- عضویت
- 3/12/20
- ارسال ها
- 416
- امتیاز واکنش
- 41,723
- امتیاز
- 347
- زمان حضور
- 107 روز 3 ساعت 31 دقیقه
نویسنده این موضوع
دستگیره طلاییرنگ در کافه را چرخاندم. با باز شدن در و برخوردش با زنگولههای آویزان سقفی، صدای جلینگجلینگشان بلند شد. فضای کافه بسیار وسیع بود و تا چشم کار میکرد، میز و صندلیهای مشکیرنگ که اغلب هم دونفره بودند، قرار داده شده بودند. دیوارهایش پر از طرحهای زیبای طلایی روی دیوار مشکی بود. روی هر میز هم یک فانوس استیل طلاییرنگ...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
رمان به فاصله یک رویا | M£R کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش توسط مدیر: