خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.
وضعیت
موضوع بسته شده است.

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,858
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
شام رو با شوخی و خنده و سربه‌سر هم گذاشتن خوردیم. قرار شد این ‌بار برای اولین بار پسرها میز رو جمع کنن و ظرف‌ها رو بشورن، پس خدا رحم کنه دیگه؛ چون معمولاً دخترها دیرتر حاضر می‌شن پس همه‌ی کارها رو به پسرها سپردیم و به اتاق‌هامون رفتیم تا حاضر شیم. در کمد رو باز کردم، خب حالا چی بپوشم؟ آهان این خوبه،...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان تاوان تبسم | Saba.s.f کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: . faRiBa .، MaRjAn، _mah_ و 6 نفر دیگر

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,858
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
دوباره سامی چشم‌غره‌ای بهم رفت و بعد به چشم‌گفتنش ادامه داد. تا ۲ یا ۳ دقیقه همه‌ش می‌گفت چشم، چشم تا بالاخره خداحافظی کرد.
عمو پندار آدمی مذهبی بود و از این قرتی‌بازی‌ها‌‌ اصلاً خوشش نمی‌اومد و معمولاً خیلی رسمی باهاش صحبت می‌کردیم، رفتارها و عقایدش...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان تاوان تبسم | Saba.s.f کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: . faRiBa .، MaRjAn، _mah_ و 6 نفر دیگر

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,858
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
بدون اینکه جوابش رو بدم، آب رو ازش گرفتم و خوردم و بقیه‌ش رو هم به صورتم زدم و بدون محل‌گذاشتن بهش از جام بلند شدم و رفتم کنار سحر نشستم و سرم رو روی شونه‌ش گذاشتم.
سحر: خوبی؟
- آره بهترم!...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان تاوان تبسم | Saba.s.f کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: . faRiBa .، MaRjAn، _mah_ و 6 نفر دیگر

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,858
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
بعد از چند دقیقه که خوردن، سامی اولین کسی بود که روش اثر کرده بود.
- وای احساس عجیبی دارم، احساس می‌کنم دلم داره می‌پیچه.
ماهان: نکنه مونده بودن؟
یه نگاه به پارسا کردم انگار اون...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان تاوان تبسم | Saba.s.f کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: . faRiBa .، MaRjAn، _mah_ و 6 نفر دیگر

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,858
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
وقتی اوضاع پسرها خیلی بد اعلام شد، قرار شد اونها با یه ماشین برن بیمارستان، ما هم با ماشین سامی برگردیم ویلا. شب حدودساعت 3-4 صبح پسرها به گفته‌ سحر و یگانه که بیدار مونده بودن و منتظرشون بودن، برگشتن. من هم که خیلی خسته بودم تا به تـ*ـخت رسیدم، خوابم برد. صبح برعکس همیشه در سکوت کامل همه‌مون...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان تاوان تبسم | Saba.s.f کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: . faRiBa .، MaRjAn، _mah_ و 6 نفر دیگر

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,858
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
تو چشم‌هام زل زد، یهو قلبم لرزید و سرم رو پایین انداختم. سامی رفت از توی اتاق یه گیتار آورد و پارسا بعد از چند دقیقه وررفتن بالاخره تونست کوکش کنه. یگانه با سینی بزرگ که جام‌های آب‌میوه توش بود، برگشت و همه برداشتیم. دور پارسا جمع شدیم رو مبل‌ها و جام به دست نشستیم....

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان تاوان تبسم | Saba.s.f کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: . faRiBa .، MaRjAn، _mah_ و 6 نفر دیگر

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,858
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
مطی سریع پرسید:
- عجقم کی بود؟
رادمهر کنار مطی نشست.
- رادوین بود، پس‌فردا میان اینجا.
مطی یه آهانی گفت و دیگه چیزی نگفت. تا ساعت ۳ صبح...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان تاوان تبسم | Saba.s.f کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: . faRiBa .، MaRjAn، _mah_ و 6 نفر دیگر

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,858
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
- تو برو اون‌ور‌‌تر، من زودتر از تو اومدم.
رادوین خواست چیزی بگه که گوشیش زنگ خورد، به خارجی نوشته بود سارا. گوشی رو برداشت و گفت:
- الو عزیزم، الان تو جلسه‌ کاریم، بعداً زنگ می‌زنم....

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان تاوان تبسم | Saba.s.f کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: . faRiBa .، MaRjAn، _mah_ و 6 نفر دیگر

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,858
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارسا هم همراه گوشیش بیرون رفت و بعد از چند دقیقه دوباره اومد داخل و توی آشپزخونه رفت. گوشی مطهره زنگ خورد؛ چون گوشیش پیش من بود به صفحه‌ش نگاه کردم، دیدم رادوینه.
مطی: بردار بگو دستم بنده!...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان تاوان تبسم | Saba.s.f کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: . faRiBa .، MaRjAn، _mah_ و 6 نفر دیگر

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,858
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
همه روی مبل‌ها نشستیم.
- پایه‌ فیلم ترسناک هستین؟
پارسا یه تای ابروش رو بالا داد و گفت:
- من که پایه‌ام!
سامی با تعجب گفت:...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان تاوان تبسم | Saba.s.f کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: . faRiBa .، MaRjAn، _mah_ و 6 نفر دیگر
وضعیت
موضوع بسته شده است.
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا