خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

ایا سیر رمان شما را به خواندن ادامه رمان جذب می‌کند؟

  • بله

    رای: 7 100.0%
  • خیر

    رای: 0 0.0%

  • مجموع رای دهندگان
    7

FatiShoki

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
23/1/20
ارسال ها
160
امتیاز واکنش
2,996
امتیاز
163
سن
19
زمان حضور
12 روز 19 ساعت 14 دقیقه
نویسنده این موضوع
نگاه لیلیث به سمت فیلیپ چرخید. پس این خاطرات فیلیپ بود! اما پیدا کردن آن شخص چه ربطی به این خاطرات داشت؟ چرا یک نفر که عاشق لیلیث بود و لیلیث او را خیلی می‌شناخت، باید در خاطرات فیلیپ باشد؟ لیلیث فکری به ذهنش رسید و زیر لـ*ـب گفت:
- نکنه اون شخص فیلیپ هست؟...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان فرزند ابلیس | FatiShoki کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: SelmA، فاطمـ♡ـه، نگار 1373 و 12 نفر دیگر

FatiShoki

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
23/1/20
ارسال ها
160
امتیاز واکنش
2,996
امتیاز
163
سن
19
زمان حضور
12 روز 19 ساعت 14 دقیقه
نویسنده این موضوع
لیلیث جیغ زد:
- نه! نمی‌خواد تو رو ببینه!
دو دستِ زن از داخل تابلو بیرون آمد. با خنده ادامه داد:
- یک نفر نظاره‌گر این صحنه هست! بوش رو دارم احساس می‌کنم!...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان فرزند ابلیس | FatiShoki کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: SelmA، فاطمـ♡ـه، نگار 1373 و 10 نفر دیگر

FatiShoki

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
23/1/20
ارسال ها
160
امتیاز واکنش
2,996
امتیاز
163
سن
19
زمان حضور
12 روز 19 ساعت 14 دقیقه
نویسنده این موضوع
لیلیث سرش را پایین انداخت و زمزمه کرد:
- حتی با خواست خودش عهد بست... .
چند ثانیه بعد، باز هم در آن سیاهی غرق شد و با سرعت نور به سمت زمین پرتاب شد. قلبش ریخت و باز هم جیغ زد. چشم‌هایش را بست و بلند گفت:...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان فرزند ابلیس | FatiShoki کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: SelmA، فاطمـ♡ـه، نگار 1373 و 11 نفر دیگر

FatiShoki

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
23/1/20
ارسال ها
160
امتیاز واکنش
2,996
امتیاز
163
سن
19
زمان حضور
12 روز 19 ساعت 14 دقیقه
نویسنده این موضوع
با صدای زنانه‌ای از پشت سرش، چشم‌هایش را باز کرد و برگشت. نوری بسیار عظیم چشم‌هایش را آزار داد و نمی‌توانست به خوبی مکانی که در آن حضور داشت را ببیند. چشمانش را به زور باز نگه داشته بود و دست راستش را به صورت سایه‌بانی بالای چشمانش قرار داد. زیر لـ*ـب گفت:
- این دیگه کیه؟...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان فرزند ابلیس | FatiShoki کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • تشویق
Reactions: SelmA، فاطمـ♡ـه، نگار 1373 و 12 نفر دیگر

FatiShoki

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
23/1/20
ارسال ها
160
امتیاز واکنش
2,996
امتیاز
163
سن
19
زمان حضور
12 روز 19 ساعت 14 دقیقه
نویسنده این موضوع
سپس به سمت در فلزی و داغان اتاق رفت. درش را باز کرد و نفسش را بیرون داد. با خوش‌حالی گفت:
- قراره دوباره عادی بشم!
خواست یک قدم بردارد، که با صدای مرموزی در اطرافش، سر جایش خشکش زد.
- صبر کن...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان فرزند ابلیس | FatiShoki کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: SelmA، فاطمـ♡ـه، نگار 1373 و 12 نفر دیگر

FatiShoki

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
23/1/20
ارسال ها
160
امتیاز واکنش
2,996
امتیاز
163
سن
19
زمان حضور
12 روز 19 ساعت 14 دقیقه
نویسنده این موضوع

در فکر فرو رفت. با خود گفت: «یعنی چی؟ چه‌طور امکان داره؟! من درست شنیدم؛ مطمئنم همون اسم بود.» مرد خطاب به دختر گفت:
- شاید خیابونی هست که تازه ساخته شده.
لیلیث سری تکان داد و...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان فرزند ابلیس | FatiShoki کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • تشویق
Reactions: SelmA، Parmida_viola، فاطمـ♡ـه و 11 نفر دیگر

FatiShoki

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
23/1/20
ارسال ها
160
امتیاز واکنش
2,996
امتیاز
163
سن
19
زمان حضور
12 روز 19 ساعت 14 دقیقه
نویسنده این موضوع
به سمت پیرمرد برگشت و با لبخند گفت:
- خیلی ممنون!
اما پیرمرد نشنید. لیلیث سرش را برگرداند و دست‌هایش را در جیب‌های شلوارش فرو کرد. کمی اضطراب داشت و با فشار دادن انگشتان دست چپش دور اسکناس‌ها، سعی...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان فرزند ابلیس | FatiShoki کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: SelmA، Parmida_viola، Deana و 14 نفر دیگر

FatiShoki

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
23/1/20
ارسال ها
160
امتیاز واکنش
2,996
امتیاز
163
سن
19
زمان حضور
12 روز 19 ساعت 14 دقیقه
نویسنده این موضوع
اما هیچ‌کس به دادش نرسید. هر لحظه تنش خسته‌تر میشد و پلک‌هایش سنگین‌تر. صدای ضربان‌های سریع قلبش را با تمام وجود حس می‌کرد؛ بی‌وقفه در دلش فریاد می‌کشید و به بدنش برای حرکت التماس می‌کرد. شاید دویست و چندتایی جنازه پرتاب شد تا اینکه با سقوط آخرین جنازه روی کوه جنازه‌ها، صدای ارٌه‌برقی قطع شد. صورت و...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان فرزند ابلیس | FatiShoki کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: SelmA، Parmida_viola، Deana و 15 نفر دیگر

FatiShoki

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
23/1/20
ارسال ها
160
امتیاز واکنش
2,996
امتیاز
163
سن
19
زمان حضور
12 روز 19 ساعت 14 دقیقه
نویسنده این موضوع
چشم چرخاند و به پیرمردی که با شلوار جین و لباس آستین کوتاه آبی‌اش، از اینجا به آنجا می‌رفت و تِی می‌کشید، نگاه کرد. پیرمرد با صدای خسته‌اش گفت:
- پدر و مادرت ناراحت میشن اگه بفهمن تا این ساعت کافه بودی.
لیلیث با لبخندی تلخ به تِی که از زیر صندلی‌ها می‌گذشت خیره شد. به آرامی گفت:
- پدر و مادر ندارم.
پیرمرد ایستاد. دستی به کمر زد و...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان فرزند ابلیس | FatiShoki کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • تشویق
Reactions: SelmA، Parmida_viola، Deana و 15 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا