- عضویت
- 20/12/20
- ارسال ها
- 487
- امتیاز واکنش
- 10,771
- امتیاز
- 303
- محل سکونت
- مازندران
- زمان حضور
- 33 روز 3 ساعت 26 دقیقه
نویسنده این موضوع
اهورا
- یعنی چی؟
نگین با لحنی که میشد فهمید خودش هم از چیزی سر در نیاورده گفت:
- گفت پسر دوم. پسر دوم شایانه و اون پسر سومه. اشوان این وسط کجا رفته؟
من هم گیج شده بودم. باید میفهمیدم که اینجا چه خبره.
- از زیر زبون درسا بکش.
- چه جوری؟
- نمیدونم. تو اتاقش رو نگاه کن ببین عکس خانوادگی چیزی ندارن؟ بعد ازش سؤال بپرس.
- خیلی خب یه...
- یعنی چی؟
نگین با لحنی که میشد فهمید خودش هم از چیزی سر در نیاورده گفت:
- گفت پسر دوم. پسر دوم شایانه و اون پسر سومه. اشوان این وسط کجا رفته؟
من هم گیج شده بودم. باید میفهمیدم که اینجا چه خبره.
- از زیر زبون درسا بکش.
- چه جوری؟
- نمیدونم. تو اتاقش رو نگاه کن ببین عکس خانوادگی چیزی ندارن؟ بعد ازش سؤال بپرس.
- خیلی خب یه...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
رمان نت عاشقانه | neginii کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش توسط مدیر: