خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

mademoiselle.asal

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
9/2/21
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
4
امتیاز
73
سن
22
زمان حضور
15 دقیقه
اسم دختره رهاس به خاطر یه تهمت خونواده اش طردش میکنن.وقتی حامله اس شوهرش طلاقش میده اسم بچشونم مرساناس.بعد چند سال خدمتکار یه خونه میشه وقتی وارد خونه میشه میبینه خونه باباشه همه باهاش بدرفتاری میکنن بعدم متوجه میشه که خواهرش با شوهر سابقش ازدواج کرده.اسم رمان چیه؟


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 
  • تشکر
Reactions: پری

شمیم ۶۵

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
7/2/21
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
1
امتیاز
73
سن
39
زمان حضور
5 ساعت 20 دقیقه
سلام من دنبال اسم رمان هستم
دختری بود کا پرستار بود برادرش کشته شده بود و خانواده اش طردش کردن و خودش مشکل قلبی داشت و باید عمل میشد و شخصیت پسر داستان دکتر قلب بودو دختره با کمک دوستش کار تو بیمارستان پیدا کرده بود


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 
  • تشکر
Reactions: mademoiselle.asal

iamanisf

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
14/2/21
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
5
امتیاز
73
سن
25
زمان حضور
21 دقیقه
سلام . داستان رمان : اسم پسره آرات بود ، اون یکی شخصیت پسره جاوید بود
دختره میخواست بره خارج پیش خالش ، باباش نمیذاشت ،
گفت اگه کنکور رتبت زیر ۱۰۰ بشه میذارم بری . بعد دختره میشینه خر میزنه که بره خارج ، رتبه اش میشه ۹۸ ،
ولی به خاطر بدهی باباش به کسی که اسمش جاوید باشه ، نتونست بره و جاوید شرط گذاشت باید با من ازدواج کنی وگرنه باباتو میندازم زندون !

دختره هم ازدواج میکنه باهاش و...:disrelieved::disrelieved::disrelieved:

ممنون میشم اسم رمان رو بگید


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 
  • تشکر
Reactions: Amerətāt

iamanisf

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
14/2/21
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
5
امتیاز
73
سن
25
زمان حضور
21 دقیقه
سلامدنبال اسم یک رمان هستم.خلاصه رمان این جوری که یک دختر از سفره عقد فرار می کند و به شهر دیگه ای می رود اما چون مجرده نمی تواند خونه بگیرد و به پیشنهاد یک پیرزن موقت با نوه پیرزن ازدواج میکنه.بعد ازمرگ پیرزن متوجه می شود نوه پیرزن همان پسری که چند سال پیش ازعقد او فرارا کرده.چون روز عقد یک نفر عکسایی برای او می فرستد که دختر به اشتباه فکر می کند پسر زن دیگری داد برای همین فرار می کندخواهشا زود جواب بدید.ممنون
سلام . فکر کنم اسم رمان فرشته ی من هست . نوشته ی فرشته تات شهدوست


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 
  • تشکر
  • تعجب
  • پوکر
Reactions: MĀŘÝM، . faRiBa .، Whisper و 2 نفر دیگر

سمانه قاسمی

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
15/2/21
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
2
امتیاز
73
سن
39
زمان حضور
9 دقیقه
سلام.وقت بخیر.من دنبال رمان های( م.مطلق) و کلاً اطلاعاتی از ایشون هستم .کتاب (تابو) برای ایشون هست و بسیار عالیست.لطفا منو راهنمایی کنید.


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 
  • تشکر
Reactions: のεℓɨ و Amerətāt

~ریحانه رادفر~

کپیست انجمن رمان ۹۸
کپیست انجمن
  
عضویت
3/8/20
ارسال ها
534
امتیاز واکنش
10,796
امتیاز
303
سن
20
محل سکونت
♥Dream♥
زمان حضور
63 روز 18 ساعت 0 دقیقه
سلام . فکر کنم اسم رمان فرشته ی من هست . نوشته ی فرشته تات شهدوست
پاسخ اشتباه
رمان چرخ گردون بوده
و قبلا هم پاسخ داده شده:bubbleb:


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 
  • قهقهه
  • تشکر
Reactions: رز سیاه، MĀŘÝM و Whisper

Leyla

کاربر فعال انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
12/12/19
ارسال ها
612
امتیاز واکنش
3,971
امتیاز
228
زمان حضور
14 روز 6 ساعت 16 دقیقه
ی رمان بود پسره و دختره میرن روستا پسره اونجا فامیلا پسره جز خانواده خان بودن
پسره ی گندی میزنه فراریش میدن دختره رو میسپارن دست عمو یا دایی پسره(دقیق یادم نی)
بعد کلی مشکل و اتفاق عاشق هم میشنو فلان
امیدوارم توضیحام کافی باشه:big_grin:


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 
  • تشکر
  • قهقهه
Reactions: . faRiBa . و Whisper

のεℓɨ

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
1/7/20
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
6
امتیاز
73
زمان حضور
16 ساعت 47 دقیقه
سلام.وقت بخیر.من دنبال رمان های( م.مطلق) و کلاً اطلاعاتی از ایشون هستم .کتاب (تابو) برای ایشون هست و بسیار عالیست.لطفا منو راهنمایی کنید.

سلام
رمان های «دهلیز» «زروان» دو تا از رمان های ایشون هستن


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM و Whisper

のεℓɨ

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
1/7/20
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
6
امتیاز
73
زمان حضور
16 ساعت 47 دقیقه
یه رمان هست که اسم شخصیت اولش بارانه. با پسرخاله‌اش وارد زندگی یه دختر به اسم نگار میشن. نگار عاشق پسرخاله‌ی باران میشه و به خاطرش خشگذرونی هاشو میذاره کنار. از طرف دیگه یه پسر به اسم ایلیا که از زمان بچگی نگار عاشقش بوده از فرانسه برمیگرده و این قضایا رو میبینه. پس به فکر انتقام میفته. اونم از باران...
من فقط یه قسمتشو دیدم. ولی دوست دارم همشو بخونم. اگه میشناسید رمانو، لطفا بگین :(

سلام
رمان «بگو که فقط مال منی » به قلم «صدف پور نجفی»
رمان قشنگیه...خوندنش خالی از لطف نیست


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM و LIDA_M

のεℓɨ

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
1/7/20
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
6
امتیاز
73
زمان حضور
16 ساعت 47 دقیقه
سلام

یه رمان بود که دختره فک میکرد تو بچگی مامانش و داداش دوقلوش مردن و با برادر بزرگش و باباش زندگی میکنه

بعد یه شب یه باند خلافکار و ادم کش میان اینو میدزدن و بعدا معلوم میشه که مامان و برادر دو قلوش نمردن و مامانش رعیس اون باند خلافکاره و یه پسره بود که عضو همین باند بود و اول نابینا بود بعدا بینا میشه موهاشم از بچگی سفید بود همیشه رنگ میکرد دختره عم تهش با همین پسره ازدواج میکنه اسمشو بگین لطفاااا

سلام
خلاصه‌ای که گفتین مربوط به رمان «زندگی سیگاری» به قلم «مرجان فریدی» هست
و جلد دوم این رمان هم:
«انتقام آبی»


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM و *RoRo*
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا