- عضویت
- 20/12/20
- ارسال ها
- 487
- امتیاز واکنش
- 10,771
- امتیاز
- 303
- محل سکونت
- مازندران
- زمان حضور
- 33 روز 3 ساعت 26 دقیقه
نویسنده این موضوع
رهام
کنسرت داشت شروع میشد و من و امیر نشسته بودیم و مسعود هم افتاده بود به جونمون.
- مسعود تموم نشد؟ دخترا انقدر وقت تلف نمیکنن برا آرایششون. اون وقت ما...
مسعود همونجوری که میخندید گفت:
- رهام دو دقیقه وایستا الان تموم میشه.
امیر هم از اونور غر میزد. در باز شد. حوصله نداشتیم ببینیم کیه.
مسعود یه نگاه به طرف کرد و گفت:
- خانوم...
کنسرت داشت شروع میشد و من و امیر نشسته بودیم و مسعود هم افتاده بود به جونمون.
- مسعود تموم نشد؟ دخترا انقدر وقت تلف نمیکنن برا آرایششون. اون وقت ما...
مسعود همونجوری که میخندید گفت:
- رهام دو دقیقه وایستا الان تموم میشه.
امیر هم از اونور غر میزد. در باز شد. حوصله نداشتیم ببینیم کیه.
مسعود یه نگاه به طرف کرد و گفت:
- خانوم...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
رمان نت عاشقانه | neginii کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش توسط مدیر: