- عضویت
- 26/7/18
- ارسال ها
- 1,087
- امتیاز واکنش
- 20,429
- امتیاز
- 368
- محل سکونت
- به تو چه من از کجام
- زمان حضور
- 15 روز 17 ساعت 38 دقیقه
نویسنده این موضوع
بعد، رو کردم به خدمتکار و سرم رو به نشونهی؛ چی شده تکون دادم و همزمان خم شدم رو زانوهام، تا راحتتر نفس بکشم. خدمتکار بیچاره به حرف اومد و گفت:
-ملکه فرمودند؛ سریع توی اتاقشون حاظر بشید!
دستهام رو به نشونهی باشه تکون دادم و...
-ملکه فرمودند؛ سریع توی اتاقشون حاظر بشید!
دستهام رو به نشونهی باشه تکون دادم و...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
✌پرطرفدار رمان سرزمین ناشناخته | ℳelissa کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش توسط مدیر: