Tiralin
مدیر تالار ترجمه + مدرس نویسندگی
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
مترجم انجمن
نویسنده این موضوع
این روزها سخن بسیاری بهرت ندارم؛ در راستین به این میاندیشم که دوات و قلم بسوزانم، گیسو از خونگر برانم[1] و با همان خونگر به میدانی درخور روم؛ ولی پیش از این، نگون[2] نیست از واژگانی نکو آگاهی یابی؛ خِرد[3]!
پس از درد و رنجی که پیوسته در سخنانم بیداد میکرد؛ واپسین نامه، بـ*ـو*سهی نیکاو، گل سرخی که پرپرش کردی و به دوزخ راهم پیشکش، آن خندههای زهرآلود با طرازان[4] و آرتمیسی که چون ققنوس در من زاده شد و شمشیر آب به دست گرفت؛ به ریشخند تو و نشانی از برتری، پیشکش پسینم بشنو!
در میان آن بس دوزخی که آن تَن بهرم برافروخت و نه بـ*ـو*ستانی از در بهرام گور و شاه بانو؛ مهتری بیامد، خرامانخرامان آوا به نرمی برگی که از درخت می ریزد؛ زلف خور یاد[۵] و وارستگی از بر تمام و من او را دستاویز شادی نهادم؛ نمیگویم او از جای تو آمده، نه! سخن این است، که هرگز از برای تو جایی نبوده، مگر ژرفای زخمهایی در جانم؛ ولی آن هونژاد همنشینی بس نکوست، که ریشهای[6] تو از سر و دلم میریزد و به گمانم همان پاک نشانی باشد،
که به میدان درخورم رهنمون میشود.
#تیرالین
#دل_نوشته
#پیچ_و_خم_دنج
_______________________________________
۱. گیسو از خونگر برانم: گیسوانم را با خنجر کوتاه کنم
۲. نگون نیست: بد نیست
۳. خرد: عاقل (به مفهوم کنایی)
4. طراز: نام شهری که به داشتن زیبارویان معروف بوده
۵. زلفخور یاد: موهای بسیار درخشان
۶. ریش: زخم
پس از درد و رنجی که پیوسته در سخنانم بیداد میکرد؛ واپسین نامه، بـ*ـو*سهی نیکاو، گل سرخی که پرپرش کردی و به دوزخ راهم پیشکش، آن خندههای زهرآلود با طرازان[4] و آرتمیسی که چون ققنوس در من زاده شد و شمشیر آب به دست گرفت؛ به ریشخند تو و نشانی از برتری، پیشکش پسینم بشنو!
در میان آن بس دوزخی که آن تَن بهرم برافروخت و نه بـ*ـو*ستانی از در بهرام گور و شاه بانو؛ مهتری بیامد، خرامانخرامان آوا به نرمی برگی که از درخت می ریزد؛ زلف خور یاد[۵] و وارستگی از بر تمام و من او را دستاویز شادی نهادم؛ نمیگویم او از جای تو آمده، نه! سخن این است، که هرگز از برای تو جایی نبوده، مگر ژرفای زخمهایی در جانم؛ ولی آن هونژاد همنشینی بس نکوست، که ریشهای[6] تو از سر و دلم میریزد و به گمانم همان پاک نشانی باشد،
که به میدان درخورم رهنمون میشود.
#تیرالین
#دل_نوشته
#پیچ_و_خم_دنج
_______________________________________
۱. گیسو از خونگر برانم: گیسوانم را با خنجر کوتاه کنم
۲. نگون نیست: بد نیست
۳. خرد: عاقل (به مفهوم کنایی)
4. طراز: نام شهری که به داشتن زیبارویان معروف بوده
۵. زلفخور یاد: موهای بسیار درخشان
۶. ریش: زخم
دلنوشته پیچ و خم دنج | elina2003 کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش توسط مدیر: