خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

دوست دارید رمان دوجلدی باشه یا نه؟

  • نه

    رای: 9 81.8%
  • بله

    رای: 2 18.2%

  • مجموع رای دهندگان
    11
  • نظرسنجی بسته .

bita sadeghi

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
6/12/19
ارسال ها
410
امتیاز واکنش
9,751
امتیاز
263
محل سکونت
تهران
زمان حضور
19 روز 17 ساعت 15 دقیقه
نویسنده این موضوع
بهترین سایت رمان نویسی
انجمن 98
کمی کسل و خسته شده بودم اما شور هیجان دخترا منو هم به وجد میاورد و باعث می‌شد به هیجان بیام و پا به پای اون بگردم یه لباس زیبا تو ویترینی نظرم رو به خودش جلب کرد خیلی زیبا بود رنگ یخی مایل به فیروزه‌ای داشت با...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان بانوی طبیعت | bita sadeghi کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: ~XFateMeHX~، *ELNAZ*، Marzi 900 و 28 نفر دیگر

bita sadeghi

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
6/12/19
ارسال ها
410
امتیاز واکنش
9,751
امتیاز
263
محل سکونت
تهران
زمان حضور
19 روز 17 ساعت 15 دقیقه
نویسنده این موضوع
... بالا خره یه لباس چشم منو گرفت تو تن مانکن خیلی زیبا بودپیراهنی سبز روشن حلقه‌ای با یقه‌ی گرد که باز نبود با دامنی گلوش و پف دار که پشت بلند بود بالای لباس جذب بود ولی دامنش گشاد و تماما پف دار که روش تور و سنگ کاری شده بود پایین دامن دور یقه و آستیناش نوار‌ها و ربانای نقره‌ای براق داشت و دور کمرش یه زنجیر زیبا و تراش کاری شده‌ی...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان بانوی طبیعت | bita sadeghi کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • جذاب
  • عالی
Reactions: ~XFateMeHX~، *ELNAZ*، Saghár✿ و 28 نفر دیگر

bita sadeghi

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
6/12/19
ارسال ها
410
امتیاز واکنش
9,751
امتیاز
263
محل سکونت
تهران
زمان حضور
19 روز 17 ساعت 15 دقیقه
نویسنده این موضوع
کتی: وای دخترا شنیدم استاد آندرسونم هست تو جشن.
بل: وای راسک میگی؟
آلیس: کجای کاری بابا تو تامسونم هست.
کریستینا با عصبانیت گفت: یعتی ما یه روزم نمیتونیم از اینا خلاص بشیم.
- بیخیال دخترا شما با اونا چیکار دارید برید و خوش بگذرونید به اونا هیچ توجه‌ نداشته باشید. چرا الکی میتواید خون خودتون رو کثیف کنید به خاطر استادا باید برید خوش...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان بانوی طبیعت | bita sadeghi کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • جذاب
  • عالی
Reactions: ~XFateMeHX~، *ELNAZ*، Saghár✿ و 27 نفر دیگر

bita sadeghi

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
6/12/19
ارسال ها
410
امتیاز واکنش
9,751
امتیاز
263
محل سکونت
تهران
زمان حضور
19 روز 17 ساعت 15 دقیقه
نویسنده این موضوع
نهار رو آوردن و ما بی حرف شروع به خوردن کردیم...
غذاش خدایی خیلی خوشمزه بود و صد البته سالم چیزی که من دوست دارم کتیم انگار بدن نیومده بود چون با اشتها مشغول خوردن بود سفارش ما دوتا مثل هم بود ولی مال بقیه فرق داشت.
بقیه هم ساکت با غذاشون مشغول بودن،دخترا هم از ما یاد گرفته بودن کمال همنشین بودن همین بود. دیگه کمال همنشین ما در...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان بانوی طبیعت | bita sadeghi کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: ~XFateMeHX~، *ELNAZ*، Saghár✿ و 26 نفر دیگر

bita sadeghi

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
6/12/19
ارسال ها
410
امتیاز واکنش
9,751
امتیاز
263
محل سکونت
تهران
زمان حضور
19 روز 17 ساعت 15 دقیقه
نویسنده این موضوع
دخترا با دیدنم جیغ هیجان زده‌ای کشیدن و حسابی چلوندنم وقتی ولم کردن تازه تونستم قشنگ بهشون نگاه کنم...
همشون فرای تصور من برازنده و خانم شده بودن
آلیس پیراهن زیبای شکلاتی طلاییش رو پوشیده بود که خیلی به پوستش میومد و با آرایش ستش زیبا تر از همیشه کرده بودش موهای کوتاه کهربایی رنگش رو به شکل زیبایی با گیره و سنجاق درست کرده بود با...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان بانوی طبیعت | bita sadeghi کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: ~XFateMeHX~، *ELNAZ*، Saghár✿ و 28 نفر دیگر

bita sadeghi

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
6/12/19
ارسال ها
410
امتیاز واکنش
9,751
امتیاز
263
محل سکونت
تهران
زمان حضور
19 روز 17 ساعت 15 دقیقه
نویسنده این موضوع
بهترین سایت رمان نویسی
انجمن 98

با وجود مخالفتای کریس تو ماشین بل نشستیم چون جادار تر بود ماشینش یکم یوقور و گنده بود و بیشتر برای سفر و گردش و رفتن به جاهایی که جاده‌های درست درمون نداره مناسب بود ولی ما با این راحت تر بودیم چون هم جادار تر بود هم بل...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان بانوی طبیعت | bita sadeghi کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: ~XFateMeHX~، *ELNAZ*، Saghár✿ و 27 نفر دیگر

bita sadeghi

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
6/12/19
ارسال ها
410
امتیاز واکنش
9,751
امتیاز
263
محل سکونت
تهران
زمان حضور
19 روز 17 ساعت 15 دقیقه
نویسنده این موضوع
یه دفعه میا بی مقدمه پرسید:
- بتی تو تا حالا تر کسی خوشت اومده؟
با این که خیلی ناگهانی پرسید گفتم‌:
- به اون صورت نه... تا به حال به اون صورت که تو فکر می‌کنی از کسی خوشم نیومده. چطور؟
میا: هیچی همینطوری پرسیدم. آخه یه بارم ندیدم با کسی بگردی.
- آهان.
کریستینا: نه بابا از محالات دنیاس که کسی بتونه مخ این دوتا رو بزنه.
منظورش به منو...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان بانوی طبیعت | bita sadeghi کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
  • عجیب
Reactions: ~XFateMeHX~، *ELNAZ*، Saghár✿ و 24 نفر دیگر

bita sadeghi

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
6/12/19
ارسال ها
410
امتیاز واکنش
9,751
امتیاز
263
محل سکونت
تهران
زمان حضور
19 روز 17 ساعت 15 دقیقه
نویسنده این موضوع
لبخندی به محبت و عشقی که بین این دو نفر بود زدم فکر می‌کنم بل آینده‌ی خوبی با ادوارد داشته باشه چون از نظر شخصیتم شباهت‌های زیادی به هم دیگه داشتن، امیدوارم بتونن با هم خوشبخت بشن.
ژاکلین: شما خبر دارید جواب آزمون کی میاد؟ من خیلی نگرانم.
آندریا: فکر می‌کنم تا دو سه روز دیگه بیاد.
یه دفعه لیام بی مقدمه گفت:
- بچه‌ها کی پایس آخر...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان بانوی طبیعت | bita sadeghi کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • جذاب
  • عالی
Reactions: ~XFateMeHX~، *ELNAZ*، Saghár✿ و 26 نفر دیگر

bita sadeghi

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
6/12/19
ارسال ها
410
امتیاز واکنش
9,751
امتیاز
263
محل سکونت
تهران
زمان حضور
19 روز 17 ساعت 15 دقیقه
نویسنده این موضوع
نتیجه‌ی حرفاتون رو می‌گم. چی شد؟ میاید؟
خنده‌ای کردم و گفتم:
- آهان، خب خودت چی فکر می‌‌کنی؟
و لبخند شیطونی زدم.
رایان: نظری ندارم.
دیگه ادامه ندادم و بدون شیطنت گفتم:
- ماهم میایم.
رایان: خوبه، هرچی بیشتر بهتر.
- کی حرکت می‌کنیم؟
لیام: جمعه، جمعه ساعت ده حرکت کنیم تا دوازده دوازده و نیم اونجا می‌رسیم یک شنبه شبم راه میوفتیم نیمه...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان بانوی طبیعت | bita sadeghi کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: ~XFateMeHX~، *ELNAZ*، Saghár✿ و 25 نفر دیگر

bita sadeghi

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
6/12/19
ارسال ها
410
امتیاز واکنش
9,751
امتیاز
263
محل سکونت
تهران
زمان حضور
19 روز 17 ساعت 15 دقیقه
نویسنده این موضوع
- خیلی خب اسامی رو نوشتم حالا بگید کی با کی میاد.
جیمز: خیلی خب لارا، لورا، جیک و تام با من میان.
رابرت: آلیس، سانی، ویولا، جیم و رزم با من میان.
رایان:لیام و میام با من میان... خب کیا موندن؟
کتی: من، بتی، ادوارد، نل، الکس و کریستینا.
الکس: منو کریستینا که با هم دیگه میایم نل و ادواردم که مشخصه، میمونه بتی و کتی
بل: اونام با ما...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان بانوی طبیعت | bita sadeghi کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
  • تشویق
Reactions: ~XFateMeHX~، *ELNAZ*، Saghár✿ و 27 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا