خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

نظرتون راجع به رمان چیه؟

  • عالیه!

  • خوبه جای بهتر شدن داره!

  • بد نیست!

  • افتضاحه!


نتایج فقط بعد از شرکت در نظرسنجی قابل رویت است.
وضعیت
موضوع بسته شده است.

*ELNAZ*

کاربر نیمه حرفه‌ای
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
23/2/21
ارسال ها
1,296
امتیاز واکنش
24,408
امتیاز
368
زمان حضور
54 روز 7 ساعت 27 دقیقه
نویسنده این موضوع
پیمان همان‌طور که آب موهایش را می‌گیرد، خونسرد به بیتای عصبی که در حال منفجر شدن است، نگاه می‌کند.
- خواستم ببینم حال می‌ده یا نه کسی رو بندازم تو آب. بعد دیدم خیلی می‌چسبه.
از عمد «خیلی» را می‌کشد. بیتا دندان‌هایش را روی هم فشار می‌دهد و محکم دست پیمان را می‌کشد که او هم دوباره داخل آب می‌افتد.
سارا...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان سکوت قلب | *ELNAZ* کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • جذاب
  • عالی
Reactions: فاطمه مقاره، زهرا.م، . faRiBa . و 27 نفر دیگر

*ELNAZ*

کاربر نیمه حرفه‌ای
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
23/2/21
ارسال ها
1,296
امتیاز واکنش
24,408
امتیاز
368
زمان حضور
54 روز 7 ساعت 27 دقیقه
نویسنده این موضوع
- آقای سلحشور، عیب نداره بشینم کنارتون؟
ابرویی بالا می‌اندازم.
- اینجا چیکار می‌کنی؟
پیمان کنارم می‌شیند و می‌گوید:
- نشستم فکر کردم هاکان رو که الان نزدیک پنج ساعته همه در به در دنبالشن، کجا می‌شه پیدا کرد؟ دیدم یه جا هست که با تمام زیباییش که البته‌ نمی‌دونم چه‌جوری توی گوشت تلخ رو تحمل می‌کنه، تو رو...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان سکوت قلب | *ELNAZ* کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: فاطمه مقاره، زهرا.م، . faRiBa . و 28 نفر دیگر

*ELNAZ*

کاربر نیمه حرفه‌ای
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
23/2/21
ارسال ها
1,296
امتیاز واکنش
24,408
امتیاز
368
زمان حضور
54 روز 7 ساعت 27 دقیقه
نویسنده این موضوع
- آقای دکتر، یه خانومی به اسم بیتا تهرانی اومدن. می‌گن آشناتونه.
یکی از دستکش‌هایم را در آوردم و ماسکم را پایین می‌زنم.
این اولین بار است که بیتا به اینجا آمده است.
- قبل اینکه نفر بعدی رو بفرستی تو، بیتا رو بین مریضا بفرست تو. اگه مشکلی نداره، یه قهوه تلخ براش ببر. ممنون!
- چشم حتماً.
دستی داخل موهایم...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان سکوت قلب | *ELNAZ* کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • جذاب
  • عالی
Reactions: فاطمه مقاره، زهرا.م، . faRiBa . و 28 نفر دیگر

*ELNAZ*

کاربر نیمه حرفه‌ای
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
23/2/21
ارسال ها
1,296
امتیاز واکنش
24,408
امتیاز
368
زمان حضور
54 روز 7 ساعت 27 دقیقه
نویسنده این موضوع
- چیکار کردی باز هاکان؟
با صدای ماهان بلند می‌شوم.
قیافه‌اش زار می‌زند که چقدر خسته و هلاک است؛ اما با تمام این‌ها با روی خوش آرام را بـ*ـغل می‌کند و با بیتا احوالپرسی می‌کند.
نگاهی به ساعتم می‌کنم.
- پاشید برید، بذارید من هم به کار و بارم برسم. بیتا، بعد نفر بعدی بیا معاینه کنم.
- نمی‌شه هم معاينه کنی، هم...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان سکوت قلب | *ELNAZ* کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • جذاب
  • عالی
Reactions: فاطمه مقاره، زهرا.م، . faRiBa . و 28 نفر دیگر

*ELNAZ*

کاربر نیمه حرفه‌ای
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
23/2/21
ارسال ها
1,296
امتیاز واکنش
24,408
امتیاز
368
زمان حضور
54 روز 7 ساعت 27 دقیقه
نویسنده این موضوع
نیشخندی می‌زند.
- دعوا نه. به قول پدرجان، صحبت دوستانه‌ای که آخرش باز باعث شد بزنم بیرون از خونه؛ ولی دیگه اونا هم براشون مهم نیست کجا می‌رم؟ با کی‌ام؟
- برای اولین بار خوشحالم که خودت خونه گرفتی؛ وگرنه باز باید کنار خیابون می‌موندی، من می‌اومدم نجاتت می‌دادم.
ادایم را در می‌آورد که می‌خندم.
- جون...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان سکوت قلب | *ELNAZ* کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • جذاب
  • عالی
Reactions: فاطمه مقاره، زهرا.م، . faRiBa . و 26 نفر دیگر

*ELNAZ*

کاربر نیمه حرفه‌ای
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
23/2/21
ارسال ها
1,296
امتیاز واکنش
24,408
امتیاز
368
زمان حضور
54 روز 7 ساعت 27 دقیقه
نویسنده این موضوع
شاید کسی بشنود، خنده‌اش بگیرد اگر بگویم من دلم می‌خواهد پیاده دور دنیا بگردم. من دلم می‌خواهد تویِ خیابان‌ها مثل بچه‌ها برقصم، بخندم، فریاد بزنم.
من دلم می‌خواهد کاری کنم که نقضِ قانون باشد. شاید بگویی طبیعتِ متمایل به گناهی دارم؛ ولی این‌طور نیست.
من از اینکه کاری عجیب بکنم، لـذت می‌برم یا شاید بهتر است...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان سکوت قلب | *ELNAZ* کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: فاطمه مقاره، زهرا.م، . faRiBa . و 27 نفر دیگر

*ELNAZ*

کاربر نیمه حرفه‌ای
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
23/2/21
ارسال ها
1,296
امتیاز واکنش
24,408
امتیاز
368
زمان حضور
54 روز 7 ساعت 27 دقیقه
نویسنده این موضوع
نفس عمیقی کشیدم و زنگ را زدم. دختربچه موطلایی با هیجان در را باز کرد .
- چرا انقدر دیر اومدی عمو؟
لبخند روی لبانم خشک شده است. دیگر حتی لبخند الکی هم روی لبانم نمی‌آمد. آرام را به بدبختی به آ*غو*ش می‌کشم. حالم بد است، بدتر از...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان سکوت قلب | *ELNAZ* کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: فاطمه مقاره، زهرا.م، . faRiBa . و 26 نفر دیگر

*ELNAZ*

کاربر نیمه حرفه‌ای
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
23/2/21
ارسال ها
1,296
امتیاز واکنش
24,408
امتیاز
368
زمان حضور
54 روز 7 ساعت 27 دقیقه
نویسنده این موضوع
آرام سمت چپم و آراد سمت راستم نشسته‌اند.
محبت‌های این دو به من، مثل محبت‌های پدر و مادرشان است. با دیدن نگاه‌های عاشقانه ماهان و عسل، از ته قلب خوشحال می‌شوم؛ برای آن‌ها نه، برای بچه‌هایشان.
من...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان سکوت قلب | *ELNAZ* کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: فاطمه مقاره، زهرا.م، . faRiBa . و 26 نفر دیگر

*ELNAZ*

کاربر نیمه حرفه‌ای
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
23/2/21
ارسال ها
1,296
امتیاز واکنش
24,408
امتیاز
368
زمان حضور
54 روز 7 ساعت 27 دقیقه
نویسنده این موضوع
نفس‌نفس می‌زنم. از خودم بدم می‌آید که با آن‌ها این‌طور حرف زده‌ام.
شرمم می‌شود؛ آن‌قدر که سرم را پایین می‌اندازم. این حرف‌ها فقط برای آن‌ها نبود. عصبانیتم را از همه خالی کرده‌ام؛ اما نباید آن‌ها...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان سکوت قلب | *ELNAZ* کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • جذاب
  • عالی
Reactions: فاطمه مقاره، زهرا.م، . faRiBa . و 25 نفر دیگر

*ELNAZ*

کاربر نیمه حرفه‌ای
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
23/2/21
ارسال ها
1,296
امتیاز واکنش
24,408
امتیاز
368
زمان حضور
54 روز 7 ساعت 27 دقیقه
نویسنده این موضوع
دستی به صورتم می‌کشم.
- پدر ماجرای نفس تموم‌شده‌ست، یعنی تمومش کردم؛ ولی نه به‌خاطر شما، من دلایل خودم رو داشتم.
هامون سوتی می‌کشد.
- آفرین...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان سکوت قلب | *ELNAZ* کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • جذاب
  • عالی
Reactions: فاطمه مقاره، زهرا.م، . faRiBa . و 25 نفر دیگر
وضعیت
موضوع بسته شده است.
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا