خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Mina22

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
31/1/23
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
1
امتیاز
26
سن
50
زمان حضور
5 ساعت 48 دقیقه
سلام. دنبال این رمان که ژانرش غمگین و عاشقانه بود، می‌گردم.

یه دختره که دوتاداداش داره فکر کنم اسمشونم مهرسام و مهرداد بود و عاشق پسری میشه که اونم فقط یه داداش داره و یتیم هست و یه قسمتی از رمان این بود که دختره پسره را تو فرودگاه میبینه که یه دخترا بـ*ـغل کرد و فکر میکنه که بهش خ**یا*نت کرده ولی اون دختر را به سر پرستی قبول کرده بوده و یکی از داداشای دختره چند نفر را میفرسته و به کلیه پسره چاقو میزنن و پسره یکی از کلیه هاش را اهدا کرده بود
یه قسمت دیگه ایشم که یادمه این بود که دختره و پسره رو چون دکتر بودن وتوی بیمارستان کار میکردن که یه دفعه هما میبینن و پسره یه دفعه حالش بد میشه و خون بالا میاره و دختره از دکتر میپرسه که چی شده که دکتره میگه به خاطر خوردن نوشیدنی معده اش سوراخ شده


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 

Mina22

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
31/1/23
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
1
امتیاز
26
سن
50
زمان حضور
5 ساعت 48 دقیقه
سلام دنبال یه رمانی میگردم چندتا پسر باهم یه زمین دارن که توش دام و کشاورزی میکنن یه پسره اونجاست که با یه دختری به اسم پری به زور ازدواج کرده و یه بچه دختر به اسم پری داره دختره که دخر بر اثر بی احتیاطی میمیره و زنش طلاق میگیره میره دوتا دختر که دامپزشکی خوندن به اسم های بهار و شیوا یا شیدا درست یادم نیست که بهار خواهر زاده یکی از اون دوستاست میان تو مزرعه کار کنن و پسره عاشق شیوا یاشیدا میشه ولی چون با یه زنی بوده و بینشون فاصله و....
پرستوها باز بر میگردند


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 

M_S

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
1/4/23
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
1
امتیاز
26
سن
16
زمان حضور
49 دقیقه
سلام یه رمان هست که دختره فقیره و ازترس باباش که سرخوش بوده از خونه فرار میکنه بعد یه مردی به بهانه کار میبرتش خونه رییسش که یه عمارت بزرگ بوده بعد پسره میفهمه که دختره از هیچی خبر نداره بهش میگه از خونه من برو بعد دختره با التماس خدمتکار خونه میشه بعد یه مدتی به عنوان نامزد سوری پسره نقش بازی میکنه


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 
  • عالی
Reactions: Tavan

هلناشون

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/4/23
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
0
امتیاز
25
سن
22
زمان حضور
5 دقیقه
سلام یه رمان بود که اسم شخصیت دخترش یاسمن بود و اسم شخصیت پسرش سیاوش بود که میشد دوست داداش دختره اخرش تو مشهد بعد از جدایی همو میبینن به هم میرسن


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 

هلناشون

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/4/23
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
0
امتیاز
25
سن
22
زمان حضور
5 دقیقه
یه رمان دیگه هم بود که اسم دختره پری بود بعد یه روز یه پسره میاد تو خونشون فکر میکنه دزده اما در واقع پسر داییش بوده که نمیشناخته بعد با مادرش قهر بوده پیره اشتی کنه اونو میبینه بعد آخر با داداش همون پسره ازدواج میکنه


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 

nhaliiiii

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
5/2/23
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
1
امتیاز
26
سن
19
زمان حضور
25 دقیقه
سلام و وقت بخير خدمت تماميه دوستان عزيز
من حدوداً ٨-١٠ سال پيش يك رمان از اين سايت خوندم كه موضوعش فكر كنم عاشقانه بود ،
داستان دختر خانمي بود كه عشق رفتن از ايران بود ،و هيچ دليلي نداشت كلا خوش گزوني با دوستانش بود و كنكور داشت ،
به سرش ميزنه كه با كسي ازدواج كنه و بره خارج و ازش جدا بشه
حالا به هر ترفندي شده
يك شب توي دورهمي با دوستانش ،يك پسر رو ميبينه و باهاش صحبت ميكنه و معامله ميكنه كه اون پسر اين كار رو براش انجام بده،
بعداز ازدواج ناخواسته عاشق پسر ميشه
و همچنان پيگير رفتن بود
و زماني كه همه چيز جور ميشه كه بره خارج از كشور ،
همسرش به بهانه كار تنهاش ميزاره
و دختر پروازش انجام ميشه
به محض رسيدم به كشور مد نظرش حس تنهايي ميكنه
و يه صدايي ميشنوه كه يكي داره صداش ميكنه
وقتي برميگرده ميبينه همسرشه كه اونجاست و
و ميفهمه كه اون هم عاشق شده و باهم زندگي ميكنن.

لطفاً اگر كسي اسمش رو ميدونه بهم بگه
قرار نبود


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 
  • تشکر
Reactions: . faRiBa .

zari.r.j

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/4/23
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
0
امتیاز
25
سن
18
زمان حضور
18 دقیقه
ی رمان هس ک پدر و برادر دختره پلیس بودن بعد دختره رو ت پارتی میگیرن و دختره مجبور میشه با پلیسا همکاری کنه
ی پلیس دیگ بخاطر ی سری مسائل از تهران به تبریز میاد تا این پرونده رو حل کنن اخرش برادر دختره از پلیسی استعفا میده و استاد دانشگاه میشه و دختره هم با اون پسره ک پلیسه ازدواج میکنه


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 

aida111

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
5/5/23
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
0
امتیاز
45
سن
22
زمان حضور
43 دقیقه
زیاد یادم نیست داستان کلیشم شک دارم درست باشه
ولی اینجوری بود که یه دختره اتفاقی شاهد یه قتل میشه جلوی خونش پسره متوجه میشه و میخواد اونو بکشه ولی دختره اصلا ترسی نداره و این باعث تعجب اون پسر میشه از تصمیمش پشیمون میشه و زنده میزارتش ولی تا یه مدت زیر نظر میگره دخترو و متوجه زندگیش و ... میشه از اون طرفم پدر پسره که خلافکار بزرگی بوده اونو مجبور میکنه زود تر کار دخترو تموم کنه بعضی صحنه هاهم یادمه که دختره شوهر داشته قبلا و شوهره بهش خیـ*ـانت کرده بچشم سقط شده بخاطر اون حالا هم که طلاق گرفتن ولش نمیکنه مزاحمش میشه این پسر خلافکاره هم تو چند تا صحنه ازش دفاع میکنه ... فکر کنم دختره مشکل روانی هم داشته خانواده دختر هم همشون خارج کشور بودن در اصل دختره از اونا فرار کرده اومده ایران ...


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 

m.nr

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
7/5/23
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
0
امتیاز
25
سن
19
زمان حضور
2 ساعت 17 دقیقه
اسم رمانی دختره رستوران داره ، همه خانوادش دکتر مهندس هستن ، بابای دختره تو عمل اشتباه کرده چشم پسره رو کور کرده ، پسره جلوی رستوران دختره رستوران میزنه تا انتقام بگیره


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 

Mohadses

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
8/5/23
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
0
امتیاز
25
سن
17
زمان حضور
28 دقیقه
دخترعمه وپسردایی که اسمش مسیح 'مسیح ازخارج میاد و بعد ازگذشت چندماه میفهمه که با دختر عمه اش قدیما عقد بودت


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا