- عضویت
- 10/11/20
- ارسال ها
- 347
- امتیاز واکنش
- 6,391
- امتیاز
- 263
- سن
- 17
- محل سکونت
- تهران
- زمان حضور
- 30 روز 2 ساعت 49 دقیقه
نویسنده این موضوع
چشمکی زدم و اطلاع دادم:
- مرسی که اطلاع دادی!
پاگرد کردم سمت راهی که امیر خیلی وقت بود ازش گذشته بود اما دوباره صدای رایان بلند شد:
- صبر کن.
بدون اینکه تغییری تو حالتم ایجاد کنم برگشتم و منتظر نگاهش کردم. دوباره به اندازهای که ازش فاصله گرفته بودم جلو اومد و گفت:
- ازش نپرس. اون اگه میخواست بهت بگه تا الان گفته بود. تازه خیلی هم...
- مرسی که اطلاع دادی!
پاگرد کردم سمت راهی که امیر خیلی وقت بود ازش گذشته بود اما دوباره صدای رایان بلند شد:
- صبر کن.
بدون اینکه تغییری تو حالتم ایجاد کنم برگشتم و منتظر نگاهش کردم. دوباره به اندازهای که ازش فاصله گرفته بودم جلو اومد و گفت:
- ازش نپرس. اون اگه میخواست بهت بگه تا الان گفته بود. تازه خیلی هم...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
✺اختصاصی رمان انهزام از مرگ | Aseman15 کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش: