- عضویت
- 20/12/20
- ارسال ها
- 487
- امتیاز واکنش
- 10,771
- امتیاز
- 303
- محل سکونت
- مازندران
- زمان حضور
- 33 روز 3 ساعت 26 دقیقه
نویسنده این موضوع
***
نگین
امروز قرار بود من و ریحانه، مهدی رو ببریم بیرون تا یهکم هوا بخوره. از قبل سینا کلی استوری گرفت و پست گذاشت و کسی نمیتونه شایعه درست کنه. حاضر شدم که برم که یهو یکی از پشت تو حصار دستهاش قرارم داد. عطری که زده بود فقط میتونست مال سینا باشه. روم رو طرفش کردم که من رو بیشتر به خودش چسبوند و گفت:
- بدون اینکه بیای پیش من که...
نگین
امروز قرار بود من و ریحانه، مهدی رو ببریم بیرون تا یهکم هوا بخوره. از قبل سینا کلی استوری گرفت و پست گذاشت و کسی نمیتونه شایعه درست کنه. حاضر شدم که برم که یهو یکی از پشت تو حصار دستهاش قرارم داد. عطری که زده بود فقط میتونست مال سینا باشه. روم رو طرفش کردم که من رو بیشتر به خودش چسبوند و گفت:
- بدون اینکه بیای پیش من که...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
رمان نت عاشقانه | neginii کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش توسط مدیر: