- عضویت
- 25/8/20
- ارسال ها
- 101
- امتیاز واکنش
- 1,877
- امتیاز
- 163
- زمان حضور
- 3 روز 1 ساعت 3 دقیقه
نویسنده این موضوع
#پارت_59
#ارشام
پام رو روی گاز فشار میدم و از بین ماشینها لایی میکشم که داد امیر در میاد.
-چته مرتیکه؟ اروم برو! سگ دنبالت کرده مگه؟!
-فکنم پری تو خطره.
چشمهای امیر اندازه نعلبکی میشه.
-چه ربطی به پری داره؟
-نمیدونم رزا چه غلطی داره میکنه فکر کرده منو پری با همیم.
دختره احمق خودش رفته ازدواج...
#ارشام
پام رو روی گاز فشار میدم و از بین ماشینها لایی میکشم که داد امیر در میاد.
-چته مرتیکه؟ اروم برو! سگ دنبالت کرده مگه؟!
-فکنم پری تو خطره.
چشمهای امیر اندازه نعلبکی میشه.
-چه ربطی به پری داره؟
-نمیدونم رزا چه غلطی داره میکنه فکر کرده منو پری با همیم.
دختره احمق خودش رفته ازدواج...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
در حال تایپ رمان حافظه از دست رفته | *Fatemeh* کاربر انجمن رمان ٩٨
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com