- عضویت
- 10/11/20
- ارسال ها
- 347
- امتیاز واکنش
- 6,391
- امتیاز
- 263
- سن
- 17
- محل سکونت
- تهران
- زمان حضور
- 30 روز 2 ساعت 49 دقیقه
نویسنده این موضوع
جوری نگاهم کرد که انگار طلب پدرشو میخواد، با لبخند ملیحی به چشمهاش خیره شده بودم و منتظر بودم حرفی بزنه. یک دستش رو روی دستهی مبل گذاشت و روی مبل کمی کج نشست، با دست دیگهاش موهاش رو به سمت بالا حالت داد:
- ولی من نمیدونم تو چرا نمیخوای قبول کنی حرف منو، من دارم بخاطر تو دیوانه میشم، میخوام زودتر مال من بشی.. تو میگی اگه پای...
- ولی من نمیدونم تو چرا نمیخوای قبول کنی حرف منو، من دارم بخاطر تو دیوانه میشم، میخوام زودتر مال من بشی.. تو میگی اگه پای...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
✺اختصاصی رمان انهزام از مرگ | Aseman15 کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com