- عضویت
- 10/11/20
- ارسال ها
- 347
- امتیاز واکنش
- 6,391
- امتیاز
- 263
- سن
- 17
- محل سکونت
- تهران
- زمان حضور
- 30 روز 2 ساعت 49 دقیقه
نویسنده این موضوع
بدون اینکه چیزی بگم سرم رو چرخوندم و به راهم ادامه دادم. حالم بهتر بود، از اینکه تونستم آیهان رو هم کمی سرحال کنم خوشحال بودم. از جلوی اتاق الینا که رد میشدم صداش که انگار داشت درسی برای خودش توضیح میداد رو شنیدم. تک خندهای کردم و زیرلب زمزمه کردم:
- الینای از همهجا بیخبر! همهجارو آب ببره اینو خواب میبره.
مستقیم توی اتاق...
- الینای از همهجا بیخبر! همهجارو آب ببره اینو خواب میبره.
مستقیم توی اتاق...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
✺اختصاصی رمان انهزام از مرگ | Aseman15 کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com