نویسنده این موضوع
بیتا چشمانش را بسته است و هندزفریاش در گوشش است. خیلی خستهام. تمام بدنم درد میکند. چند ماهیست خواب و خوراک درست و حسابی ندارم؛ دیشب هم که آنطور. پیمان بدتر از من. هر کس به چشمانش نگاه کند میفهمد دیشب خوب نخوابیده است. احتمالاً درگیر کارهای نمایشگاه بوده. ترانه سرش را پایین انداخته است و رانندگی بلد...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
رمان سکوت قلب | *ELNAZ* کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش توسط مدیر: