- عضویت
- 20/12/20
- ارسال ها
- 487
- امتیاز واکنش
- 10,771
- امتیاز
- 303
- محل سکونت
- مازندران
- زمان حضور
- 33 روز 3 ساعت 26 دقیقه
نویسنده این موضوع
-اما پیشش نمیرم.
زد تو سرش و گفت:
-آخ آرشام، برام واقعا ثابت شد پسرعموی سورنی؛ اما اخلاقت نه.
لبخند شیطانی زدم و گفتم:
-مطمئن باش اگه بخوام میتونم از سورنم بدتر بشم.
دستش رو کرد تو جیبش و گفت:
-خیله خب، برو ببینم چطوری بدتر از اون غرور برزخی میشی.
چیزی نگفتم و اخم کردم. پوزخندی زدم و گفتم:
-پشیمون میشی!
با تعجب بهم نگاه کرد که ازش...
زد تو سرش و گفت:
-آخ آرشام، برام واقعا ثابت شد پسرعموی سورنی؛ اما اخلاقت نه.
لبخند شیطانی زدم و گفتم:
-مطمئن باش اگه بخوام میتونم از سورنم بدتر بشم.
دستش رو کرد تو جیبش و گفت:
-خیله خب، برو ببینم چطوری بدتر از اون غرور برزخی میشی.
چیزی نگفتم و اخم کردم. پوزخندی زدم و گفتم:
-پشیمون میشی!
با تعجب بهم نگاه کرد که ازش...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
در حال تایپ رمان اسیر دست تو | Neginii کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com