّا دیر...
و من شدم، صحرای طوفانی!
در کنار شکلات داغ چشمانت که تلخی‌اش
تلخ‌تر و دردناک تر از قهوه ترک‌های پدرم بود.
ناظر مورد نظر: Mahla_Bagheri
دلیل: اول اینکه برای رمان تروما‌ی‌تلخ هم با ایشون همکاری داشتم و خیلی راضی بودم. با ژانر‌ها و نکات نویسندگی هم آشنایی زیادی دارند.


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
آخرین ویرایش:
  • عالی
  • تشویق
  • تشکر
Reactions: P.E.G.A.H، *ELNAZ*، Ryhwn و 2 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا