نویسنده این موضوع
دختره که رفت پسره نشست صندلی روبروم. مریم با استرس کنارم نشست. خوب میدونست وقتی که عصبی بشم نمیفهمم چی کار میکنم.
سرمو بین دستام گرفتم. تقصیر عسل نبود تقصیر من بود. تقصیر حماقت خودم بود
من باختم تو بازیش. بدم باختم؛ ولی نه به اون؛ به خودم باختم!
به تصویر غلط فرشته های آدم نما باختم. چه دلیلی میتونه داشته باشه که یه پسر تو خونش...
سرمو بین دستام گرفتم. تقصیر عسل نبود تقصیر من بود. تقصیر حماقت خودم بود
من باختم تو بازیش. بدم باختم؛ ولی نه به اون؛ به خودم باختم!
به تصویر غلط فرشته های آدم نما باختم. چه دلیلی میتونه داشته باشه که یه پسر تو خونش...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
در حال تایپ رمان نبض سرنوشت | *ELNAZ* کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com