~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

nobasa · 10/6/23

سلام دنبال یه رمانم که توش دختره برای اینکه از ازدواج داداشش جلوگیری کنه با برادر دختره دست به یکی میکنه بعد یه اتفاقی میفته به برادر دختره پیشنهاد ازدواج میده و میرن شمال
اسم دختره اگه اشتباه نکنم مانیا بود اسم اونی که داداشش میخواست بگیرتش هم کیانا بود

itsSelenophile · 11/6/23

سلام وقتتون بخیر
من دنبال یه رمانم که دختره قاتل بود و پسره پلیس
دختره خیلی از پسره خوشش اومده بود و همش حواسش بهش بود
و پسره وقتی جون خانوادش به خطر میوفته و دختره نجاتشون میده متوجه میشه همون قاتلیه که دنبالشه
بعدا مشخص شد که یه نسبت خونی هم دارن

~NIKA~ · 12/6/23

یه رمانه بود که زنو شوهره سوخته بودن بعد این مرده یه دختره رو میگیره و خودش نقاب داره . میدونین اسم این چیه؟

tabatab12345 · 13/6/23

درمورد دختری هس ک با پسر خالش ک فک کنم اسمش امیر بود نامزد میکنه و پسره خیلی شکاکه
دختره بدون اجازه نامزدش میره شمال و پسره پیداش میکنه و میبره ی ویلا و حسابی میزنتش
اسمش و کسی میدونه؟

nobasa · 13/6/23

Sea گفت:
یه رمانه بود که زنو شوهره سوخته بودن بعد این مرده یه دختره رو میگیره و خودش نقاب داره . میدونین اسم این چیه؟

زن و شوهر نمیدونم ولی یدونه خونده بودم که خود دختره نصف صورتش سوخته بود
بانوی سرخ

~NIKA~ · 14/6/23

nobasa گفت:
زن و شوهر نمیدونم ولی یدونه خونده بودم که خود دختره نصف صورتش سوخته بود
بانوی سرخ

عه
تو اون زن و شوهره قبلا سوخته بودن بعد این یارو نقاب

nobasa گفت:
زن و شوهر نمیدونم ولی یدونه خونده بودم که خود دختره نصف صورتش سوخته بود
بانوی سرخ

نه این نیست تو اون زنوشوهره قبلا سوخته بودن بعد این یارو شوهره نقاب داشت. بازم مرسی

niya_11 · 15/6/23

سلام

من دنبال ی رمانیم که شخصیت مذکر داستان اسمش ارسلان راستین بود

از کلش همین یادمه

Golbaghali · 15/6/23

سلام یه رمان قبلا خواندم یه پسر بود فک کنم اسمش طوفان بود که به خاطر داداشش با یه دختر ازدواج میکنه اسمش آسایش کسی میدونه اسمش چیه؟

Shin81 · 17/6/23

سلام وقتتون بخیر
من دنبال یه رمان میگردم که دختره تئاتر بازی میکرد فکر کنم و با بازیگر های معروف آشنایی داشت و پول بلیط کارهاش رو برای بچه های بی سرپرست و پرورشگاه ها خرج می‌کرد
در اصل خودش پولدار بود
تو این بین با یه پرورشگاه آشنا میشه و حامیشون میشه
اونجا با یه پسری آشنا میشه که قبلا پلیس بوده اما پدر دختره باعث بیکار شدن پسره میشه
خود پسره هم تو اون پرورشگاه بزرگ شده ، در واقع پدر و مادر و خواهر پسره نمیدونستن کجاست و بعدا پیداش میکنن
پسره دزدیده شده بود بچگی و کرد هم بودن
ممنون میشم راهنماییم کنید
عذر میخوام خلاصم خیلی شلوغ بود

madisaa · 19/6/23

Nzo گفت:
سلام وقتتون بخیر من چند وقت پیش یه رمانی رو خوندم که اسمشو یادم نیس الان و دنبالش میگردم داستانش درمورد دخ

Nzo گفت:

سلام وقتتون بخیر من چند وقت پیش یه رمانی رو خوندم که اسمشو یادم نیس الان و دنبالش میگردم داستانش درمورد دختری به نام ستاره که بخاطر دوسپسرش به زندان می افته ویه برادر داره و درسش ام خیلی خوب بود و وقتی از زندان بیرون میاد برای کمک کردن به خانوادش وارد زندگی یه ادم مشهور میشه با نقشه قبلی که پول دریافت ک دختر خاله ستاره هم با ندیر برنامه اون فرد مشهور دوست و میشه ودراخر بهم میرسن

کلیک کنید تا باز شود...

سلبریتی

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

عضو جدید انجمن

عضو جدید انجمن

مدیر آزمایشی تالار حقوق

عضو جدید انجمن

عضو جدید انجمن

مدیر آزمایشی تالار حقوق

عضو جدید انجمن

عضو جدید انجمن

عضو جدید انجمن

عضو جدید انجمن

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین