خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

elahe_76♡

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
11/5/23
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
0
امتیاز
10
سن
25
زمان حضور
36 دقیقه
سلام چندین ساله دنبال یک رمانی هستم ک یک دختر ساده عاشق پسری میشه و پسره به بدترین شکل ممکن ولش میکنه. دختره هم ک خیلی درسخون بوده میره خارج و اونجا ادامه تحصیل میده و نخبه ی ریاضی یا فیزیک شناخته میشه و پسره میره خارج پیشش. اگ اسمشو میدونین بهم بگین ممنون♡


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 

meloo

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
12/5/23
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
0
امتیاز
10
سن
20
زمان حضور
22 دقیقه
سلام من دنبال اسم یه رمانم که اسم دختره نیلا بود و باباش مجبورش میکنه با پسر عموش ارشام ازدواج کنه نیلا یه پسری به اسم کامران و دوست داره ولی در انتها عاشق ارشام میشه و بچه دار میشن
منم خیلی دنباشم اگه پیدا کردی به منم بگو


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 

meloo

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
12/5/23
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
0
امتیاز
10
سن
20
زمان حضور
22 دقیقه
سلام من رمان خوخدم ایمشو یادم نمیاد
اسم دختر نیلا بود عاشق پسر شریک باباش میشه که کامران بوده ولی پسر پدره پول باباشو میخورن میرن خارج بعد بابا هم برای جبران خسارت نیلا رو به پسر عمو کامران میده که ارشامه در کل یه ازدواج اجباریه بعدش عاشق هم مبشن به دختر میارن اگه مبشه اسمشو بگین من دربه در دنباشم اکه پیدی افشو یا برنامه ای سراغ دارین مه اینو داشته باشه بهم بگین ممنون


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 

نوش

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
13/5/23
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
0
امتیاز
10
سن
24
زمان حضور
2 ساعت 53 دقیقه
سلام من ی رمان خوندم که دختره باباش و نامزدش پلیسن دنبال ی باند می‌گردن ولی بانده میاد دختره رو میدزده و رئیس باند اسم اصلیش حسامه و خلاصه عاشق دختره میشه ولی دختره ازش بیزاره و مجبور میشه باهاش ازدواج کنه در نهایت پسره از باند و اینا بیرون میاد و ی زندگی خوب رو شروع میکنه باهاش


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 

seria

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
13/5/23
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
0
امتیاز
45
سن
18
زمان حضور
1 ساعت 11 دقیقه
سلام شب بخیر
من دنبال اسم یک رمانم که حدود پنج سال قبل خونده بودم درباره یه دختر عمه و پسر دایی بود،اسم پسره آبان بود ولی دختره رو یادم نمیاد.
آبان تو بچگی خانواده اش رو از دست میده و پیش عموش زندگی میکنه،عموش یه پسر داره که با دختره شیر خورده هستند.مادر و پدر دختره هم از هم طلاق میگیرن.
اونا بزرگ میشن و به هم علاقه مند میشن فکر کنم دختره دبیرستان مزون کار می‌کرد و پدرش فوت میکنه،بعد با آبان ازدواج میکنه.بعد از مدتی آبان نسبت به دختره شکاک میشه،یه روز که پسر عموش رو کنار اون میبینه بهش شک میکنه و باهم دعوا میکنن،زنش رو هل میده که باردار هم بوده،بعد دچار یه سری اختلافات میشن و دختره به شهر دیگه ای میره.بعد از چند سال که دختر به دیدن پسر دایی اش میره آبان رو میبینه و دوباره باهام دعوا میفتن،این داستان ها ادامه داره تا جایی که دختره مادر و برادرش رو میبینه و بعد از مدتی بالاخره با آبان آشتی میکنه.
لطفا اگر کسی میدونه بگه


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 

شایان شاهانی

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/2/23
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
0
امتیاز
25
سن
49
زمان حضور
2 ساعت 4 دقیقه
سلام
من دنبال رمانی هستم که دختری با پدرش که آموزش موسیقی میده در ساختمانی با خانواده دایی هایش زندگی میکند وعاشق پسر دایی بزرگ خودشه که اونو دوست نداره و مسخره اش میکنه بر اثر اتفاقی که میافته پدرش رو پسری میکشه و مجبور میشه با یکی از پسر دایی هایش ازدواج کنه و اونهم بهش شک کرده و اذیتش میکنه اگه یه همچین رمانی می شناسید بگید
خودم پیدا کردم رمان سادگی های دلم اسم دختره دریا و پسر دایی اش پندار خلی جذابه بخونید


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 

atanazam

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/5/23
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
2
امتیاز
11
سن
16
زمان حضور
2 ساعت 38 دقیقه
سلام من دنبال یه رمان هستم
اسمشم میدونم ولی هرچی دنبالش میگردم پیداش نمیکنم رمان:(دخترم یا پسر)
درباره یه دختر که وقتی کوچیک بوده که توی یه روستا به دنیا میاد که پسر دوست بودن اما اون چون یه دختر بود برای اینکه مردم نفهمن ظاهرش رو پسرونه میکنن بعد ها عموش اونو به شهر میبره و ولش میکنه اون دختر هم با همون ظاهرش تو شهر کار میکنه و کلی سختی میکشه...
سلام اسمش دختری که من باشم


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 

atanazam

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/5/23
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
2
امتیاز
11
سن
16
زمان حضور
2 ساعت 38 دقیقه
سلام
دنبال یه رمانی هستم
که دختره داستان روانشناسیه که بخاطر دانشگاهش و درخواست استادش به یه تیمارستان میره و قراره یه فرد رو درمان کنه که این فردم(پسره داستان) یه نابغه ی روانیه،با چشمان سیاه و عجیب همچنین قاتل زنجیره ایه ، تو اتاقی که هست کسی نباید از خط های قرمز عبور کنه؛دکترهای قبلی هرکدوم یا عاشقش شدن یا در اخر به طور عجیبی کشته شدن(طبق داستان توسط این پسر )
از ۲۰ سالگی به تیمارستان اومده و نزدیکه ۱۵ ساله در تیمارستانه؛ در اخرم عاشقه هم میشن و.....
کسی اسمه این رمانو میدونه؟!
یه قستمی از رمان:

خیره به در سفید رنگ نفس عمیقی کشید
هنوز قدم اولو برنداشته بود که صدای پرستاری که همراهش بود بلند شد

پرستار : به هیچ وجه از خطوطی که کشیده شده جلوتر نرید خطرناک اصلا سعی نکنید دستاشو باز کنید یا واسش دل بسوزونید
قبلا چهارنفر بخاطر اینکه از سر دلسوزی دستاشو باز کردن راهی بیمارستان شدن

دوتاشون هنوزم خوب نشدن البته اون دوتای دیگه دست کمی از دیوونه ها ندارن

صداشو پایین آورد و چیزی گفت که ناردونه نشنید

ساتیا با جدیت ابروهاشو بالا انداخت و گفت : چرا باید از روی دلسوزی دست یه بیمارو باز کنن!؟؟!؟!!

پرستار نگاهی به اطرافش کرد صداشو پایین آورد و با ترس گفت :

میگن چشاش جادو داره هرکی نگاهش میکنه عاشق و شیفتش میشه

سر دو روز نشده همه اخطارارو فراموش می کنه دوتا دکترای قبلی که زن بودن به قدری عاشقش شده بودن که استاد رسولی مجبور شد جفتشونو اخراج کنه.

جلد اول ناردونه
جلد دوم ناردونه برفی


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: هورآم و YeGaNeH

ستاره قلی زاده

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
26/5/23
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
1
امتیاز
11
سن
42
زمان حضور
43 دقیقه
سلام،من دنبال یه رمان میگردم که دختره پرستار بود،پسره پزشک اطفال که از خارج آمده بود،پسره با اسکوتر تو بیمارستان میچرخید،براش پاپوش درست میکنن،میفته زندان و..آخرش خوش تموم میشه با دختر ازدواج میکنه و صاحب دوتا بچه میشن،ممنون میشم اسمشو برام پیدا کنین.تشکر


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH

zhrw

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
1/6/23
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
0
امتیاز
10
سن
17
زمان حضور
1 ساعت 3 دقیقه
بچه ها دنبال ی رمانم
پسره برادر دختررو میندازه زندان
بعدا دختررو حمایت میکنه و کمک میکنه بر کنکور درس بخونه و پزشکی قبول میشه بخاطر اینکه عشقشو دیر میگه دختره با برادر پسره نامزد میکنن ولی چون تو یه پارتی دختررو پیدا میکنن برادرش ولش میکنه و....
اسم پسره ماهانه اسم برادرش مهیار
تا اینجاش یادم میاد میشه اچه کسی میدونه بگه


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا