خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.
وضعیت
موضوع بسته شده است.

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,858
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
چند لحظه نگذشته بود که صدای جیغی اومد، صدایی مثل اینکه کسی در حال دویدن باشه. یهو برق‌ها کاملاً رفتن، از اون‌ور هم خبری از مطی و رادمهر نبود. بعد چند دقیقه دوباره برق‌ها اومدن، داشتیم فیلم می‌دیدیم که صدای جیغ مطی اومد و بعدش باسرعت اومدن داخل سالن. توی دست رادمهر یه چاقوی خونی بود، مطی هم رنگش شبیه...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان تاوان تبسم | Saba.s.f کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: . faRiBa .، MaRjAn، _mah_ و 5 نفر دیگر

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,858
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
مطی بهوش اومده بود و داشت با ترس به اونها نگاه می‌کرد. جو خیلی سنگین بود، رادمهر حسابی عصبانی بود، خواست بزنه تو صورت رادوین که مطی جلوش رو گرفت.
- خواهش می‌کنم رادمهر، آروم باش!
رادمهر دست مطی رو پس زد و از زیرزمین با...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان تاوان تبسم | Saba.s.f کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: . faRiBa .، MaRjAn، _mah_ و 5 نفر دیگر

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,858
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
من هم سَربه‌زیر فقط به زمین نگاه می‌کردم. بعد چند دقیقه مطی با ترس اومد بیرون و گفت:
- رؤیا فشارش افتاده، سحر زود باش بیا.
با سحر رفتن داخل اتاق من هم پشت‌سرشون رفتم. رادوین روی تـ*ـخت نشسته بود و سرش تو دست‌هاش بود،...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان تاوان تبسم | Saba.s.f کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: . faRiBa .، زهرا.م، MaRjAn و 5 نفر دیگر

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,858
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
***
چند روز بعد
اه! اینها چشونه اول صبحی؟ چشم‌هام ر‌و با کلافگی باز کردم، با عصبانیت بلند شدم و در اتاق رو باز کردم، جیغ زدم:
- چه خبرتونه؟ مگه عروسیتونه؟ چرا انقدر...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان تاوان تبسم | Saba.s.f کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: . faRiBa .، زهرا.م، MaRjAn و 5 نفر دیگر

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,858
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
ایی حالا چی کنم خودم تنهایی؟ رفتم رو کاناپه‌ها و تی.وی رو روشن کردم. اه اینها چیَن دیگه؟ همه‌ش مستند از حشرات که من متنفرم از حشرات و دوزیستان مخصوصاً قورباغه‌ها؛ حتی اسمش هم چندش‌آوره. زدم کانال بعدی اون هم اخبار، کلاً امروز جز اخبار، مسابقات ورزشی، مستند، تبلیغ، فیلمی نداره انگار، این هم شانس منه...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان تاوان تبسم | Saba.s.f کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: . faRiBa .، زهرا.م، MaRjAn و 5 نفر دیگر

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,858
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
- په نه په! می‌خواستی با این سروصداتون خواب تشریف داشته باشم؟
سحر: باید بیدار می‌شدی دیگه، ساعت ۸ شبه ها.
- وای من تا الان خواب بودم!
سامی: بله دیگه خرس تنبل همه‌ش می‌خوری و...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان تاوان تبسم | Saba.s.f کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: . faRiBa .، زهرا.م، MaRjAn و 5 نفر دیگر

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,858
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
بازوی سامی رو گرفتم. مات‌ومبهوت از جلوی همه که با تحسین نگاهم می‌کردن، رد شدیم تا به اون میز بزرگ که کنار کیک چندطبقه‌‌‌ بزرگ بود، رسیدیم. مامان و بابا رو دیدم، هر دوشون بـ*ـغلم کردن و بـ*ـو*سیدنم.
مامان و بابا...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان تاوان تبسم | Saba.s.f کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: . faRiBa .، زهرا.م، MaRjAn و 5 نفر دیگر

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,858
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
بقیه‌‌‌ بچه‌ها هم تبریک گفتن. نوبت به پارسا و رادوین رسیده بود که پارسا تازه به حلقه پیوسته بود و کنار رادوین بود. عجیب برخلاف همیشه که چشم دیدن هم رو نداشتن، کنار هم ایستاده بودن و با لبخند نگاهم می‌کردن. اول پارسا اومد، کلی به‌خاطر آهنگ خوشگلش ازش تشکر کردم و بعد رادوین اومد و تبریک گفت، من هم با...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان تاوان تبسم | Saba.s.f کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: . faRiBa .، زهرا.م، MaRjAn و 5 نفر دیگر

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,858
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
- بیخی دخترا، جبران می‌شه.
رو به مطی گفتم:
- تو کی می‌خوای من ‌رو خاله کنی؟
صدای رادمهر اومد:
- خانومم ‌رو اذیت نکنین، اِه.
بعدش دستش ‌رو کشید برد تا باهم تانگو برقصن، کم‌کم همه رفتن که برقصن. چشم چرخوندم، یهو لبخند به لـ*ـبم اومد، نرگس و سامی داشتن باهم می‌رقصیدن و رقص چشم‌گیری داشتن. با لبخند نگاهشون...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان تاوان تبسم | Saba.s.f کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: . faRiBa .، زهرا.م، MaRjAn و 5 نفر دیگر

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,858
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
***
پارسا
تا حالا به صبا این‌قدر نزدیک نبودم، خیلی حس خوبی بود. نگاهم به چشم‌هاش افتاد، چقدر چشم‌های خوشگلی داشت؛ مثل خورشید می‌درخشید و آدم‌ رو خودبه‌خود جذب می‌کرد. نگاهم‌ از چشم‌هاش که همه‌ دنیام...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان تاوان تبسم | Saba.s.f کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: . faRiBa .، زهرا.م، MaRjAn و 5 نفر دیگر
وضعیت
موضوع بسته شده است.
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا