خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

FatiShoki

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
23/1/20
ارسال ها
160
امتیاز واکنش
2,999
امتیاز
163
سن
19
زمان حضور
12 روز 19 ساعت 14 دقیقه
نویسنده این موضوع
انجمن رمان 98 | رمان 98
چند دقیقه صبر می‌کنم تا این که همون پسر با یه مرد مسنی با ریش بلند و ابروهای ضخیم، پیداش می‌شه. مرد با دیدن من سلامی می‌کنه و جوابش رو می‌شنوه. با اخم می‌گه:
ـ‌کی بهتون آدرس اون تیمارستان رو داده؟
رفتن اون...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان دنبالم بیا | FatiShoki کاربر انجمن رمان ٩٨

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: ASaLi_Nh8ay، فاطمه بیابانی، Saghár✿ و 7 نفر دیگر

FatiShoki

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
23/1/20
ارسال ها
160
امتیاز واکنش
2,999
امتیاز
163
سن
19
زمان حضور
12 روز 19 ساعت 14 دقیقه
نویسنده این موضوع
انجمن رمان نویسی | رمان 98
با خوشحالی به چشم‌های نافذ و مشکی رنگش خیره می‌شم. سری تکون می‌دم و با لبخند عریضی که دندون‌های ردیف و سفیدرنگم رو به نمایش می‌ذاره، ازش تشکر می‌کنم. این دندون‌های ردیف و سالمم رو مدیون اُرتودِنسی‌ای...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان دنبالم بیا | FatiShoki کاربر انجمن رمان ٩٨

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: ASaLi_Nh8ay، فاطمه بیابانی، Saghár✿ و 8 نفر دیگر

FatiShoki

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
23/1/20
ارسال ها
160
امتیاز واکنش
2,999
امتیاز
163
سن
19
زمان حضور
12 روز 19 ساعت 14 دقیقه
نویسنده این موضوع
رمان 98 | انجمن رمان 98
نمی‌دونم چه قدر رانندگی می‌کنم و چه قدر توی افکارم غرق می‌شم تا این که خودم رو رو به روی یه ساختمون طوسی رنگ براق و چند طبقه می‌بینم. نگاهی به پنجره‌های شیشه‌ایش می‌اندازم. حتما معمار این ساختمون یه آدم...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان دنبالم بیا | FatiShoki کاربر انجمن رمان ٩٨

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: ASaLi_Nh8ay، فاطمه بیابانی، Saghár✿ و 7 نفر دیگر

FatiShoki

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
23/1/20
ارسال ها
160
امتیاز واکنش
2,999
امتیاز
163
سن
19
زمان حضور
12 روز 19 ساعت 14 دقیقه
نویسنده این موضوع
انجمن رمان 98 | رمان ۹۸
تشکری می‌کنم و به سمت در قهوه‌ای رنگ راه می‌افتم. چند تقه به در می‌زنم که صدای ضخیم و گرمی، خطاب بهم می‌گه:
ـ بفرمایین!
در رو باز می‌کنم و وارد می‌شم. با ورود...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان دنبالم بیا | FatiShoki کاربر انجمن رمان ٩٨

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: ASaLi_Nh8ay، فاطمه بیابانی، Saghár✿ و 6 نفر دیگر

FatiShoki

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
23/1/20
ارسال ها
160
امتیاز واکنش
2,999
امتیاز
163
سن
19
زمان حضور
12 روز 19 ساعت 14 دقیقه
نویسنده این موضوع
انجمن رمان98 | دانلود رمان جدید
ـ و بعد از انقلاب هم اون تیمارستان به دستور دولت خراب شد. مگه نه؟
ـ بله درسته ولی چرا اینها رو از من می‌پرسین؟
سرم رو پایین می‌اندازم و با انگشت‌هام بازی می‌کنم. بهش بگم یا نه؟ نکنه اون فکر کنه من...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان دنبالم بیا | FatiShoki کاربر انجمن رمان ٩٨

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: ASaLi_Nh8ay، فاطمه بیابانی، Saghár✿ و 7 نفر دیگر

FatiShoki

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
23/1/20
ارسال ها
160
امتیاز واکنش
2,999
امتیاز
163
سن
19
زمان حضور
12 روز 19 ساعت 14 دقیقه
نویسنده این موضوع
انجمن رمان ۹۸ | رمان ۹۸
ـ‌یه لحظه وایسین!
با عجز بهم نگاه می‌کنه و خودش، اون قد خیلی بلند و انـ*ـدام قوی هیکلش رو داخل آسانسور پرت می‌کنه.
ازش فاصله می‌گیرم و خودم رو به دیواره‌ی آسانسور می‌چسپونم. چشم ازش می‌گیرم و با اخمی که روی...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان دنبالم بیا | FatiShoki کاربر انجمن رمان ٩٨

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: *RoRo*، ASaLi_Nh8ay، فاطمه بیابانی و 9 نفر دیگر

FatiShoki

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
23/1/20
ارسال ها
160
امتیاز واکنش
2,999
امتیاز
163
سن
19
زمان حضور
12 روز 19 ساعت 14 دقیقه
نویسنده این موضوع
با حیرت بهم نگاه می‌کنه. ابروهاش بالا می‌پرن. خدایا این پسر کپی هاناست! انگار هانا رو پسر کرده باشن:
ـ گفتم تو کی هستی؟!
با استرش می‌گه:
ـ تو هانا رو دیدی؟
سرم رو تند‌تند بالا و پایین میارم:
ـ هانا اذیتم می‌کنه. همیشه‌ی خدا! اون چی از جون من می‌خواد؟ اصلا تو کی هستی که هانا رو می‌شناسی و اینقدر شبیه‌شی؟!
با تعجب بهم نگاه می‌کنه...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان دنبالم بیا | FatiShoki کاربر انجمن رمان ٩٨

 
  • تشکر
Reactions: *RoRo*، LIDA_M، The unborn و 3 نفر دیگر

FatiShoki

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
23/1/20
ارسال ها
160
امتیاز واکنش
2,999
امتیاز
163
سن
19
زمان حضور
12 روز 19 ساعت 14 دقیقه
نویسنده این موضوع
باز هم تکون محکم‌تری می‌خوره. جیغی می‌زنم و با داد رو بهش می‌گم:
ـ چه اتفاقی داره می‌افته؟! آسانسورتون خراب بوده؟!
با صدای بلندتری می‌گه:
ـ من چه می‌دونم! این لامصب درست بود!
چراغ‌ها روشن و خاموش می‌شن. سرم رو اطراف آسانسور می‌گردونم. پسره تند، ‌تند دکمه‌ی باز شدن در رو می‌زنه ولی اتفاقی نمی‌افته. آب دهنم رو قورت می‌دم و محکم میله‌ها...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان دنبالم بیا | FatiShoki کاربر انجمن رمان ٩٨

 
  • تشکر
Reactions: *RoRo*، LIDA_M، The unborn و 3 نفر دیگر

FatiShoki

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
23/1/20
ارسال ها
160
امتیاز واکنش
2,999
امتیاز
163
سن
19
زمان حضور
12 روز 19 ساعت 14 دقیقه
نویسنده این موضوع
با تعجب می‌گه:
ـ کی نمی‌ذاره؟ فقط من و تو اینجاییم!
غمگین بهش نگاه می‌کنم. اون هم بهم نگاه می‌کنه. یعنی تو هم درکم نمی‌کنی؟! تو، داداش هانا هم درکم نمی‌کنی؟
ـ هانا نمی‌ذاره. همه‌ش جیغ می‌زنه.
تعجب می‌کنه. دستم رو روی گوشم می‌ذارم و به اون پسر که همه جا رو نگاه می‌کنه، چشم می‌دوزم. با ناراحتی سرش رو به طرف من بر می‌گردونه:
ـ کسی اینجا...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان دنبالم بیا | FatiShoki کاربر انجمن رمان ٩٨

 
  • تشکر
Reactions: *RoRo*، LIDA_M، The unborn و 3 نفر دیگر

FatiShoki

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
23/1/20
ارسال ها
160
امتیاز واکنش
2,999
امتیاز
163
سن
19
زمان حضور
12 روز 19 ساعت 14 دقیقه
نویسنده این موضوع
سوار می‌شم و در رو می‌بندم. به جلو خیره می‌شه و از نیم‌رخش می‌شه از موهای بور و خوش‌رنگش فیض برد. نیمچه لبخندی می‌زنم و آروم بهش می‌گم:
ـ تو خیلی شبیه هانایی.
خنده‌ای می‌کنه و سرش رو پایین می‌اندازه. یه نیم‌نگاهی بهم می‌اندازه و می‌گه:
ـ تو واقعا هانا رو دیدی؟
غم قلبم رو در بر می‌گیره:
ـ آره دیدمش! خیلی هم دیدم! این روزها فقط هانا رو...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان دنبالم بیا | FatiShoki کاربر انجمن رمان ٩٨

 
  • تشکر
Reactions: *RoRo*، LIDA_M، The unborn و 3 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا