نویسنده این موضوع
#نبض_سرنوشت
#پارت_19
گاهی باید ﺁﺭﺍﻡ بری
آنقدر ﺁﺭﺍﻡ ﮐﻪ ﺣﺘﯽ..
رﻭﺯﯼ ﺩﻟﺶ ﺑﺮﺍﯼ ﺻﺪﺍﯼ ﻗدمﻬﺎیت ﺗﻨﮓ شود!
ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺁﺭﺍﻡ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺁﺭﺍﻣﺸﺖ دﻕ کند.
این ﺳﺰﺍﯼ ﮐﺴﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻗﺪرت ﺭﺍ ﻧﻤﯽﺩاند…
"عسل"
واسه اولین بار خوشحالم از بردم.
نه برای پولش نه؛ فقط واسه اینکه بهشون ثابت کنم من از پس خودم بر میام.
از ماشین پیاده...
#پارت_19
گاهی باید ﺁﺭﺍﻡ بری
آنقدر ﺁﺭﺍﻡ ﮐﻪ ﺣﺘﯽ..
رﻭﺯﯼ ﺩﻟﺶ ﺑﺮﺍﯼ ﺻﺪﺍﯼ ﻗدمﻬﺎیت ﺗﻨﮓ شود!
ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺁﺭﺍﻡ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺁﺭﺍﻣﺸﺖ دﻕ کند.
این ﺳﺰﺍﯼ ﮐﺴﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻗﺪرت ﺭﺍ ﻧﻤﯽﺩاند…
"عسل"
واسه اولین بار خوشحالم از بردم.
نه برای پولش نه؛ فقط واسه اینکه بهشون ثابت کنم من از پس خودم بر میام.
از ماشین پیاده...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
در حال تایپ رمان نبض سرنوشت | *ELNAZ* کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com